۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
هدایت شده از کانال خاطرات آزادگان
محمد سلیمانی | ۱۱
▪️انتقام بشکل چند قرن قبل
پنجم شهریور ۶۹، همزمان با آخرین روز اسارت و بعد از ورود نمایندگان صلیب سرخ جهت ثبتنام ما و انجام مراحل آزادی، جمعی از بچه ها، از بس اذیت شده بودند به تلافی شکنجههای روحی و روانی بعثیها و پخش فیلمهای غیراخلاقی از تلویزیون عراق و اجباری بودن تماشای آن، بعد از اینکه کارت صلیب سرخ را دریافت کردند و از رهایی خود از دست بعثیون مطمئن شدند بشکل فاتحان جنگهای قرون وسطی وارد آسایشگاهها شده و با ریختن آب به پشت تلویزیونها سعی کردند آنها را بسوزانند اما نسوختند مجددأ با روشن گذاشتن تلویزیون اقدام به ریختن آب کردند که این بار اثرگذار بود و بر اثر اتصالی مدار، تلویزیونها میسوختند و غیرقابل استفاده میشدند. بعد از نابودی تلویزیونها، نوبت به پنکههای سقفی رسید که زمستانها، بعثیها به بهانه خشک شدن کف آسایشگاهها که تازه نظافت شده بود باعث اذیت ما شده بودند به این صورت که با روشن کردن پنکهها و قرار دادن آنها روی حداکثر سرعت و يکسره کردن سیمهای یشت تابلوی برق آسایشگاه، پنکههای سقفی شروع به چرخش با حداکثر سرعت میکردند و بدلیل يکسره بودن برق بعد از مدتی کار کردن برای همیشه از کار میافتاد البته اینکار فقط یک انتقام بود و قصدى پشت آن نبود روز بعد که قرار بود دومین گروه از اسرای مفقودالاثر جهت تبادل ثبتنام شوند. عراقیها قبل از شروع ثبتنام توسط صلیب، جهت پیشگیری از نابودی تلویزیون و پنکههای سقفی آن آسایشگاهها نسبت به جمعآوری تلویزیونها و قطع برق آسایشگاهها اقدام کرده بودند.
بزرگترین نماز جماعت اردوگاه در آخرین روز اسارت
پنجم شهریور ۶۹ به هنگام اذان ظهر، یکی از بچهها که منتظر چنین فرصتی جهت ابراز و اعلان عقیده مدهبی خود به بعثیها بود با نوایی بلند و دلنشین اذان ظهر را سر داد و رسیدن وقت نماز ظهر و عصر را اعلام کرد.اردوگاهی که حدود ۴ سال در خفقان و سرکوب شدید عقیده روبرو بود؛حال بعد از تحمل ۴ سال خفقان و شکنجه با سر دادن ندای اذان دعوت به برگزاری نماز جماعت میکردند.بعد از اذان، اسرا با گرفتن وضو اقدام به برگزاری بزرگترین و علنیترین نماز جماعت به استعداد ۱۰۰۰ نفر در اولین اردوگاه مفقودین(تکریت ۱۱)را کردند.بعدها از دوستان شنیدم مأمور اطلاعاتی بعثی که شاهد این ماجرا بود خطاب به گروهبان کریم مسئول بند ۱ و ۲ گفت:چرا جلویشان را نمیگیری؟ گروهبان کریم هم خطاب به او گفت: کاری از دستم بر نمیاد اینها همگی تحویل صليب شدهاند و کاری نمیتوان کرد.البته امام جماعت را بخاطر ندارم چه کسی بود.
آزاده تکریت ۱۱
https://eitaa.com/taakrit11pw65
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
هدایت شده از امین عطفی
10.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به این میگن عروسی😍😍😍 چه روح بزرگی دارند👏👏👏👏👏
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