#شبهه
آیا #اعراب برای توهین به #ایرانیها؛ به صدای سگ میگویند پارس؟!
#اولا در زبان عربی اصلا حرف پ وجود ندارد.
#ثانیا اعراب به صدای سگ پارس نمیگویند.
#ثالثا خود اعراب به قوم پارس؛ #فارس میگویند.
اصل این عبارت ریشه در زبان فارسی ما دارد.
واژه پاس از ریشه #پاسبان؛ به معنای نگهبان است.به مرور این واژه با واژه پارس که نام قومی ایرانی است اشتباه گرفته شده و اصطلاح نادرست سگ پارس می کند رایج گشته است و معنی آن نیز از پاسبانی به تعریف صدای سگ تغییر یافته است، به این شکل:
- با تلفظ و معنی درست و اصیل: سگ پاس می کند یعنی با صدایش دارد پاسبانی می کند. کردها این واژه را به صورت صحیح "پاس" تلفظ می کنند.
- با تلفظ و معنی تغییر یافته و غلط: سگ پارس می کند (سگ عوعو می کند)
سواد رسانه ایی داشته باشیم و همچنین زبان فارسی خود را بهتر بشناسیم.
http://eitaa.com/joinchat/1936457733C6c13b4cde7
🔶شبهه:
ریشه عبارت پدر سوخته:
وقتی که در زمان یزدگرد عربها به ایران حمله کردند و ایران را فتح کردند، مردم ایران که دارای دین زرتشت بودند را آتش پرست و کافر نامیدند و آنها را مجبور کردند که به دین اسلام روی بیاورند .
در این میان گروهی خودشان به دین اسلام گرویدند و گروهی هم از ترس مسلمان شدند ، چون می دیدند که افرادی که مسلمان نشوند را میکشند .
اعراب، افرادی را که مسلمان نمی شدند ، مردها و سرپرست خانواده را در آتش میسوزاندند تا دیگران یاغی گری نکنند، و براساس دستورات شریعت اسلام زنان آنها را به کنیزی و بچه ها رابرای نوکری وکلفتی می بردند چراکه آنها را غنیمت جنگی میدانستند.
این بچه ها بزرگ شدند و در خانه اعراب کار میکردند و خود اعراب هم بچه هائی هم سن آنها داشته اند، وقتی ازصاحب خانه میپرسیدند که این بچه خودت است (کلفت و نوکرها)، میگفت: ” نه ، این پدر سوخته است ” یعنی بچه ما نیست، نوکر و کلفتی است که پدرش در جریان فتح ایران سوزانده شده است و به این نوکر و کلفت ها میگفته اند : “پدر سوخته ” .
منبع : لغت نامه دهخدا
🔷 پاسخ:
1️⃣ باز هم یک داستان بافی دیگر برای تقابل #ایران و #اعراب و یا به عبارت بهتر، #ایران و #اسلام. چنین مطلبی در لغتنامه دهخدا بیان نشده است و در دیگر لغتنامهها نیز این اصطلاح وجود ندارد [1].
2️⃣ پدرسوخته" دشنامی است که مجازاً در تداول عامیانه به مردم خبیث و بدسرشت گویند.
- در مصر باستان اگر کسی از کسی پولی وام میگرفت و بدهکار میشد ضمانت بدهی جسد مومیایی پدرش بود و اگر نمیپرداخت طلبکار حق داشت مومیایی پدر را بسوزاند. به این دلیل کسی که از نظر مالی بدهکار و ورشکست بود، پدرسوخته نامیده میشد. کم کم این اصطلاح به سایر ممالک و ایران هم رسید.»
- نقل دیگری هم هست که: کسی (پدری) که سوخته شده باشد، ولی این سوختگی از آتش یا گرما نیست، بلکه سوخته (باخته یا بازنده) در یک بازی یا یک مبارزه ورزشی مانند کشتی است. پدرسوخته به فرزندی گفته میشود که پدر او در بازی یا مبارزهای ورزشی بازنده شده باشد. [2]
3️⃣ در کتابهای دینی اسلام، اثری از این سبک برخورد در مقابله با دشمنان اسلام وجود ندارد. [۳] و[۴]👌
همچنین ادعای اجبار به پذیرش دین اسلام مطلب درستی نیست، چون در سبک اسلامی اجبار به دین اسلام نیست و در مواجهه با افراد غیر مسلمان، در ابتدا اسلام ارائه میشد، در صورتی که اسلام را قبول نمیکردند، در مرحله بعد جزیه بود. [۵] بارها به این ادعای دروغ پاسخ داده شده است.
