🔷 سناریوی برانگیختگی اقوام ایرانی در ناآرامیهای اخیر
در کتاب«سیاستهای قومی و اقوام ایرانی» که چندسال پیش از طریق مرکز تحقیقات راهبردی به چاپ رسید؛ بههمراه جمعی از دوستان بهطور مبسوط به «فرصتها وتهدیدات قومیتی» در ایران پرداختیم. شاید دسترسی به این کتاب، برای مخاطبین محترم مقدور نباشد. امّا آنچه در یک «بُرشنوشتار» کوتاه، برای درک شرایط کنونی خواندنی است؛ اشاره به دستگذاشتن دشمن، بر روی «گسلهای قومیتی» در ایران است.
در این رویکرد دشمن برآنست که در خلال رخدادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی مطالبات قشری و صنفی، «برانگیختگی اقوام و اقلیتها» را پیوست حوادث/اعتراضات/اغتشاشات نماید. دراین صورت، برخی رخدادها و پدیدههای معمول درعرصه حیات اجتماعی یا مطالبات صنفی، استعداد تبدیلشدن به «مسئلهامنیتی» را مییابد.
برای مثال با شروع ناآرامیهای در تهران-که براساس نقشه جامع دشمن با مرگ طبیعی یک زن آغاز شد- سناریوی درگیرسازی اقوام با حاکمیت در نقاط قومیتی بهویژه جنوب شرق کشور کلید خورد. درحالی که فقه اهل سنت و فرهنگ بالای قوم بلوچ، اساساً تطابق «اندیشهای- زیستی» با مطالبه جریان سکولار مبنیبر «برهنگیبدن»، «اختلاط جنسیتی» و آزادی به معنای «بیدینی» ندارد؛ اما شعارساختگی «زن، زندگی و آزادی» توسط «اقلیت سکولار»؛ عملاً جانمایه گفتمان «سخنران مسجد مکی زاهدان» آنهم در خطبههای نمازجمعه بعنوان یک فرضیه دینی شد.
اینجاست که رگههای سناریوی «برانگیختگی اقوام» برای«نا امنسازی ایران» بهوضوح دیدهمی شود؛ جریانی که از یک رخداد در مرکز، آشوب در پیرامون را دنبال می کند و در پی تحریک «اقوام ایرانی» برای «گسست اجتماعی»، «واگرایی قومیتی» و«رویای تجزیه ایران» است.
🖋#دکتر_علی_قاسمی
@ofoghkurdestan
🔰واقعیت جامعه! اقلیت هنجارشکن یا اکثریث انقلابی
اقلیتِهنجارشکن، با پدیده «کشفِحجاب» در عرصه زیستجامعه درحال عرض اندام است. این «جلوهگری بهسبک زیستغربی» یک ستیز با «قواعد معمول اجتماعی»، «عُرفهای مرسوم فرهنگی» و جنگ با «ارزشهای دینی» را به دنبال داشته است. اینکه چرا و بهچه دلیل، مواجهه هوشمندانه برمَدار «قانون»، «عُرف» و «شرع» در دستور کار جدی قرار نگرفتهاست، شاید براساس یک خطای ادارکی است که مسئولین امر را به این محاسبه غلط رسانده که این سبک زندگی، مطالبه بخشی از جامعه ایران است و درپی آن، رویّه مماشات را فراهم آورده است؛ حال آنکه این نمایش «اقلیتِهنجارشکن» -عملاً یک «کنش فردی» و «اقدام سازمان یافته سیاسی- امنیتی» است؛ که بواسطه دلارهای دشمن خارجی و تلاش غربگرایان داخلی درحال تئوریزهسازی و بازنمایی رسانهای است تا ادراک مسئولین و افکارعمومی جامعه با تغییرات اساسی همراه شود.
علاج کار؛ چشمان باز و نگاه بصیر به وقایع اخیر است. لذا برای درک واقعیت عینی جامعه ایران، نباید از کنار «حماسه حضورمیلیونی مردم» در بیست و دوم بهمن امسال، بهسادگی گذشت. چراکه چشمان ما به «قاب حضور مردم» در طی 44 سال اخیر عادت کرده است. این عادت به معنای «عادیانگاری» حماسههای بزرگ ملت ایران است. پیامد آن نیز، ندیدن «مطالبه اکثریت» و «بزرگبینی اقلیت» است. مسئولین ما نیز به این عارضه گرفتارند. حتی تحلیلهای یکسویه جامعه شناسان غربگرا نیز، به دلیل این عادی انگاری حمایت مردم از انقلاب، در پردازش مضامین جامعه شناختی این مشارکتهای آگاهانه، داوطلبانه و مجاهدانه مردم ایران عجز و ناتوانی دارد.
از این رو باید اعتراف نمود که «واقعیت جامعه» و «جنس مطالبات مردم» و «چشم انداز جمهوری اسلامی ایران» آن چیزی نیست، که دشمن در بازنمایی رسانه ای از اقلیت هنجارشکن نشان میدهد؛ بلکه حقیقت ذهنی واقعیت عینی جامعه ایرانی، صفوف بهم فشرده حماسه بیست و دوم بهمن امسال است. این رزمایش مردمی و ملی را باید یک «مطالبه»، «فصل الخطاب» و «اتمام حجت» از سوی «اکثریت» جامعه ایران که دغدغهشان حفظ سلامت و تامین امنیت جامعه ایرانی- اسلامی است در برابر «هنجارشکنیها»، «ناآرامیهای داخلی» و «زیادهگوییهای خارجی» دانست. هرچند این حضور، قطعاً بارتکلیف برای خدمترسانی حداکثری مسئولین نیز خواهد بود.
🖋#دکتر_علی_قاسمی
@ofoghkurdestan