📪 پیام جدید سلام سیده جان لطفا دعا کنید گره های کور زیادی که افتاده تو زندگیمون باز شه، برا هممون دعا کنین... #دایگو

📪 پیام جدید سلام سادات جان نمیشه یه اجماع نفس ها داشته باشیم برای این گره کور های زندگیمون؟ مثلا همین ازدواج جوونا اونایی که قلب عاشق دارن و نمیتونن کاری کنن در حق هم دعا کنیم #دایگو

دیگه از روال اجماع نفس های اینجا با خبر هستید همگی .. متوسل میشیم به مادر مون و مادر اباعبدالله ۵۳۰ مرتبه صلوات حضرت زهرا مثل همیشه یادمون هست میون ذکر گفتن ها حرف نزنیم زمانش هم از الان تا اذان صبح سی تا سهم من شماهم سهمت رو بنویس برام

محضر مبارک آقا جان امام کاظم ع و امام جواد ع دعاگوی شما هستم..

عزیز دلم تو کانال خودش فرستاده ما اما به خودمون می گیریم! تا صبح قیامت هرکسی که بگه دعاگوی جمعی در کنار موسی بن جعفر و امام جواد هستم ما به خودمون می گیریم مایی که خانواده آقای صبوریم مایی که نون و نمک آقای صبور زیر زبون مون مزه کرده و شیرینی و حلاوتش نشسته به جان و روح مون پس زیارت قبول خانواده صبورم❤️

تا الان ۳۳۳ رشته نور به آسمان رفت✨

الحمدالله ختم انجام شد 🌿

به نظر شما یک آدم پر توقع چه طور آدمیه؟ چه نشونه هایی داره

شاهد یک گفت و گو بودم یکی از نزدیکان دوستم بهش گفت بین کسانی که می شناسم تو کم توقع تری اما نسبت به چیزی که از خودت نشون دادی پر توقع تری خواستم بدونم شما آدم پر توقع رو چطور می بینید؟

📪 پیام جدید سلام ادمی که از همه کس توقع داره براش کاری کنن پرتوقعِ #دایگو

از نظر مالی چی یعنی فقط در کسی که بهترین چیز هارو میخواد خلاصه میشه؟ یا مثلا پله پله است درجه بندی داره درجه اول (هر چی به یک نزدیک تر یعنی درصد کمتر) یعنی چطور؟

نوچ نگرفتید چی گفتم و پرسیدم میگم به نظر شما (نظر شما میشه بیانگر سطح فرهنگی خانواده و شهر شما ، مثلا کسی که جنوب تهران زندگی می کنه با کسی که شمال تهران آدم پر توقع از نظر اینها زمین تا آسمون متفاوت ) آدم پر توقع چه شکلی؟ این دوست ما از خانواده متوسط رو به پایینی این نزدیک تر از هر نزدیکی که بهش این حرف رو زده از خانواده متوسط رو به خیلی بالا جامعه است بهش گفته بین اطرافیان من تو کم توقعی واقعا ! (این نکته داره! این اطرافیانی که گفته معمولی ترین زندگی شون ، زندگی خیلی خوبی از نظر این دوست ما بوده) در ادامه حرف هاش گفته اما با چیزی که خودت از من نشون دادی پر توقع تری این وسط یک سری عوامل وجود داره مثل اینکه خوب این دوست ما قطعا بعد از ازدواجش تغییراتی کرده چرا تغییرات چون دختر با هر سطحی از جامعه هم که باشه بعد از ازدواج تو خونه شوهرش حالا شوهرش می تونه از پدر خودش چند پله پایین تر باشه می تونه بالا تر باشه خوب این دختر با توجه به اعتقادی که داره با توجه به سبک ذهنی که داره یک سیره میانی رو انتخاب می کنه که چالش ها هم کمتر باشه چه با خانواده خودش چه با خانواده همسرش در نهایت اوضاع زندگی اینها میشه بسیار معمولی اما با سلیقه خانواده آقا و متوسط خوب خانواده خودش