4️⃣ در کتاب تاریخ ایران پس از اسلام نوشته زرینکوب و در کتاب تاریخ زرتشتیان از جمله نوشته شهمردان، هیچ مطلبی در مورد سوزاندن زرتشتیان در آتش بیان نشده است. مشخص نیست که این فردی که این مطلب را به لغت نامه دهخدا منتسب کرده، از کجای تاریخ این مطلب را به دست آورده است. [۶] و [۷]
📚 پینوشت:
[۱] لغت نامه معین و چند لغت نامه دیگر
[۲] لغت نامه دهخدا
[۳] سید محمد حسین طباطبایی، کتاب اصول عقاید صفحه ۲۴۷ تا ۲۵۲
[۴] محمد ابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، دانشگاه تهران، سال انتشار ۱۳۷۸
[۵] مری به ویس، زرتشتیان باورها و آداب دینی آنها، بخش تاریخ پس از فتح ایران، ترجمه عسکر بهرامی، ۱۳۹۱
[۶] عبد الحسین زرین کوب، دو قرن سکوت، چاپ نهم، انتشارات سخن، ۱۳۷۸
[۷] رشید شهمردان، تاریخ زرتشتیان پس از ساسانیان، انتشارات راستی، سال ۱۳۶۰
http://www.adyannet.com/news/16125
http://eitaa.com/joinchat/1936457733C6c13b4cde7
🔶شبهه
ریشه عبارت پدر سوخته:
وقتی که در زمان یزدگرد عربها به ایران حمله کردند و ایران را فتح کردند، مردم ایران که دارای دین زرتشت بودند را آتش پرست و کافر نامیدند و آنها را مجبور کردند که به دین اسلام روی بیاورند .
در این میان گروهی خودشان به دین اسلام گرویدند و گروهی هم از ترس مسلمان شدند ، چون می دیدند که افرادی که مسلمان نشوند را میکشند .
اعراب، افرادی را که مسلمان نمی شدند ، مردها و سرپرست خانواده را در آتش میسوزاندند تا دیگران یاغی گری نکنند، و براساس دستورات شریعت اسلام زنان آنها را به کنیزی و بچه ها رابرای نوکری وکلفتی می بردند چراکه آنها را غنیمت جنگی میدانستند.
این بچه ها بزرگ شدند و در خانه اعراب کار میکردند و خود اعراب هم بچه هائی هم سن آنها داشته اند، وقتی ازصاحب خانه میپرسیدند که این بچه خودت است (کلفت و نوکرها)، میگفت: ” نه ، این پدر سوخته است ” یعنی بچه ما نیست، نوکر و کلفتی است که پدرش در جریان فتح ایران سوزانده شده است و به این نوکر و کلفت ها میگفته اند : “پدر سوخته ” .
منبع : لغت نامه دهخدا
🔷 پاسخ
1️⃣ باز هم یک داستان بافی دیگر برای تقابل #ایران و #اعراب و یا به عبارت بهتر، #ایران و #اسلام. چنین مطلبی در لغتنامه دهخدا بیان نشده است و در دیگر لغتنامهها نیز این اصطلاح وجود ندارد [1].
2️⃣ پدرسوخته" دشنامی است که مجازاً در تداول عامیانه به مردم خبیث و بدسرشت گویند.
- در مصر باستان اگر کسی از کسی پولی وام میگرفت و بدهکار میشد ضمانت بدهی جسد مومیایی پدرش بود و اگر نمیپرداخت طلبکار حق داشت مومیایی پدر را بسوزاند. به این دلیل کسی که از نظر مالی بدهکار و ورشکست بود، پدرسوخته نامیده میشد. کم کم این اصطلاح به سایر ممالک و ایران هم رسید.»
- نقل دیگری هم هست که: کسی (پدری) که سوخته شده باشد، ولی این سوختگی از آتش یا گرما نیست، بلکه سوخته (باخته یا بازنده) در یک بازی یا یک مبارزه ورزشی مانند کشتی است. پدرسوخته به فرزندی گفته میشود که پدر او در بازی یا مبارزهای ورزشی بازنده شده باشد. [2]
3️⃣ در کتابهای دینی اسلام، اثری از این سبک برخورد در مقابله با دشمنان اسلام وجود ندارد. [۳] و[۴]👌
همچنین ادعای اجبار به پذیرش دین اسلام مطلب درستی نیست، چون در سبک اسلامی اجبار به دین اسلام نیست و در مواجهه با افراد غیر مسلمان، در ابتدا اسلام ارائه میشد، در صورتی که اسلام را قبول نمیکردند، در مرحله بعد جزیه بود. [۵] بارها به این ادعای دروغ پاسخ داده شده است.
4️⃣ در کتاب تاریخ ایران پس از اسلام نوشته زرینکوب و در کتاب تاریخ زرتشتیان از جمله نوشته شهمردان، هیچ مطلبی در مورد سوزاندن زرتشتیان در آتش بیان نشده است. مشخص نیست که این فردی که این مطلب را به لغت نامه دهخدا منتسب کرده، از کجای تاریخ این مطلب را به دست آورده است. [۶] و [۷]
📚 پینوشت:
[۱] لغت نامه معین و چند لغت نامه دیگر
[۲] لغت نامه دهخدا
[۳] سید محمد حسین طباطبایی، کتاب اصول عقاید صفحه ۲۴۷ تا ۲۵۲
[۴] محمد ابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، دانشگاه تهران، سال انتشار ۱۳۷۸
[۵] مری به ویس، زرتشتیان باورها و آداب دینی آنها، بخش تاریخ پس از فتح ایران، ترجمه عسکر بهرامی، ۱۳۹۱
[۶] عبد الحسین زرین کوب، دو قرن سکوت، چاپ نهم، انتشارات سخن، ۱۳۷۸
[۷] رشید شهمردان، تاریخ زرتشتیان پس از ساسانیان، انتشارات راستی، سال ۱۳۶۰
http://www.adyannet.com/news/16125
@nzartosht