برگی زرین از #چهل_حدیث امام خمینی(۱۲۷)
ادامه حدیث ۱۶ صبر
در بین اهل زهد و درویش منشی کسانی را دیدیم که قلوب آنها به قدری غنی و بی نیاز است که به همه ملک دنیا از روی بی اعتنایی نظر می کنند، و به جز ذات مقدس حق تعالی احدی را لایق عرض حاجت نمی دانند.
تو خود نیز در حالات اهل دنیا و اهل طلب ریاست با نظر دقت و تفتیش مطالعه کن، ببین ذلت آنها و تملق آنها از مردم از سایرین بیشتر است و در پیش [مردم ] خضوعشان بیشتر است.
مرید پرورها و مدعیان ارشاد، خواریها می کشند و ارادت ها می ورزند تا چند روزی بطن و فرج را تعمیر کنند.....
این ها که ذکر شد ذلها و مفاسد دنیایی است. اگر پرده برداشته شود، معلوم می شود که صورت این اسارت در تحت قیود و کند و زنجیرهای شهوات و هواهای نفسانیّه چه صورتی است.
شاید این سلسله ای که طولش هفتاد ذراع است، و خدای تعالی از آن اطلاع داده، و آن حبس و غلی که برای ماست، در این دنیا صورت همین اسارت و رقیت در تحت فرمان شهوت و غضب باشد.
خدای تعالی فرماید:
وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً.
« [و] یافتند آنچه کرده بودند حاضر.»
و فرماید: لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ
آنچه به ما می رسد در آن عالم، صورت اعمال خود ماست.
سلسله های پیچ در پیچ شهوات و هواها را پاره کن و کند قلب را بشکن و از اسارت بیرون بیا و در این عالم آزادانه زیست کن تا در آن عالم آزاد باشی، و گر نه صورت این اسارت را در آنجا حاضر خواهی دید. و بدان که آن طاقت فرساست.
اولیای خدا با آنکه از اسر و رقیّت بکلی خارج شده بودند و به حریت مطلقه نایل بودند، با این حال دلهای آنها چنان لرزان بود و از عاقبت امر چنان ناله می کردند و جزع می نمودند که عقول متحیر از آن است.
@nyaz_ir
برگی زرین از #چهل_حدیث امام خمینی(۱۲۸)
فصل
گر چه مطالبی که در این اوراق است از امور شایعه رایجه و از مکررات باید به شمار آورد، ولی باکی از این تکرار نیست. تذکر نفس و تکرار حق امر مطلوبی است، و از این جهت در اذکار و اوراد و عبادات و مناسک تکرار مطلوب است.
و نکته اصلی آن عادت دادن نفس و مرتاض نمودن آن است. پس، از تکرار ای عزیز [ملول ] مشو، و بدان که تا انسان در قید اسارت نفس و شهوات آن است و سلسله های طولانی شهوت و غضب در گردن اوست، به هیچیک از مقامات معنوی و روحانی نایل نمی شود، و سلطنت باطنیه نفس و اراده نافذه آن بروز و ظهور نمی کند و مقام استقلال و عزت نفس، که از بزرگترین مقامات کمال روحانی است، در انسان پیدا نمی شود. بلکه این اسارت و رقیت باعث می شود که انسان سر پیچ از اطاعت نفس نباشد در هیچ حال.
و چون سلطنت نفس اماره و شیطان در باطن قوی شد و تمام قوا سر به رقیت و طاعت آنها گذاشتند و خضوع در پیشگاه آنها نمودند و تسلیم تام شدند، آنها قانع به معاصی تنها نمی شوند کم کم از معصیتهای کوچک انسان را به معاصی بزرگ، و از آنها به سستی عقاید، و از آن به ظلمت افکار، و از آن به تنگنای جحود، و از آن به بغض و دشمنی انبیا و اولیا می کشانند. و نفس که در تحت سلطه و رقیّت آنهاست نتواند از آن سرپیچی نماید.
پس، عاقبت امر طاعت و اسارت خیلی وخیم است و به جاهای خیلی هولناک انسان را ممکن است بکشد. انسان عاقل رئوف به حال خود، باید به هر وسیله ای شده خود را از این اسارت خارج کند، و تا فرصت دارد و قوای او سالم است و حیات و صحت و جوانی برقرار است و قوا بکلی مسخر نشده،
در مقابل آن قیام کند،
و مدتی مواظبت اوقات خویش کند
و مطالعه در حالات نفس کند
و حالات گذشتگان و سوء عاقبت آنها را مداقه نماید
و گذشتن این چند روزه را به باطن قلب خود بفهماند
و قلب را بیدار کند
و به قلب بفهماند حقیقت منقول از رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، به ما، که فرمود:
الدّنیا مزرعة الآخره
یعنی:
«دنیا کشتگاه باز پسین است.»
@nyaz_ir
برگی زرین از #چهل_حدیث امام خمینی(۱۲۹)
ادامه هشدار......