حالا ایام گذشته این دختر خانوم مثل خیلی ها که تابستون زمان اساب کشی شون اثاث کشی کرده اومده به دل آقای بسیار ساده زیست خودش تو یک خونه قدیمی اما بزرگ این وسایلی که داشته برای این خونه جواب نیست بخش اعظمی از این خونه خالی مونده یعنی نه فرش داره نه پرده داره نه مبل یا حتی پشتی داره

مثلا وسایلی که برای یک خونه هشتاد متری بوده اومده تو خونه صد و هشتاد متری!!! حالا چرا گفت و گو به این اینجا رسیده بین این دو؟ چون دوست ما چند مرتبه ای که به شوهرش گفته برنامه چی برای خونه قرار همینطور بمونه ؟ قراره تغییراتی بکنه؟ مثلا این خونه پرده می خواد پرده واجب چون پنجره هم زیاد داره تا کی من باید صبر کنم برای پرده؟ میشه بهم زمان بگی؟ اینطوری من خیلی آروم تر میشه فکرم از بابت خونه اینجا شوهرش خیلی آروم (بودم من اونجا ) با لحن خوبی بهش می گه خانوم شش ماه دیگه باید صبر کنی (حالا الان باز با این کاری نداریم که فرداد اجاره یک ساله است با حساب اینکه ایناهم تازه اومدم شش ماه دیگه میشه نصف سالی که گذشته!) من حداکثر می گم شش ماه که بد قول نشم پیش شما اما خانوم شما نسبت به آدم های اطراف من هنوزم میگم خیلی ساده تر و کم توقع تری (آقا یکی از ملاک های مهم انتخاب همسرش ساده زیستی بوده علی رغم توان مالی) اما نسبت به چیزی که من فکر می کردم و حساب کرده بودم پر توقع تری به نظر تون چه عواملی موجب شده این آقا به این خانم بگه پر توقع؟

📪 پیام جدید https://eitaa.com/18512284/7545 شاید توقع داشتن حالا که خانوم شرایط رو دیدن صبور باشن و درکشون کنن.. #دایگو

ببین ریشه ای تر از این حرف هاست مسئله! اینها زوج یکساله نیستن چند سالی هست که ازدواج کردن به نظرم این چند سال فرصت خوبی برای اثبات حقیقت شخصیت های هر دو بوده یعنی اگر بد بوده رو شده خوبی هاهم ثابت شدن اما اما اما این رو میشه لحاظ کرد که شرایطی پیش میاد که قبلاً نبوده و برای طرف مقابل واکنش ها جدید میشه .

بزارید پله پله بریم جلو به نظر تون آقا حق داشته اینطور بگه ؟

_چرا آقا حق نداشتن؟ _شاید بنظر آقا اینطور اومده که گفته اینقدر واضح رک و راست گفته نسبت به چیزی که نشون داده بودی پر توقع تری

📪 پیام جدید https://eitaa.com/18512284/7545 الان من تحت یه فشار ریزی ام بخاطر حرف اخر اقا... نمیدونم ولله.. اگه سیره آقا تقلید از امیرالمؤمنین و حضرت زهرا سلام الله علیها هست، باز هم نمیتونه از خانم چنین توقعی داشته باشه.. ببینید اینکه اقا فرمودن حداکثر خانم باید شش ماه صبر کنند رو کاری ندارم؛ خب حتما اقتضای کار و درامدشون همین بوده اما اینکه از همسرشون توقع چنین ساده زیست بودنی رو دارن اصلا و به هیچ وجه، منطقی و عقلانی و شرعی و دینی و اسلامی نیست..! به هیچ وجه! #دایگو

