معلمان خیابانی و معلمان واقعی
مدتی است که اقلیتی از معلمان به بهانههای مختلف دست به اعتصاب میزنند و یا به خیابانها میآیند اما به نظر میرسد اهداف پشت پرده اصلی بیشتر آنهایی که دست به چنین کارهایی میزنند افزایش حقوق و برخی نیز پیگیری اهداف سیاسی و مخالفت با حاکمیت است.
افزایش حقوق در حالیکه مشاغلی حتی سختتر از مشاغل معلمین وجود دارد نوعی دهن کجی به سایر اقشار جامعه و تبعیض و ناعدالتی است و برخلاف شعارهای خود این بخش از معلمین است.
بخش دیگر نیز اهداف سیاسی را دنبال میکنند و دنبال مقابله و به خیال خود مبارزه با نظام هستند که ارتباط برخی از آنها با گروهکهای خارج از کشور از جمله منافقین و کومله هم دیده شده است.
از جمله شعبان محمدی معلم مریوانی که حتی در پلاکاردهایی هم که در دست میگرفت با رنگ قرمز و شعارهای خاص ارتباط خود با کومله کمونیستی را فریاد میزد!
فعالیتهای هر دوی این گروهها از معلمین،تضییع حق دانش آموزان برای آموزش را به دنبال داشته و این دو گروه از معلمین باید از خود بپرسند، علم بهتر است یا ثروت؟! و علم و تربیت دانشآموزان مهمتر است یا اهداف سیاسی؟
همین معدود معلمانی که به خیابان میآیند خود را همچون عالمان بی عمل در نزد دانشآموزان نشان میدهند و بدترین الگو برای آنها محسوب میشوند.
سئوال دانشآموزان از این معلمان این است پس چه شد درسهای فداکاری، صبر، قدرشناسی، صداقت و ..؟
و جامعه نیز از خود میپرسد که اقلیت تمامیت خواه با چه قانونی خود را نماینده اکثریت فرهنگیان نجیب و صبور می خوانند و به خود اجازه میدهند هر وقت خواستند کلاسها را تعطیل کرده و خیابانها را اشغال کنند؟
این معلمان حتی موجبات افزایش فشار بر سایر همکاران و مابقی اکثریت معلمان را هم فراهم کردهاند و این قشر بابت تحصن و تجمع، مرتبا حرف و کنایه میشنوند.
#معلمان_خیابانی
#مطالبه_آری #مقابله_هرگز
#افق_کردستان👇
@ofoghkordestan