eitaa logo
اخلاق، اوج نیاز
138 دنبال‌کننده
243 عکس
0 ویدیو
0 فایل
با لمس آدرسهای زیر عضو کانالهای ما در تلگرام و ایتا شوید: تفسیر قرآن: @alquran_ir نهج البلاغه: @nahj_ir صحیفه سجادیه: @sahifeh_ir اخلاق، اوج نیاز @nyaz_ir عرفان، اوج ناز @nazz_ir خانواده امن در ایتا @amn_org بیداری در ایتا @bidary_ir مدیریت: @bidaryir
مشاهده در ایتا
دانلود
برگی زرین از امام خمینی (۱۹۱) ادامه........... فصل در بیان اخلاص بعد از عمل است ‏‏پس، معلوم شد که تخلیص نیت از مطلق شرک کار بسیار بزرگی است که از هر کس نیاید، و کمال و نقص اعمال تابع کمال و نقص نیّات است، زیرا که نیّت صورت فعلیه و جنبه ملکوتیه عمل است، و در حدیث شریف اشاره به همین مطالب می نماید آنجا که فرماید: و النّیّة أفضل من العمل.‏ ‏‏ألا، و إنّ النّیّة هی العمل. «نیت از عمل افضل است، بلکه نیت تمام حقیقت عمل است.» ‏ ‏ و این مبنی بر مبالغه نیست،....، بلکه مبنی بر حقیقت است، زیرا نیت، صورت کامله عمل و فصل محصّل او است، و صحت و فساد و کمال و نقص اعمال به آن است. ‏ ‏چنانچه عمل واحد به واسطه نیت گاهی تعظیم و گاهی توهین است، و گاهی تامّ و گاهی ناقص است، و گاهی از سنخ ملکوت اعلی و صورت بهیّه جمیله دارد، و گاهی از ملکوت اسفل و صورت موحشه مدهشه دارد. ‏ ‏ظاهر نماز علی بن أبی طالب، علیه السلام و نماز فلان منافق در اجزاء و شرایط [و]‏‏ ‏‏صورت ظاهری عمل هیچ تفاوتی ندارد، لیکن آن یک با آن عمل معراج إلی الله کند و صورتش ملکوت اعلی است، و دیگری با آن عمل به جهنم سقوط کند و صورتش ملکوت اسفل است و از شدت ظلمت شبیه ندارد. ‏ ‏ به واسطه چند قرص نان جوین که خانواده عصمت(ع) در راه خدا می دهند، چندین آیه خدای تعالی در مدح آنها فرو می فرستد‏‎. ‏ ‏ جاهل گمان می کند دو سه روز گرسنگی و غذای خود را به فقرا دادن امر مهمی است. با این که صورت این قبیل اعمال از هر کس می شود صادر شود و چیز مهمی نیست، اهمیت آن به واسطه قصد خالص و نیت صادقانه است. ‏ ‏روح عمل قوی و لطیف و از قلب سلیم صافی صادر است که دارای این قدر اهمیت است. صورت ظاهر نبی اکرم، صلّی الله علیه و آله، و سایر مردم فرقی نداشت، و لهذا بعضی از اعراب غریب که به حضور مبارکش می رسیدند و آن حضرت با جمعی نشسته بودند، می پرسیدند: کدام یک پیغمبر هستید‏‎؟ ‏ ‏ آنچه پیغمبر (ص) را از غیر ممتاز می کند، روح بزرگ قوی لطیف آن سرور است، نه جسم مبارک و بدن شریفش...... ‏ @nyaz_ir
برگی زرین از امام خمینی (۱۹۲) ادامه........... فصل در بیان اخلاص بعد از عمل است. ‏پس، تمام حقیقت اعمال همان صور اعمال و جنبه ملکوتیه آنها است که نیت است. و از این بیان معلوم شد که حضرت صادق، علیه السلام، در این حدیث شریف اوّل نظر به صور اعمال و مواد آنها فرموده، و فرموده است جزء صوری افضل از جزء مادی و نیت افضل از عمل است، ‏ ‏چنانچه گوییم روح افضل از بدن است. و لازم نیاید که عمل بی نیت صحیح باشد، و بدن بی روح بدن باشد، بلکه به تعلق نیت به عمل و روح به بدن آن یک عمل و این یک بدن گردد. ‏ ‏ و این معجون مختلط از نیت و عمل و روح و بدن، جزء صوری ملکوتی هر یک افضل از جزء مادی ملکی آن است. ‏ و این معنی حدیث مشهور است: نیّة المؤمن خیر