📪 پیام جدید شاید توقع بالای آقا از ساده زیستی همسرشون باعث شده چنین حرفی بزنن... یعنی مثلا در گذشته که چنین موقعیتی پیش نیومده بوده ، اقا تو تصوراتش از همسرش چنین شخصی رو ساخته و حالا که توی این شرایط قرار گرفتند ، درخواست خانم هرچند به جا و با گویش بسیار خوب بیان شده و از چهارچوب ساده زیستی بیرون نیومده، اما چون سطح توقع اقا از ساده زیستی همسرشون بیستر بوده، موجب شده چنین حرفی رو بزنند. #دایگو

یا حتی شدید تر ! آقا با توجه به سبک ساده زیستی علمایی که داره و می پسنده خونه های قبلی به نظرش تجمل بوده هرچند از نظر بقیه کاملا معمولی خیلی معمولی در حدی که هر قشری از جامعه بتونه تهیه کنه حالا که اومده این خونه حالا تازه زندگیش باب دلش شده و از نظرش مشکلی نداره .. مثلا می دونه پرده نیازه هرچند پنجره دید بسیار کمی داره اما واقعا نیازه اما بقیه چیز ها به نظرش نیاز نیست اگر از این ور به قضیه نگاه کنیم شرایط برای خانم خیلی سخت تر میشه! چون خانوم می دونه اگر آقا رو در فشار اینکه من این خونه رو دوست ندارم و هیچ رقم احساس خوبی بهش ندارم بزاره آقا به طبع وظیفه دینی هم که شده باید کوتاه بیاد و نیاز های غیر تجملی خانومش رو بر طرف کنه اما از طرفی خانوم می دونه اینطوری خونه میشه قفس همسرش .. واقعا از نظر روحی آقا در عذاب میشه این رو منی دارم میگم که هر دو رو به خوبی می شناسم و می دونم منظوری ندارن یعنی آقا از روی تنبلی نمیگه واقعا اینطوریه خانوم هم اهل تجمل نیست اصلا و ابدا اما اوضاع خونه واقعا بهمش ریخته

📪 پیام جدید مسئله ای که الان هست اینه، قبل از اومدن به خونه خانم لابد خونه رو دیدن در این مورد با همسرشون صحبت نکردن؟ همسرشون خودش به این قضیه توجه نکرده؟ این دو در مورد خونه باهم حرفی نزدن؟ الان بعد از اجاره و سکونت به نظرم تنها راه کنار اومدن با شرایط و درک کردن هم دیگه‌ست مخصوصا که آقا خانم رو درک کنه و صبر همسرش رو حمل بر وظیفه نکنه #دایگو

چرا صحبت کردن خانوم اینطور مطرح کرد که آقا این خونه بزرگه درسته همه جای خونه موکت نو و تمیزی داره اما باز هم سختی داره این خونه پنجره زیاد داره پرده زیاد می طلبه و... آقا هم گفته ان شاءالله درست میشه این ان شاءالله درست میشه های آقا از روی تنبلی نیست یعنی توانایی رو دارم خدا کمک می کنه ان شاءالله سر صبر حل میشه خانوم هم روی شناختی که از همسرش داشته قبول کرده این خونه رو

این دوست ما از من چندتا مسئله رو پرسیده که بهش گفتم نیازه بیشتر در موردش فکر کنیم و شماهم بیشتر با همسرت حرف بزنی تا ببینی واقعا برنامه اش چیه مثلا شش ماه دیگه که حداکثر وقتی که خواسته بوده پرده فقط آماده است یا مثلا فرش و پشتی هم جور میشه مثلا فکری برای کتاب ها که جا ندارن می کنه یا نه و... حالا چی پرسیده؟ گفته نوریه من واقعا خونه رو دوست ندارم این دوست نداشتن خونه هم طوری شده که هیچ رغبتی برای کار های خونه ندارم به نظرت اگر تیکه ای از طلا هام رو بفروشم و خودم بدم به آقا و دستی به روی خونه بکشم و بگم بعداً شما هر موقع شرایط داشتی برام جبران کن بده؟ به نظر شما به اولین سؤالش چه جواب منطقی باید داد که راهگشا باشه؟

