#سیره_شهدا_روحانۍ
#شهیدعبداله_میثمی به روایت همسر:
گفت:«یک مُهر بدهید به من!»
گفتم:«مُهر؟!مهر برای چی؟حاج آقا این موقع نمازشان رامی خوانند؟!»ازخجالت؛گونه هاش سرخ شده بود،گفت«حالا یک مهربده!»
گفتم:«تانگید مُهربرای چه می خواید،نمی دهم»
گفت:«نماز شکر!ازاینکه یک همسرخوب پیدا کرده ام».
چیزی نگفتم با دو تا جا نماز برگشتم.
گفتم:« من هم می خوانم»
📘کتاب چهل روز دیگر
https://eitaa.com/joinchat/867369006C2da527cf4a