من عمله ‏ ‏و در ثانی آن حضرت نظر فرموده به فنای عمل در نیت و ملک در ملکوت و مظهر در ظاهر، و فرموده است: ‏ ألا، و إنّ النّیّة هی العمل. ‏ عمل همان نیت است، و غیر نیت چیزی در کار نیست. و تمام اعمال در نیات فانی هستند و از خود استقلالی ندارند. ‏ ‏پس از آن، استشهاد فرمود به قول خدای تعالی: ‏‏‏ قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی شاکِلَتِهِ ‏‏. ‏هر کس بر شاکله خود عمل می نماید، و اعمال تابع شاکله نفس است. @nyaz_ir
برگی زرین از امام خمینی (۱۹۳) ادامه........... فصل در بیان اخلاص بعد از عمل است. ‏‏‏ قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی شاکِلَتِهِ ‏‏. ‏هر کس بر شاکله خود عمل می نماید، و اعمال تابع شاکله نفس است. ‏ ‏.... شاکله نیّت است. و از اینجا ظاهر شود که طریق تخلیص اعمال از جمیع مراتب شرک و ریا و غیر آن، منحصر به اصلاح نفس و ملکات آن است، که آن سرچشمه تمام اصلاحات و منشأ جمیع مدارج و کمالات است. ‏ ‏چنانچه اگر انسان حبّ دنیا را به ریاضات علمی و عملی از قلب خارج کند، غایت مقصد او دنیا نخواهد بود، و اعمال او از شرک اعظم، که جلب انظار اهل دنیا و حصول موقعیت در نظر آنهاست، خالص شود و جلوت و خلوت و سرّ و علن او مساوی شود. ‏ ‏ و اگر با ریاضات نفسانیه بتواند حبّ نفس را از دل بیرون کند، به هر مقداری که دل از خودخواهی خالی شد خدا خواه شود و اعمال او از شرک خفی نیز خالص شود. و مادامی که حب نفس در دل است و انسان در بیت مظلم نفس است، مسافر إلی الله نیست، بلکه از مخلّدین إلی الارض است. ‏ ‏و اوّل قدم سفر إلی الله ‏‎‏ترک حبّ نفس است و قدم بر انانیت و فرق خود گذاشتن است. و میزان در سفر همین است. ‏ ‏و بعضی گویند یکی از معانی آیه شریفه ‏ ‏ وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِه مُهاجِراً إلَی الله وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی الله‎‏. ‏این است که کسی که خارج شد از بیت نفس و هجرت به سوی حق کرد به سفر معنوی، پس از آن او را فنای تامّ ادراک کرد، اجر او بر خدای تعالی است.‏‎ ‏ ‏و معلوم است برای چنین مسافری جز مشاهده ذات مقدس و وصول به فناء حضرتش اجرای لایق نیست، چنانچه از زبان آنها گفته شده:‏ ‏‏«در ضمیر ما نمی گنجد به غیر دوست، کس ‏‏هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس»‏ ‏‏و السّلام پایان شرح حدیث ۲۰ @nyaz_ir
برگی زرین از امام خمینی (۱۹۴) حدیث ۲۱ شکر ‏‏الحدیث الحادی و العشرون‏‏ ‏ ‏‏بالسّند المتّصل إلی حجّة الفرقة و إمامهم، محمّد بن یعقوب الکلینیّ، کرّم الله وجهه، عن حمید بن زیاد، عن الحسن بن محمّد بن سماعة، عن وهیب بن حفص، عن أبی بصیر، عن أبی جعفر، علیه السلام، قال: کان رسول الله، صلّی الله علیه و آله، عند عائشة لیلتها، فقالت: یا رسول الله لم تتعب نفسک و قد غفر الله لک ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر؟ فقال: یا عائشة، أ لا أکون عبدا شکورا؟‏ ‏‏قال: و کان رسول الله، صلّی الله علیه و آله، یقوم علی أطراف أصابع رجلیه، فأنزل الله سبحانه و تعالی:‏‏ «طه . ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشقی.»