بویِعَطرخُدا🌱
ارمنی بود؛ می خـواست زبان فـارسی رو یاد بگیرد تصمیم گرفـت یه کتاب فـارسی رو انتـخاب کنه و برای
عَقدمان خیلی ساده بود و بیتکـــلف..
همانطور که احمـــد میخواست،خواستند
خطبهیِ عقد را بخوانند که دیدم کتش تنش نیســت!
گفتم:پس کتت کو؟!
گفت:یکی از بچهها مراســـم عقدش بود؛ولی
کت دامادی نداشت،کتم رو هدیه دادم بهش ..
[#شهیداحمدرحیمی|#شهیدانه🌱]
🌿📻|@ohdhfvf