آرامش هر دو طرف اولویت زندگی خانوم باید آرامش همسرش براش مهم باشه آقا باید آرامش خانومش براش مهم باشه اینجا به آرامش رسیدن این دو در محیطی به عنوان خونه که تنها پناهگاه و مأمن یک زوج دچار چالش جدی شده این رو می دونیم که این دو باید باهم کوتاه بیان یعنی هم آقا هم خانم باید حتی از چیزی که قبلاً به تفاهم رسیدن مجدد چند پله کوتاه تر بیان این کوتاه اومدن با گفت و گو حل میشه مثلا خانوم میگه برنامه ات برای فرش خونه چی به نظرت اصلا نیازه؟ اینجا گفت و گو شکل می گیره که مقاله اگر آقا بگه نیاز نیست خانوم از استدلال های منطقی استفاده کنه این ها همه هست درسته اما ما باید برای خانوم چند تا راه حل هم در نظر بگیریم یکی از این راه حل ها فروش بخشی از طلاهای خانوم در صورتی که خانوم می‌دونه آقا شرایطش رو اگر داشته باشه جبران می کنه مثلا قبلا براش طلا خریده خودش به نظرت درسته یا غلط ، چرا ؟

📪 پیام جدید ttps://eitaa.com/18512284/7553 فشار روحیِ رو درک میکنم یعنی ممکنه ما یه زمانی تحت عواملی ، یک روش و سیره ای رو انتخاب کنیم که حتی کسانی که مسلک اون راه هستند شرایط ما رو قبول نداشته باشند؟ یعنی جمله ای که برای ادای منظورم به ذهنم میرسه همین "رشد کاریکاتوری مذهبیِ" یعنی من پیرو مذهبم هستم، زندگینامه شهدا خوندم،از سیر و سلوک عارفان شنیدم، توصیه های علما رو خوندم و شیفته ی منش اینها شدم (طبیعیه من عاشق چنین مسلکی بشم و سر از پا نشناسم ولی...) اما میخوام مثلا به ریاضت و چهله گرفتن فلان مجتهد(حمل بر بی ادبی نشه خدای نکرده) عمل کنم و به درجاتی از عرفان یا اخلاق برسم، در صورتی که من شریعت رو تمام و کمال اجرا نمیکنم! یعنی دوتا یکی میخوام طی کنم پله هارو... #دایگو

من متوجه نشدم منظورت به خانوم یا آقا در مورد خانوم بله اون داره پله پله میاد بالا اما در مورد آقا نه! اون واقعا یک آدم حدیثی و دینی طوری که واقعا اعتراف می کنم مثل ایشون تو زندگیم ندیدم اینقدر دین مدار و شریعت مدار یعنی اگر می گه ساده زیستی پسندیده (خیلی غیر عرفی نه) بیست تا پله قبل از ساده زیستی رو اومده بالا

📪 پیام جدید شاید آقا معنای زهد و ساده زیستی رو کمی اشتباه برداشت کرده. درسته، باید ساده زیست بود، اما نه اینطور افراط. یک خونه‌ی معمولی مگر چه ایرادی داشته که بخواد بیاد یک خونه‌ی بزرگ بگیره و خودش رو و همسرش رو به زحمت بندازه تا دلش راضی باشه که این خونه سادست! خب از اون طرف ذهنشون درگیرِ خرید وسیله و... میشه. #دایگو

این میشه دید تک بعدی نه نیتش این بوده که خونه بزرگ باشه که اولا محرم نامحرم رو خواست جدا کنه خانوم ها به زحمت نیوفتن خصوصا همسرش که خانوم خونه است مثلا خونه شون دو تا در جدا گونه برای ورود به حال از فضای بیرون خونه داره یا... نیت آقا و خانوم مهمانی دادن و هیئت گرفتن بوده پس این خونه بزرگ می طلبه