‏‎ ترجمه: «از ابی بصیر نقل شده که فرمود حضرت باقر، علیه السلام: بود رسول خدا، صلّی الله علیه و آله، پیش عایشه در شب او، پس گفت: «ای رسول خدا چرا به زحمت می اندازی جان خود را و حال آنکه آمرزیده است خداوند برای تو آنچه پیش بوده است از گناه تو و آنچه پس از این آید؟» فرمود: «ای عایشه آیا نباشم بنده سپاسگزار! فرمود حضرت باقر، علیه السلام، و بود رسول خدا، صلّی الله علیه و آله، که می ایستاد بر سر انگشت های دو پای خود، پس فرو فرستاد خدا سبحانه و تعالی:‏‏ طه . ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرآنَ لِتَشْقی.»‏‎ (یعنی محمد- یا ای طالب حق هادی- ما فرو نفرستادیم بر تو قرآن را تا به مشقت افتی.) ‏ ‏ قد غفر الله لک اشاره است به قول خدای تعالی در سوره «فتح»: ‏‏‏ إنّا فَتَحْنا لَکَ ‏‎‏فَتْحاً مُبینا. لِیَغْفِرَ لک الله ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ‏‏ ‏«ما گشودیم برای تو گشودنی آشکارا، تا بیامرزد برای تو آنچه پیشی گرفته از گناه تو و آنچه پس از این آید.» ‏ ‏بدان که علما، رضوان الله علیهم، توجیهاتی در آیه شریفه فرموده اند که منافات نداشته باشد با عصمت نبی مکرّم. و ما به ذکر بعضی از آنها که مرحوم علامه مجلسی، رحمه الله تعالی، نقل فرمودند‏‎ می پردازیم، و پس از آن آنچه اهل معرفت به حسب مسلک خود بیان کردند مجملا بیان می نماییم.‏ ان شاالله شرح این حدیث شریف را از شماره آینده آغاز خواهیم کرد. @nyaz_ir
برگی زرین از امام خمینی (۱۹۵) قد غفر الله لک اشاره است به قول خدای تعالی در سوره «فتح»: ‏‏‏ إنّا فَتَحْنا لَکَ ‏‎‏فَتْحاً مُبینا. لِیَغْفِرَ لک الله ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ‏‏ ‏«ما گشودیم برای تو گشودنی آشکارا، تا بیامرزد برای تو آنچه پیشی گرفته از گناه تو و آنچه پس از این آید.» ‏‏مرحوم مجلسی فرموده از برای شیعه در تأویل این آیه اقوالی است: یکی آنکه مقصود از گناه، گناه امّت است که به شفاعت حضرت آمرزیده شود. و نسبت گناهان امّت به آن حضرت برای اتصالی است که بین آن حضرت و امت است. ‏ و مؤید این احتمال است آنچه روایت کرده مفضّل بن عمر از حضرت صادق، علیه السلام:‏ ‏‏قال: سأله رجل عن هذه الآیة، فقال: و الله، ما کان له ذنب و لکنّ الله سبحانه ضمن له أن یغفر ذنوب شیعة علیّ ما تقدّم من ذنبهم و ما تأخّر و روی عمر بن یزید عنه، علیه السلام، قال: ما کان له ذنب، و لا همّ بذنب، و لکنّ الله حمّله ذنوب شیعته ثمّ غفرها له. فرمود: «نبود از برای او گناهی، و نه اراده گناهی کرد، و لیکن خدای تعالی ذنوب شیعه او را بر او تحمیل کرد، پس از آن آمرزید آن را برای او.» ‏ ‏نویسنده گوید از برای این توجیه در مشرب عرفان وجه وجیهی است که اشاره به آن [به] طریق اجمال خالی از فایده نیست.‎‏....... ‏ فرماید: سبّحنا فسبّحت الملائکةقدّسنافقدّست الملائکه ‏‎‏ و فرماید: لولانا ما عرف الله ‏‎‏ و فرماید:‏ ‏‏لولاک لما خلقت الأفلاک ‏و فرماید: نحن وجه الله.‏‎ ‏ ‏و در حدیثی است که رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، به منزله ساقه شجر است، و ائمه هدی، علیهم السلام، به منزله شاخه های آن، و شیعیان به منزله برگ آن درخت هستند. ‏ ‏پس زینت شجره طیبه ولایت به مظاهر است، و هر یک از مظاهر که نقصانی یابد، در شجره طیبه نقصانی واقع گردد. ‏ ‏پس، ذنوب جمیع موجودات ذنوب ولیّ مطلق است، و حق تعالی به رحمت تامه خود و به غفران شامل خود رحمت بر نبی اکرم، صلّی الله علیه و آله، فرموده می فرماید آنچه گناه است از پیشینیان و آنچه پس از این گناهی واقع شود، در تحت مغفرت تامه واقع گردد، و به شفاعت تو تمام دایره تحقق به سعادت کامله خود رسند، @nyaz_ir