اگر این چند روزه کشت نکنیم و عمل صالح ننماییم، فرصت از دست می رود،
عالم دیگر که فرا رسید و موت حلول کرد، تمام اعمال منقطع می شود و آمال پایمال می گردد.
و اگر خدای نخواسته با این عبودیت از شهوات و اسارت از قید گوناگون هواهای نفسانیه ملک الموت در رسد، شیطان ممکن است مقصد آخر را که ربودن ایمان است انجام دهد، و با ما طوری سلوک کند و به قلب ما طوری نمایش دهد که با دشمنی حق و انبیا و اولیاء او از دنیا برویم. و خدا می داند که در پس این پرده چه بدبختیهاست و چه ظلمتها و وحشتهاست.
هان! ای نفس خسیس و ای دل غافل، از خواب برخیز!
و در مقابل این دشمنی که سالهاست تو را افسار کرده
و در قید اسیری در آورده
و به هر طرف می خواهد می کشاند
و به هر عمل زشتی و خلق ناهنجاری دعوت می کند و وادار می نماید قیام کن!
این قیود را بشکن
و زنجیرها را پاره کن
و آزادیخواه باش
و ذلت و خواری را بر کنار گذار
و طوق عبودیّت حق جل جلاله را به گردن نه
که از هر بندگی و عبودیتی وارهی
و به سلطنت مطلقه الهیه در دو عالم نایل شوی.
ای عزیز،
با آنکه این عالم دار جزا نیست و محل بروز سلطنت حق نیست و زندان مؤمن است،
اگر تو از اسارت نفس بیرون آیی
و به عبودیت حق گردن نهی
و دل را موحد کنی
و زنگار دو بینی را از آیینه روح بزدایی
و قلب را به نقطه مرکزیّه کمال مطلق متوجه کنی،
در همین عالم آثار آن را بعیان می یابی،
چنان وسعتی در قلبت حاصل شود که محل ظهور سلطنت تامه الهیه شود
و از تمام عوالم فسحت و سعه آن بیشتر گردد:
لا یسعنی أرضی و لا سمائی بل یسعنی قلب عبدی المؤمن!
و چنان غنا در آن ظاهر گردد که تمام ممالک باطن و ظاهر را به پشیزی نشمری،
و چنان اراده ات قوی گردد که متعلق به ملک و ملکوت نگردد
و هر دو عالم را لایق خود نداند.
«طیران مرغ دیدی تو ز پایبند شهوت
بدر آی تا ببینی طیران آدمیت»
@nyaz_ir
برگی زرین از #چهل_حدیث امام خمینی(۱۳۰)
فصل در معنای صبر و در بیان آنکه صبر نتیجه حریت از قید نفس است
از نتایج بزرگ و ثمرات عظیمه این حریت و خروج از عبودیت نفس، صبر در بلیّات و نوائب است. و بر ذمه ماست که بیان معنای «صبر» را مجملا و اقسام و ثمرات آن و ارتباط آن را به حریت بنماییم.
«صبر» را چنانچه محقق طایفه حقه و مدقق فرقه محقّه، کامل در علم و عمل، نصیر الدین طوسی، قدّسه الله نفسه القدوسی، تعریف نمودند، عبارت از:
«نگاهداری نفس است از بی تابی نزد مکروه»
و عارف محقق مشهور در منازل السائرین فرماید:
«صبر نگاهداری نفس است از شکایت بر جزع مستور»- انتهی.
و بدان که صبر را از مقامات متوسطین محسوب داشتند، زیرا مادامی که نفس مصیبات و بلیّات را مکروه شمارد و آن را جزع باطنی از آنها باشد، مقام معرفتش ناقص است،
چنانچه مقام رضای به قضا و خشنودی از توجه بلیّات مقام شامختری است، گرچه آن را نیز از مقامات متوسّطین محسوب نماییم.
و همین طور صبر در معاصی و بر طاعات نیز از نقصان معرفت به اسرار عبادات و صور معاصی و طاعات است،
زیرا که اگر کسی حقیقت عبادت را بفهمد و به صور برزخیه بهیه آن ایمان داشته باشد، و همین طور به صور برزخیه موحشه معاصی مؤمن باشد، صبر در این مقامات برای او معنی ندارد، بلکه مطلب منعکس می شود:
اگر برای او خوشی و راحتی پیش آمد کند یا کارش منجر به ترک عبادتی یا فعل معصیتی شود، آنها نزد او مکروه افتد،
و جزع باطنی او بیشتر باشد از جزع اهل صبر در بلیّات و مصیبات.
@nyaz_ir
مدیریت:
@bidaryir
برگی زرین از #چهل_حدیث امام خمینی(۱۳۱)
ادامه معنای صبر
از جناب عبد صالح عارف به وظایف عبودیت، صاحب مقامات و کرامات، علی بن طاووس، قدّس الله نفسه، منقول است که روز اوّل تکلیف خود را جشن می گرفته و سور و سرور می کرده و عید محسوب می کرده، برای آنکه خدای تبارک و تعالی او را در آن روز مفتخر فرموده به اذن در فعل طاعات.....
