#چهل_حدیث_آخرالزمان چہـــل :
️۱- در آخـرالزمان، #ثروتمند شدن به وسیله ی #غصب و #تجاوز است. حضرت محمد(ص)
️۲- در آخرالزمان، به مؤمنان واقعی #ابله و #بی_عقل می گویند. امام صادق(ع)
️۳- در آخرالزمان، #ریا فراوان می شود. حضرت محمد(ص)
✳️۴- در آخرالزمان، از اسلام فقط #نام آن باقی می ماند. حضرت محمد(ص)
✳️۵- در آخرالزمان، #حق کاملا پوشیده می شود. حضرت علی(ع)
✳️۶- در آخرالزمان، #اسراف می ڪنند؛ حتی در آب وضو و غسل. حضرت محمد(ص)
✳️۷- در آخرالزمان، شب ها #دیر می خوابند و نماز #صبح قضا می شود. حضرت محمد(ص)
✳️۸- در آخرالزمان، مؤذّنان به مظلومان پناهنده می شوند. حضرت محمد(ص)
✳️۹- در آخرالزمان، #قبله ی مردان زنانشان خواهند بود. حضرت محمد(ص)
✳️۱۰-در آخرالزمان، مردم از #علما می گریزند. حضرت محمد(ص)
✳️۱۱-در آخرالزمان، مؤمن #پست و فاسق #عزیز می شود. امام حسن عسکری(ع)
✳️۱۲-در آخرالزمان، زنان #بد_حجاب و #عریان می شوند. حضرت علی(ع)
✳️۱۳-در آخرالزمان، علما را با لباس #زیبامی شناسند. حضرت محمّد(ص)
✳️۱۴-در آخرالزمان، اسلام چون #ظرف واژگون شده می ماند. حضرت علی(ع)
✳️۱۵-در آخرالزمان، برای حفظ دین باید از #محل_گناه گریخت. حضرت محمد(ص)
✳️۱۶-در آخرالزمان، گناه خویش را به گردن #خدا می نهند. حضرت محمد(ص)
✳️۱۷-در آخرالزمان، بعضی از علما #ریا کار می شوند. حضرت محمد(ص)
✳️۱۸-در آخرالزمان، #امت حضرت محمد(ص) هفتاد و سه گروه می شوند. حضرت محمد(ص)
✳️۱۹-در آخرالزمان، بهترین مونس مردم #کتاب است. امام صادق(ع)
✳️۲۰-در آخرالزمان، عبادت را وسیله برتری #طلبی می دانند. حضرت علی(ع)
✳️۲۱-در آخرالزمان، #حج را برای تجارت انجام می دهند. حضرت محمد(ص)
✳️۲۲-در آخرالزمان، سلامت دین در #سکوت بیشتر است. امام زمان(عج)
@omeabiha1
🌷 پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) :
☘️ به درستی که دوستانِ خدا، سکوت می کنند و #سکوت شان، ياد [خداست] و مى نگرند و نگاهشان، عبرت [گرفتن] است و سخن مى گويند و سخن شان، حكمت است.
📗 الكافي : 2/237/25
🌷 پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) :
☘️ به درستی که دوستانِ خدا، سکوت می کنند و #سکوت شان، ياد [خداست] و مى نگرند و نگاهشان، عبرت [گرفتن] است و سخن مى گويند و سخن شان، حكمت است.
📗 الكافي : 2/237/25
با نامحرم ... (روش سکوت)
با پسر 8 ساله ام رفتیم داخل مغازه انگشترسازي تا سفارشم رو بگیرم.
دو تا خانم تقریبا آزاد و بی قانون (!) هم اونجا بعنوان خریدار اومده بودند، بین صحبتهاشونم تا میتونستن شوخی میکردن!
فروشنده دو تا پسر جوان بودند و خوشبختانه سنگین و مذهبی بودند. منم ریشووو سرَم رو پایین انداخته بودم تا سفارشم رو بیاره. پسرم هم کنارم ایستاده بود.
یکی از این خانما متوجه شد که پسرم انگشتر دستشه. با شوخی گفت: «ببینــم انگشترت رو ... مگه تو مداحی؟»
پسرم هیچ عکس العملی نشون نداد. دوباره گفت: «آره؟ مداحی؟» و همچنان پسرم بدون عکس العمل
خانمه که دید پسرم سفت و سخته، با نیم نگاهی به من گفت: «این آقا پسر با نامحرم حرف نمیزنه»
پسرم سکوت
منم سکوت
سفارشم رو گرفتم، با صاحب مغازه خداحافظی کردیم و رفتیم.
می خواستم بگم «مراقب باشید حواس شوهراي مردم رو پرت نکنید، حق الناسه» که جو طوري نشد بگم و همین #سکوت، خوب و اثرگذار بوده ان شاءاالله