آیت الله #غیاثی_آملی:
استاد مامرحوم آیت الله سلطانی طباطبایی در یک سفری به مشهد وقتی می روند در اتوبوس بنشینند یک سرهنگی میاد جلو و میگه اینجا جای من است! آقای سلطانی بهش نشان میدهد که شماره صندلی پشت راننده روی بلیط ایشان است ولی سرهنگ قبول نمی کند و داد و بیداد و اهانت می کند. ایشان چیزی نمی گویند و میروند عقب ماشین جایی پیدا می کنند و می نشینند. در راه اتوبوس در اطراف شاهرود توقفی داشته و مسافران پیاده می شوند تا استراحتی کنند. هوا هم خیلی سرد بوده است. آقای سلطانی می بینند این سرهنگ گرفته خوابیده و رویش چیزی نیست! عبای کرک شتری داشتند ایشان که خیلی هم گرانبها بود(چون وضع مالی خوبی هم داشتند) میروند و عبا را روی سرهنگ می کشند که سردش نباشد!
این کار عادی نیست. هرکس اینطور نمی تواند بکند. این از اخلاق امامان است و انسان ساز است و آدم تربیت می کند. سرهنگ بیدار می شود و متوجه ماجرا می شود. اینقدر از ایشان عذرخواهی می کند و شرمنده می شود که تا آخر عمر مرید آقا بود. خودش و خانواده اش هروقت بنای مسافرت داشتند می آمدند تا آقای سلطانی در گوششان دعا بخواند..
آیت الله #سلطانی_طباطبایی
https://eitaa.com/olamaerabane