برگی زرین از #چهل_حدیث امام خمینی(۱۶۸)
ادامه سخن در مورد حرمت غیبت
پس، معلوم شد که شخص مغتاب در برزخش رسوا و مفتضح است، و در موقفش پیش اهل آن خجل و شرمسار است، و در جهنم نیز با رسوایی و بی آبرویی خواهد به سر برد، بلکه بعض مراتب آن نیز اسباب رسوایی در این عالم شود.
چنانچه در حدیث شریف کافی وارد است:
حضرت صادق، علیه السلام، از حضرت رسول، صلّی الله علیه و آله، حدیث می کند که فرمود:
«ای گروهی که بزبان اسلام آوردید و ایمان به قلب شما وارد نشده، مذمّت نکنید مسلمانان را و جستجو نکنید قبایح مستوره آنها را، زیرا که کسی که عورات آنها را جستجو کند، خداوند جستجو کند عورات او را، و کسی را که خدا جستجوی عورت او کند، مفتضح کند او را و اگر چه در خانه اش باشد.»
خداوند تبارک و تعالی غیور است و هتک مستور مؤمنین و کشف عورات آنها هتک ناموس الهی است. اگر انسان بیحیایی را از حدّ گذراند و هتک حرمات الهیه نمود، خداوند غیور مستورات او را، که به لطف و ستّاریت خود ستر فرموده بود، مکشوف می فرماید و هتک مستور آن را می فرماید، و در بین مردم در این عالم و ملائکه و انبیا و اولیا، علیهم السّلام، در آن عالم مفتضح می شود.
و در حدیث شریف کافی سند به حضرت باقر العلوم، علیه السلام، رساند:
فرمود باقر العلوم، علیه السلام، در معراج رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، عرض کرد: «ای پروردگار چگونه است حال مؤمن پیش تو؟»
فرمود:
«ای محمد، کسی که اهانت کند برای من دوستی را، پس بتحقیق ظاهر شده است به محاربه با من، و من سریعتر هستم به سوی یاری کردن دوستان خودم از هر چه.»
و احادیث در این ردیف بسیار است.
@nyaz_ir
برگی زرین از #چهل_حدیث امام خمینی(۱۶۹)
ادامه سخن در مورد حرمت غیبت
و شیخ صدوق سند به حضرت صادق، علیه السلام، رساند که فرمود در ضمن حدیثی: و من اغتابه بما فیه، فهو خارج من ولایة الله تعالی داخل فی ولایة الشّیطان.
یعنی:
«کسی که غیبت کند او را (کسی را که اهل ستر و عدالت است در ظاهر، گرچه مذنب باشد پیش خودش) خارج شود از ولایت خدای تعالی و در ولایت شیطان وارد شود.»
معلوم است کسی که از ولایت حق خارج شود و در ولایت شیطان داخل شود، از اهل نجات و ایمان نخواهد بود. چنانچه در حدیث سابق اسحاق بن عمّار نیز گذشت که اسلام مغتاب، لسانی است و ایمان در قلبش وارد نشده.
معلوم است کسی که مؤمن به خدا باشد و مصدّق به روز جزا و معتقد به رسیدن به صور اعمال و حقایق سیّئات، چنین موبقه کبیره را، که در عوالم غیب و شهادت و در نشئه دنیا و برزخ و عقبی او را رسوا و مفتضح می کند و او را به جهنم به شرّ بلیّات مبتلا می کند و از ولایت حق خارج می کند و به ولایت شیطان داخل می کند، مرتکب نشود.
اگر ما اقدام بدین امر بزرگ کردیم، باید بفهمیم که سرچشمه خرابی دارد و حقیقت ایمان در قلب ما وارد نشده. اگر ایمان وارد قلب شود، کارها اصلاح می شود: آثار آن سرایت می کند به تمام ظاهر و باطن و سرّ و علن. پس، باید معالجه باطن را بکنیم و مرض قلب را علاج نماییم. و از احادیث ظاهر شود که همان طور که سستی ایمان و عدم خلوص آن موجب مفاسد اخلاقی و اعمالی شود، این مفاسد نیز موجب نقصان ایمان، بلکه زایل شدن آن، می شود. و این مطابق با نوعی از برهان است، چنانچه در محل خود مقرر است.
