#آموزش_سیاسی
✅قدرت در گسترده ترین معنا ، توانایی انجام کار و بدست آوردن نتیجه مطلوب است .اما در سیاست ، منظور از قدرت ، یک رابطه است. یعنی توانایی تاثیر گذاشتن بررفتار دیگران به صورتی که خواست آنها نباشد. با توجه به این تعریف ، ساده ترین تعریف از اقتدار می تواند حق تاثیر گذاشتن باشد .اقتدار، قدرت مشروع، قانونی و مقبولی است که میباید در شرایط مقتضی مورد اطاعت و فرمانبرداری قرار گیرد. اقتدار را قدرت مبتنی بر رضایت تلقی کردهاند. مثلا قدرت پدر در خانواده از نوع اقتدار است، زیرا به دلایل مختلف قابل توجیه و پذیرفتنی است. اقتدار می تواند از سه منبع تغذیه شود :
الف - اقتدار سنتی : اقتدار سنتی مبتنی بر اعتقادی استوار بر تقدس سنتها و مشروعیت پایگاه کسانی است که قدرتشان بر پایه آن سنتها نهاده است مثلا نظام های پادشاهی یا خلفاء
ب - اقتدار کاریزماتیک : تاکید بر ویژگی های خارق العاده و منحصر به فرد شخص رهبر است. یعنی مشروعیتش را فقط از سنت ها نگرفته ، از قانون نگرفته، بلکه دارای ویژگی هایی است که جاذبه دارد و مردم آن را انتخاب نموده اند.نمونه های عینی آن می تواند گاندی ، امام خمینی و... باشد.
ج - قانونی یا عقلایی : وقتی حق فرمانروایی از قواعد تأسیسی یا قوانین جامعه برآید، آن اقتدار را قانونی و عقلانی مینامند.مثلا سلسله مراتب در جمهوری ها
🔸 ماکس وبر ، جامعه شناس آلمانی می گوید که : اقتدار کاریزماتیک موقتی است و از بین می رود. حکومت بعدی دو حالت دارد: یا مشروعیتش را از سنت ها می گیرد و یا از اقتدار عقلانی. شخصیت بعدی نمی تواند کاریزما باشد. جامعه ای که اقتدارکاریزماتیک دارد غالب کنش هایش عاطفی است.
منبع : کتاب سیاست اندرو هیود
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سیاست
@om_abiiha