خواهر این شهید بزرگوار خاطرات خواهرش را اینچنین بیان می کند:
گاهی برای بچه های محروم جنوبشهر، کتاب و وسایل دیگر می خرید و در درس کمکشان میکرد. گاه برای کمک به معلولان به آسایگاهها میرفت. روزی کودک فلجی که به علت نپرداختن هزینه های بیمارستان کنار خیابان گذاشته بودند به مسافرخانه برد و با هزینه شخصی اش برایش ویلچر خرید و برای فیزیوتراپی خودش کولش میکرد و از پلههای مسافرخانه پایین میآورد.
شهیده عزت الملوک کاووسی سرپرستی پنج یتیم را نیز عهدهدار بود. بیماران محروم را با خود به بیمارستان میبرد و در صف نوبت درمانگاه کنارشان بود تا هرچه سریعتر به وضعشان رسیدگی شود. شهیده کاووسی در فعالیت های اسلامی دانشگاه، در کتابخانه و کوه پیمایی با گروههای اسلامی همراه بود . با شروه راهپیمایی ها و اعتصابات گسترده مردم در سال ۱۳۵۷ شهیده کاووسی همراه مردم در راهپیمایی ها شرکت می کرد و چون با اصول امدادگری آشنا بود در بیمارستانها به کمک مجروحان میرفت.
یکی از دوستانش از خاطرات روز بیستم بهمن ۵۷ چنین می گوید: آن روز صبح عزتالملوک را دیدم و پرسیدم کجا بودی؟ گفت بیمارستان بودم و به مجروحین رسیدگی میکردم، از دیشب تا الان هم نخوابیدم و خستهام.
شهیده#عزت_الملوک_کاووسی
#الگویِسومِزن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻همراه ما باشید در پیام رسانهای↡
ایتا | روبیکا | تلگرام
🆔@olgoyesevomezan