و بدان که این معصیت از جهت دیگر هم از معاصی شدیدتر و تبعاتش بیشتر است. و آن این است که علاوه بر آنکه جنبه حق الله دارد، جنبه حق الناس هم دارد، و خداوند نمی آمرزد مغتاب را تا صاحبش از او راضی شود، چنانچه در حدیث شریف با چندین طریق به همین مضمون وارد شده:
«رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، در ضمن وصیتهایش به جناب ابی ذر، رضی الله عنه، می فرماید: «بترس از غیبت، زیرا که آن از زنا شدیدتر است.» عرض کرد[م ]: «برای چه یا رسول الله؟» فرمود:
«برای آنکه زانی اگر توبه کرد خداوند می آمرزد او را، ولی غیبت آمرزیده نشود تا آنکه صاحبش بیامرزد.»
@nyaz_ir
برگی زرین از #چهل_حدیث امام خمینی(۱۷۰)
ادامه سخن در مورد حرمت غیبت
و اگر خدای نخواسته انسان با حقوق مردم از دنیا برود، کارش بسیار مشکل شود.
در حقوق الهی سر و کار با کریم و رحیم می باشد که در ساحت مقدسش بغض و کینه، عداوت و تشفّی راه ندارد، ولی اگر سر و کار با بندگان شد، ممکن است گرفتار کسی شود که دارای این گونه اخلاق باشد و از انسان بدین زودیها نگذرد یا هیچ وقت از او راضی نشود.
پس، بر انسان لازم است که مواظب حال خودش خیلی باشد، و این ملاحظات را بنماید که مطلب بسیار خطرناک است و امر بسیار مشکل است.
و احادیث در تشدید امر غیبت بیش از این است که در حوصله این اوراق بگنجد. و ما به ذکر مختصری از آن قناعت می کنیم.
جناب رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، در ضمن خطبه ای چنانچه در این حدیث است، ذکر «ربا» را کردند و او را بزرگ شمردند و فرمود [ند] «یک درهم از آن از سی و شش زنا بزرگتر است، و از ربا بالاتر آبروی مسلمان است.»
«از رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، حدیث شده که آورده شود روز قیامت یک نفری در پیشگاه حق، نگاه داشته شود و کتابش به او داده شود. پس حسنات خود را در آن نبیند. گوید:
«خداوندا، این کتاب من نیست! نمی بینم در این حسنات خود را.»
به او گفته شود: «همانا پروردگار تو گمراه نیست و نسیان نکند، از بین رفت عمل تو به واسطه غیبت کردن از مردم.»
پس از آن، دیگری آورده شود و داده شود به او کتابش. پس در آن طاعتهای بسیاری ببیند. بگوید: «بارالها، این کتاب من نیست، زیرا که من این طاعات را نکردم!»
گفته شود به او «فلانی غیبت توکرده، پس داده شد حسنات او به تو.»
از پیغمبر، صلّی الله علیه و آله، منقول است که «اوّل مرتبه کفر آن است که شخص بشنود از برادر خود کلمه [ای ] را و حفظ کند آن را و بخواهد مفتضح کند او را به واسطه آن کلمه. برای چنین اشخاص نصیب و بهره ای نیست.»
@nyaz_ir
برگی زرین از #چهل_حدیث امام خمینی(۱۷۱)
فصل در بیان ضررهای اجتماعی غیبت
چنانچه این معصیت کبیره و این موبقه عظیمه از مفسدات ایمان و اخلاق و ظاهر و باطن است و در دنیا و آخرت انسان را منجر به رسوایی و بی آبرویی می کند، چنانچه شمه ای از آن را در فصل گذشته شنیدی، همین طور این رذیله مفاسد اجتماعی و نوعی نیز دارد، و از این جهت از بسیاری از معاصی قبح و فسادش افزون می باشد.
