#تلنگرانه؛
فردی چند گردو به #بهلول داد و گفت:
بشکن و بخور و برای من دعا کن..
#بهلول گردوها را شکست و خورد اما دعا نکرد..!
آن مرد گفت:گردوها را می خوری نوش جان،
ولی من صدای دعای تو را نشنيدم...!
#بهلول گفت:مطمئن باش اگر در راه خدا داده ای، خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنيده است!!
تو #بندگی چوگدايان به شرط مزد مڪن،
ڪه خواجه خود روش بنده پروری داند!