ماها کجا هستیم و این بندگان فرمانبر حق کجا؟
ما باز گمان می کنیم حق تعالی تحمیل به ما فرموده و تکالیف را زحمت و کلفت می دانیم. اگر یکی از ما هم زحمت کشد و در اوّل وقت فریضه را به جا آورد، می گوید که انسان باید این کار را بکند زودتر خود را راحت کنیم!
همه بدبختیهای ما از جهل و نادانی است و نقصان و فقدان ایمان است......
و آنچه درباره ائمه هدی یا انبیاء عظام وارد شده که توصیف شدند به صبر، تواند که صبر بر آلام جسمانیه بوده که به مقتضای طبایع بشریه باعث تأثر است،
یا صبر بر فراق محبوب بوده که از مقامات بزرگ محبین است،.... و الا صبر بر طاعات و معاصی و بلیّات غیر آنچه ذکر شد درباره آنها، بلکه شیعیان آنها، معنی ندارد.
عارف معروف، کمال الدین عبد الرزاق کاشانی در شرح منازل گوید:
«مراد شیخ که فرماید صبر خودداری از شکایت است، شکایت به مخلوق است، و الا شکایت به حق تعالی و اظهار جزع در درگاه قدس او با صبر منافات ندارد، چنانچه حضرت ایوب عرض شکوی به حق نمود:
أنی مسّنی الشّیطان بنصب و عذاب
با آنکه حق تعالی او را مدح فرماید:
بقوله: أنّا وَجَدْناهُ صابِراً نِعْمَ الْعَبْدُ إنَّهُ أوّابٌ.
و حضرت یعقوب عرض می کند:
إنّما أشکو بثّی و حزنی إلی الله
با آنکه او از صابران بود.
بلکه ترک شکایت به سوی حق اظهار تجلّد و ظهور به دعوی است.»- انتهی
از سیره انبیاء عظام و حضرات ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین، نیز چنان ظاهر می شود که با آنکه مقامات آنها بالاتر از صبر [و] رضا و تسلیم بوده، مع ذلک هیچ گاه از دعا و عجز و تضرع در درگاه معبود خودداری نمی کردند، و عرض حاجات خود را به حضرت حق تعالی می نمودند. و این مخالف با مقامات روحانیه نیست، بلکه تذکر حق و انس و خلوت با محبوب و اظهار عبودیت و ذلت در پیشگاه عظمت کامل مطلق غایت آمال عارفین و نتیجه سلوک سالکین است.
@nyaz_ir
مدیریت:
@bidaryir
برگی زرین از #چهل_حدیث امام خمینی(۱۳۲)
راه تربیت کردن نفس و در اختیار گرفتن آن، صبوری است:
همه ما یکی از وظایف جدی خود را برای تعالی اخلاقی، کنترل نفس و در اختیار گرفتن آن میدانیم، زیرا اگر نفس رها شود، خواسته های فراوانی را در چشم انداز ما قرار داده و ترغیت به برآورده کردن شهوات و خواسته های نامطلوب و غیراخلاقی و غیرانسانی مینماید.
آنان که برای شخصیت خود ارزش قائلند، هرگز مهار نفس را رها نکرده و با دقت و قاطعیت اجازه نمیدهند که شخصیت آنان لگدمال هواهای نفسانی گردد.
اکنون باید دانست که این امر جز با صبوری و تقویت قدرت ایستادگی خود در مقابل خواسته ها تحقق نمی یابد.
به فرموده امام بزرگوار، حضرت روح الله؛ اگر انسان مدتی سختی های عبادت رو تحمل کند و بر ترک لذتها پافشاری نماید و از آنچه خوشش می آید اما لذت بردن از آن را آفریننده متعال اجازه نداده، پرهیز کند، آرام آرام قدرت ایستادگی او در برابر خواهشهای نامشروع نفس زیاد شده و سختی انجام طاعات و ترک گناهان برای او آسان میگردد.
وقتی انسان به این مرحله رسید، دیگر نفس او رام شده و قدرت چموشی از او گرفته میشود و بتدریج به جایگاه اخلاقی بلندی نائل خواهد آمد.
شما عزیزان همراه اگر طالب شخصیتی قابل احترام و دوست داشتنی هستید، از امروز به این سخن استاد بزرگ اخلاق توجه کنید و با دقت و صبوری، ایستادگی در مقابل سختی های اطاعت از امر خدا را آغاز کنید و با قدرت به شهوات زودگذر، «نه» بگوئید
ما آماده شنیدن سخنان شما هستیم، با ما اژ طریق:
@bidaryir
گفتگو کنید.
ما با حفظ اسرار، میتوانیم راهنمای خوبی برای عبور از دشواریهای اخلاقی شما باشیم
@nyaz_ir
سلام بر اعضای محترم کانال
لطفا برای هرگونه اظهار نظر، نقد، پبشنهاد، سوال در مورد مطالب و..... به:
@bidaryir
پیام دهید، سپاسگزارم.