یکی از مقاصد بزرگ شرایع و انبیاء عظام، سلام الله علیهم، که علاوه بر آنکه خود مقصود مستقل است، وسیله پیشرفت مقاصد بزرگ و دخیل تام در تشکیل مدینه فاضله می باشد، توحید کلمه و توحید عقیده است، و اجتماع در مهامّ امور و جلوگیری از تعدیات ظالمانه ارباب تعدی است، که مستلزم فساد بنی الانسان و خراب مدینه فاضله است.
و این مقصد بزرگ، که مصلح اجتماعی و فردی است، انجام نگیرد مگر در سایه وحدت نفوس و اتحاد همم و الفت و اخوّت و صداقت قلبی و صفای باطنی و ظاهری، و افراد جامعه به طوری شوند که نوع بنی آدم تشکیل یک شخص دهند، و جمعیت به منزله یک شخص باشد و افراد به منزله اعضا و اجزاء آن باشد، و تمام کوششها و سعی ها حول یک مقصد بزرگ الهی و یک مهم عظیم عقلی، که صلاح جمعیت و فرد است، چرخ زند.
و اگر چنین مودّت و اخوّتی در بین یک نوع یا یک طایفه پیدا شد، غلبه کنند بر تمام طوایف و مللی که بر این طریقه نباشند. چنانچه از مراجعه به تواریخ، خصوصا تاریخ جنگهای اسلام و فتوحات عظیمه آن، مطلب خوب روشن می شود، که در اوایل طلوع این قانون الهی، چون شمه ای از این اتحاد و وحدت در بین مسلمین بوده و مساعی آنها مشفوع به تخلیص نیّات نوعا بوده، در مدت کمی چه فتوحات بزرگی کردند، و در اندک زمانی به سلطنتهای بزرگ آن زمان، که عمده آن ایران و روم بوده، غلبه کردند و با عده کم بر لشکرهای گران و جمعیتهای بی پایان غالب شدند.
@nyaz_ir
برگی زرین از #چهل_حدیث امام خمینی(۱۷۲)
فصل در بیان ضررهای اجتماعی غیبت
پیغمبر اسلام عقد اخوّت بین مسلمین در صدر اوّل اجرا فرمود و به نصّ إنّما المؤمنون إخوة. اخوّت بین تمام مؤمنین برقرار شد.
و معلوم است آنچه موجب ازدیاد این معانی شود، محبوب و مرغوب است، و آنچه این عقد مواصلت و اخوّت را بگسلد و تفرقه در بین جمعیت اندازد، مبغوض صاحب شرع و مخالف مقاصد بزرگ اوست. و پر واضح است که این کبیره موبقه اگر رایج شود در بین جمعیتی، موجب کینه و حسد و بغض و عداوت شده و ریشه فساد در جمعیت بدواند، درخت نفاق و دورویی در آنها ایجاد کند و برومند نماید، و وحدت و اتحاد جامعه را گسسته کند، و پایه دیانت را سست کند. و از این جهت بر فساد و قبح آن افزوده گردد.
پس بر هر مسلم غیور دینداری لازم است برای [حفظ] شخص خود از فساد و نوع اهل دین از نفاق و نگهداری حوزه مسلمین و نگهبانی وحدت و جمعیت و احکام عقد اخوّت، خود را از این رذیله [حفظ] کند و آنها را نهی از این عمل قبیح نماید، و اگر خدای نخواسته تا کنون دارای این عمل زشت [بوده]، از آن توبه کند، و در صورت امکان و عدم فساد، از صاحبش استرضاء و استحلال نماید، و الا برای او استغفار کرده، و ترک این خطیئه را نموده، و ریشه صداقت و وحدت و اتحاد را در قلب خود کشت کرده، تا از اعضای صالحه جامعه به شمار آید و یکی از اجزای دخیله در چرخ اسلام باشد. و الله الهادی إلی سبیل الرّشاد.