برگی زرین از امام خمینی (۱۹۶) قد غفر الله لک اشاره است به قول خدای تعالی در سوره «فتح»: ‏‏‏ إنّا فَتَحْنا لَکَ ‏‎‏فَتْحاً مُبینا. لِیَغْفِرَ لک الله ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ‏‏ ‏«ما گشودیم برای تو گشودنی آشکارا، تا بیامرزد برای تو آنچه پیشی گرفته از گناه تو و آنچه پس از این آید.» ‏ ‏ و آخر من یشفع أرحم الرّاحمین.‏‎ ‏و بر این مسلک آیه شریفه در عداد آن آیه است که می فرماید:‏‏  ‏وَ لَسَوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی ‏ ‏‎‏ که فرمودند: أرجی آیة فی القرآن‏‎ ‏و بنابراین مسلک، ذنوب متقدمه ممکن است ذنوب امم سالفه باشد، زیرا که جمیع امم امت این ذات مقدس اند، و جمیع دعوت انبیا دعوت به شریعت ختمیه و مظاهر ولیّ مطلق هستند، و «آدم و من دونه» از اوراق شجره ولایت هستند.‏ ‏‏توجیه دوم آن است که سیّد مرتضی‎‏، رضی الله عنه، ذکر فرمودند که «ذنب» مصدر است، و جایز است اضافه آن به فاعل و به مفعول، و در اینجا اضافه به مفعول شده و مراد آنست که آنچه گذشته است از گناه کردن آنها تو را در منع نمودن آنها تو را از مکه و جلوگیری نمودن از مسجد الحرام. ‎‏سوم آنکه معنی چنین است که اگر گناهی برای تو باشد در قدیم یا پس از این، هر آینه آمرزیدیم.‏ ‏‏چهارم آنکه مراد به گناه ترک مستحب باشد، زیرا که واجبات از آن حضرت ترک نشده. و جایز است که به واسطه علوّ قدر و رفعت مقام آن حضرت آنچه از دیگران گناه نیست نسبت به آن حضرت گناه شمرده شود.‏ ‏‏پنجم آنکه این آیه برای تعظیم آن حضرت وارد است و در مقام حسن خطاب است، چنانچه گویی مثلا: غفر الله لک.‏ @nyaz_ir
برگی زرین از امام خمینی (۱۹۷) ‏‏فصل در حقیقت شکر است ‏ ‏‏بدان که «شکر» عبارت است از قدردانی نعمت منعم. و آثار این قدردانی در قلب به طوری بروز کند، و در زبان به طوری، و در افعال و اعمال قالبیه به طوری. ‏ ‏ اما در قلب، آثارش از قبیل خضوع و خشوع و محبت و خشیت و امثال آن است. ‏و در زبان، ثنا و مدح و حمد. ‏و در جوارح، اطاعت و استعمال جوارح در رضای منعم، و امثال این است. ‏ و شکر بر سه ‏‎‏قسم است: ‏شکر قلب، و آن تصور نعمت است. ‏و شکر به زبان، و آن ثنای بر منعم است. ‏ و شکر به سایر اعضا، و آن مکافات نعمت است به قدر استحقاق آن.»‏‎ ‏ ‏و عارف محقق، خواجه انصاری فرماید: ‏«شکر اسمی است برای معرفت نعمت، زیرا که آن طریق معرفت منعم است.»‏‎ ‏ ‏و شارح محقق گوید:‏ ‏‏«تصور نعمت از منعم و معرفت اینکه آن نعمت اوست عین شکر است. چنانچه از حضرت داود، علیه السلام، روایت شده که گفت: «ای پروردگار، چگونه شکر تو کنم با آنکه شکر نعمت دیگری است و شکری خواهد!» ‏ ‏خدای تعالی وحی فرمود به سوی او: «ای داود، وقتی که دانستی که هر نعمتی که به تو متوجه است از من است شکر مرا کردی.»‏‎ @nyaz_ir