eitaa logo
افق معرفت
117 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2هزار ویدیو
189 فایل
ارائه معارف دینی و مطالب اخلاقی و حدیث و احکام و مطالب تفسیری و اطلاعات مفید روز
مشاهده در ایتا
دانلود
احمدحیدری: 🔹🔸داستانی در مورد فضیلت (علیه السلام)🔹🔸 روزی اکرم به خانه حضرت آمدند . حضرت و (ص) هم در خانه حضور داشتند . پیامبر خطاب به اهل بیت خود فرمودند : چه ای از میوه های میل دارید بمن بگوئید تا به بگویم از بهشت برایتان بیاورد. امام که در آن روزگار در سنین کودکی بودند از بقیة اهل خانواده سبقت گرفتند. رفتند در دامن رسول خدا نشستند و عرضه داشتند : پدر جان به جبرائیل بگوئید از بهشتی برای ما بیاورد . و حضرت رسول اکرم هم به خواستة حسین خود جامه عمل پوشانیدند و به جبرئیل دستور دادند یک طبق از خرماهای بهشتی برای اهل بیت بیاورد. مدتی نگذشت که جبرائیل یک طبق بهشتی را آورده و در حجرة حضرت زهرا (سلام الله علیها)گذاشت. پیامبر خطاب به دختر خود فرمودند : جان یک طبق خرمای بهشتی در حجره تو نهاده شده است ، آنرا نزد من بیاور . حضرت زهرا آن طبق را آوردند و نزد پدر گذاشتند. پیامبر خرمای از درون ظرف برداشتند و در دهان سرور جوانان اهل بهشت امام نهادند و فرمودند « حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » سپس خرمای را از درون ظرف برداشتند و در دهان دیگر سرور جوانان اهل بهشت امام نهادند و باز فرمودند «حسن جان نوش جانت ، گوارای وجودت ». خرمای را در دهان جگر گوشة خود حضرت نهادند و همان جمله را هم خطاب به حضرت زهرا بیان کردند. خرمای را هم در دهان حضرت نهادند و فرمودند « علی جان نوش جانت‌، گوارای وجودت » خرمای را از درون ظرف برداشتند و باز دوباره در دهان حضرت نهادند و همان جمله را تکرار نمودند . خرمای را برداشتند، و در دهان حضرت گذاشتند و باز همان جمله را تکرار کردند. در این هنگام حضرت زهرا فرمودند : پدر جان به هر کدام از ما خرما دادید اما به علی خرما و در مرتبه سوم هم ایستادید و خرما در دهان علی گذاشتید . چرا بین ما اینگونه رفتار کردید ؟ رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) خطاب به دختر خود فرمودند : فاطمه جان وقتی خرما در دهان نهادم ، دیدم و شنیدم که و از روی عرش ندا بر آورده اند که : «حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به تبع آنها این جمله را تکرار کردم وقتی خرما در دهان نهادم باز جبرائیل و مکائیل همان جمله را تکرار کردند و من هم به تبع آنها آن جمله را گفتم که « حسن جان نوش جانت ». جان وقتی خرما در دهان تو نهادم دیدم های بهشتی سر از غرفه ها در آورده اند . و می گویند « فاطمه جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به پیروی از آنها این جمله را تکرار کردم . اما وقتی خرما در دهان نهادم شنیدم که از روی عرش صدا می زند « علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت » . به اشتیاق شنیدن صوت حق خرمای دوم در دهان علی نهادم باز هم از روی عرش ندا زد که «هنیأ مرئیاً لک یا علی » نوش جانت ، گوارای وجودت علی جان . به صوت حق از جا برخاستم و خرمای سوم در دهان نهادم ، شنیدم که باز خداوند همان جمله را تکرار کرد و سپس به من فرمود : « یا رسول الله و قسم اگر تا قیامت خرما در دهان بگذاری من خدا هم می گویم علی جانم جانت ، گوارای وجودت». منبع: جلاالعیون علامة مجلسی 🌼🌻💐🌸🌼🌻💐🌸
هدایت شده از حکمت
🍀🍀🍀🍀🍀 بلایی که لقمه حرام بر سر انسان می آورد 💠 متاسفانه در ما لقمه های حرام، لقمه های شبهه ناک و و کارهایی که چهار ستون بدن می لرزد وجود دارد، نزول و وجود دارد. 💠 برای مثال فردی 10 میلیون به دیگری می دهد به که چهارده میلیون برگرداند. لقمه های انسان را می کند، رشوه دادن، پول ظلم، گران فروشی، کم فروشی دیده می شود. 💠 حضرت امیر(ع) وقتی جامعه اسلامی بود در بازار فریاد می زد که احکام فقه را یاد بگیرید و بعد کنید. 💠 به می آورم آن اوایل که بودم، در حرم حضرت معصومه(ع) یک مقدار بعد از نماز صبح که می گذشت کسبه بازار قم با هم می نشستند و مثل در مورد کتاب های فقهی در مورد تجارت درس می گرفتند و بحث می کردند و بعد کرکره مغازه را بالا می کشیدند، یعنی هم کار می کردند و هم به مسایل مقید بودند. 💠بازاری های هم بسیار معتقد بودند و حواسشان بود که چه لقمه ای را می برند.  💠 گاهی می ترسد که با خدا کند، خدا وعده داده که از لقمه حرام دست بردار من رزق تو را همان طور که رزق گرگ و پلنگ بیابان را دادم، می دهم. 💠 روایت زیبایی وجود دارد که روزی کِرمی که داخل یک سنگ زندگی می کرد به موسی(ع) نشان داد و ذکر او را نیز به موسی(ع) فهماند که می گفت: خدایا که مرا نکردی و در دل این سنگ، روزی مرا دادی. خدا روزی کرم را می دهد بعد آیا تو که خدایی را فراموش می کند؟   💠 روزی آمد و گفت: در یک بوتیک کار می کنم و دائما در هستم چه کار کنم؟ به او پاسخ دادم که اگر در مغازه تان بخش دیگری هست جایت را کن، که جواب داد: نیست، به او گفتم پس را تغییر بده که او پاسخ داد: اگر شغلم را عوض کنم کجا بروم؟ گفتم: پس همین جا باش. تو که می ترسی با خدا کنی همانجا باش منتهی جواب ات را هم آماده کن. 💠پیامبر(ص) فرمود: «اگر کسی به خدا، دست از لقمه های بردارد، علاوه بر آخرت خداوند در همین پاداش کاری که انجام داده را به او نشان می دهد». 💠 بنابراین کردن در سختی ها می خواهد، هنر معامله با که اهمیت دارد. 💠حضرت امیر(ع) وارد شد و به کارگرش گفت: چیزی برای خوردن داری؟ آن مرد پاسخ داد: چیزی که در شأن شما باشد، ندارم، اما هست که می توانم با روغن شتر سرخ کنم، حضرت فرمود: همان را بیاور و حضرت(ع) کردند و بعد از آن دست مبارک را روی خود قرار داده و فرمودند: حیف است انسان به خاطر که با چند لقمه سیر می شود خود را کند. ┄از استاد عالے💜🌸💜🌸💜