@nyaz_ir
برگی زرین از #چهل_حدیث امام خمینی(۱۷۳)
فصل در بیان علاج این موبقه است
بدان که علاج این خطیئه عظیمه چون خطیئات دیگر به علم نافع و عمل توان نمود.
اما علم، پس چنین است که انسان تفکر کند در فایده مترتبه بر این عمل و آن را مقایسه کند با نتایج سوء و ثمرات زشتی که بر آن مترتب است، و آن را در میزان عقل گذاشته از آن استفتا نماید.
البته انسان با خود دشمنی ندارد، تمام معاصی از روی جهالت و نادانی و غفلت از مبادی آن و نتایج آن از انسان صادر می شود.
اما فایده خیالی مترتّب بر آن، آن است که انسان به قدر چند دقیقه قضای شهوت نفسانی خود را در ذکر مساوی مردم و کشف عورات آنها کرده، و با بذله گویی و هرزه سرایی، که ملایم با طبیعت حیوانی یا شیطانی است، صرف وقت نموده مجلس آرایی نموده و تشفّی قلبی از محسودان نموده است.
اما آثار زشت آن، شمه ای از آن را در فصلهای سابق شنیدی. اکنون شمه ای از آن را گوش کن و عبرت گیر و در میزان مقایسه گذار. البته این تفکر و موازنه نتایج حسنه دارد. اما آثار آن در این عالم، آن است که انسان از چشم مردم می افتد و اطمینان آنها از او سلب می شود.
طباع مردم بالفطره مجبول به حبّ کمال و نیکویی و خوبی و متنفر از نقص و پستی و زشتی است، و بالجمله، فرق می گذارند بین اشخاصی که احتراز از هتک مستور و از کشف اعراض و سرایر مردم کنند، و غیر آنها.
حتی خود مغتاب نیز شخص محترز از این امور را از خود ممتاز داند، فطرة و عقلا. اگر کار را از حد گذراند و پرده ناموس اعراض مردم را درید، خداوند او را در همین عالم رسوا می کند. چنانچه در روایت اسحاق بن عمّار، که سبق ذکر یافت، مذکور است.
@nyaz_ir
برگی زرین از #چهل_حدیث امام خمینی(۱۷۴)
ادامه بیان علاج رذیله غیبت
و باید انسان بترسد از آن رسوایی که به دست حق تعالی واقع شود که جبران پذیر نخواهد بود. پناه می برم به خداوند از غضب حلیم.
بلکه ممکن است هتک حرمات مؤمنین و کشف عورات آنها انسان را منتهی به سوء عاقبت کند، زیرا که اگر این عمل در انسان ملکه شد، تأثیراتی در نفس دارد که یکی از آنها این است که تولید بغض و عداوت می کند نسبت به صاحبش،
و کم کم زیاد می شود. و ممکن است این بغض و عداوت باعث شود که در وقت مردن که کشف بعض حقایق بر انسان شود و معاینه بعض عوالم را کرد و پرده ملکوت برداشته شد، انسان به واسطه رؤیت مقامات آنها و اکرام و اعظام حق تعالی از آنها به حق تعالی بغض پیدا کند:
..... پس، با دشمنی حق و ملائکه او، از این عالم منتقل شده به خذلان ابدی و شقاوت دائمی رسد.
عزیزم، با بندگان خدا، که مورد رحمت و نعمت او هستند و مخلّع به خلعت اسلام و ایمان اند، دوستی پیدا کن
و محبت قلبی داشته باش.
مبادا به محبوب حق دشمنی داشته باشی که حق تعالی دشمن دشمن محبوب خود است، و تو را از ساحت رحمت خود طرد می کند.
و بندگان خاص خدا در بین بندگان مخفی هستند،
و معلوم نیست این دشمنی تو و هتک ستر و کشف عورت این مؤمن برگشت به هتک ستر خدا نکند.
مؤمنین اولیاء حق اند.
دوستی با آنها دوستی با حق است،
و دشمنی آنها دشمنی با حق است.
@nyaz_ir