eitaa logo
افق معرفت
120 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
184 فایل
ارائه معارف دینی و مطالب اخلاقی و حدیث و احکام و مطالب تفسیری و اطلاعات مفید روز
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻آخرین دیدار سیدحسن نصرالله با ابومهدی مهندس در آخرین دیدار من با او چند ماه قبل، چند ساعتی با هم نشستیم و درباره‌ی اوضاع عراق و ارزیابی اوضاع میدانی و نظامی و نحوه‌ی تقویت بسیج مردمی به عنوان مدافعان واقعی مردم عراق حرف زدیم. او به خاطر روابط محکمی که بینمان بود به من می‌گفت کار داعش از نظر نظامی تمام است و فقط بعضی هسته‌ها و لکه‌های امنیتی‌شان مانده که بر آن‌ها هم غلبه خواهیم کرد ان‌شاءالله. ولی ترس من این است که جنگ با داعش تمام شود و من هنوز زنده باشم. به ریشش دست می‌کشید ومی‌گفت: تمام ریش‌ها و موهای من سفید شده. من بعد از این همه عمر واقعا ترسم از این است که در بستر بمیرم. من از شما با اصرار می‌خواهم دعا کنی که خداوند شهادت نصیبم کند. طبعا ما هم به تقلید از مقام معظم رهبری که وقتی کسی از ایشان می‌خواهد برای شهادتش دعا کنند، ایشان دعا نمی‌کند زود شهید بشود، بلکه دعا می‌کند سرانجامش شهادت باشد و گاهی هم شوخی می‌کند و می‌گوید ان‌شاءالله هشتاد سال دیگر، مهم این است که سرانجامت شهادت باشد. من هم به او گفتم من دعا نمی‌کنم خداوند شهادت تو را جلو بیاندازد، بلکه دعا می‌کنم سرانجامت شهادت باشد. شما هم برای ما و برادران دیگر دعا کن. این آخرین دیدار ما بود. همچنین شناخت ما از ابومهدی این بود که انسانی بسیار مخلص، وفادار، متدین، مسئولیت‌پذیر و مجاهدی راستین بود. و سبحان‌الله که در او ویژگی‌های مشترک بسیاری با حاج قاسم سلیمانی وجود داشت و همین هم یکی از دلایل رابطه‌ی ویژه‌ی میانشان بود. 🌻🌻🌻
هدایت شده از جارچی 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥روایت همسر شهید مدافع حرم "محمد پورهنگ" از شهادت مظلومانه همسرش @jaarchi
هدایت شده از جارچی 🇮🇷
6.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 روایت سیدحسن نصرالله از وعده صادق و پیش‌بینی حیرت‌انگیز رهبرانقلاب در سال ۲۰۰۰ @jaarchi
هدایت شده از جارچی 🇮🇷
12.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 ماجرای آخرین دیدار سیدحسن نصرالله و حاج قاسم سلیمانی @jaarchi
هدایت شده از آخرین خبر
🔺ماجرای انتقال فرماندهان حزب‌الله به عراق برای نبرد با داعش 🔹دبیرکل حزب‌الله لبنان: یک شب حاج قاسم سلیمانی پیش من آمد و گفت «الان ساعت دوازده شب است و من تا طلوع آفتاب ۱۲۰ فرمانده عملیاتی لبنانی از شما می‌خواهم!» 🔹من گفتم حاجی، الان ساعت دوازده شب است. من از کجا برای شما صد و بیست تا فرمانده عملیات بیاورم؟ گفت راه حل دیگری نداریم. اگر بخواهیم با داعش مقابله کنیم، از مردم عراق دفاع کنیم، از عتبات مقدسمان و حوزه علمیه دفاع کنیم، چاره‌ دیگری نداریم. 🔹او گفت من از شما نیروی عملیاتی نمی‌خواهم، من از شما فرماندهان میدانی می‌خواهم و می‌خواهم آن‌ها را با همان هواپیمایی که خودم می‌روم بعد از نماز صبح ببرم. عملا هم نماز صبحشان را خواندند و با حدود پنجاه یا شصت نفر از فرماندهان میدانی حزب‌الله رفتند. 🔹حاج قاسم آن فرماندهان را به جبهه‌های عراق برد. او گفت من رزمنده نمی‌خواهم؛ الحمدلله رزمنده در عراق زیاد است. داوطلب خیلی هست. ولی به فرماندهانی برای مدیریت این رزمنده‌ها احتیاج دارم و تا از من تعهد نگرفت که تا دو یا سه روز بعد بقیه‌ فرماندهان را برایش اعزام کنم راه نیفتاد! 🔹من آن شب احساس کردم تمام دنیای حاج قاسم عراق و این نبرد است. یعنی واقعا در این نبرد غرق شده بود و معتقد بود این نبرد سرنوشت‌ساز است و نباید در آن سهل‌‌انگاری کنیم. 🔹حاضر بود برای آن کشته شود. من به او گفتم حاجی! بچه‌ها به من گفته‌اند که در راه بغداد به سامرا شما هم در کاروانی که به سمت سامرا می‌رفته بوده‌ای. این کار خطرناکی است. گفت آخر چاره‌ دیگری نبود. من باید می‌رفتم که دیگران هم بیایند. 🔹واقعا از آنچه در عراق می‌گذشت متأثر بود و حاضر بود هزار بار در عراق کشته شود تا مردم عراق و عتبات مقدسه و حوزه‌های علمیه را نجات بدهد و این خطر را از عراق و جمهوری اسلامی و کل منطقه دور کند @Akharinkhabar
⚘🌾⚘🌾⚘🌾 🍃یا فاطمة الزهرا (سلام الله علیها) همینکه نوکر تو هستم آبرو دارم اگر چه خار، ولی از تو رنگ و بو دارم کنیز خانه‌ی لطف شماست مادر من و من هر آنچه که دارم فقط از او دارم اجازه هست بگویم که مادرم هستی ؟! بَدم ... ولی بخدا من هم آرزو دارم برای بردنِ نامت که هیچ ؛ اصلا من ... برای فکر به نام تو هم وضو دارم به لکه‌های سیاهِ دلِ خودم گفتم ... میان روضه‌ی تو وقتِ شستشو دارم دوباره فاطمیه ؛ آتش و ؛ در و دیوار چه روضه‌های عجیبی به پیش رو دارم شبیه تو نفسم تنگ می‌شود گاهی چقدر بغض فروخورده در گلو دارم بخوان بلای جوانمرگیِ خودت را از ... سیاهه‌های سپیدی که بین مو دارم از آن زمان که شنیدم به تو جفا کرده همیشه با درِ خانه بگو مگو دارم ببار ابر مدینه؛ به چشمه‌ی خشکم که من به جای شکایت دو تا سبو دارم رضا قاسمی @jamkaran_ir 💐🌸💐🌸💐🌸