#اقتدار_مرد
سلام خسته نباشیداستادیک ساله ازدواج کردم وهمسرم وقتی عصبی میشه خیلی بی احترامی میکنه بعدکه عصبانیتش میخوابه عذرخواهی میکنه ولی میگه هرچی گفتم درست گفتم اخلاقش قُده،حرف حرفه خودشه ،خاله زنکیه همش دنبال حرفه وبدبرداشت میکنه چندبارشده گفتم بازبون خوش،ناخوش اخلاقتوبهترکن میگه من همینی ک هستم میگم نمیتونم بااین اخلاقت زندگی کنم میگه هنوزم دیرنشده میتونی بری میگه اخلاقم خوبه ،هرچی توخونه حرف میشه میره ب مامانوخواهرش میگه بعدحرف مادرش که جای به نفعش باشه خیلی روش تاثیرمیزاره مخصوصابگه زنت رفیق نداشته باشه،خونه مامانش کم بره،و....مادرش همش پشت فک وفامیل حرف میزنه بدگویی،غیبت میکنه وهمه ایناروهمسرمن تاثیرخاله زنکی میزاره خودشم میدونه ولی بازتکرارمیکنه واززمانی که پدرش فوت کرده مادرش تنهامیگه هرهفته توبایدچندروزبمونی خونه مامانم چون مامانم تنهاس و اون یکیاسرزندگیشونن میگ تازمانی مادرم زندس همینه تاخلافش حرف میزنم بحث میکنه واین بحثاتاچندروزادامه میده وجاخوابشو ازم جدامیکنه واصلانمیشه مشگلیوحل کنم باهاش زودازکوره درمیره،اخرش میگه خداگفته بدون اجازه شوهرآب نخور،یه جاری دارم ک خانواده شوهرم خوششون نمیادازش منم تاحرفی میزنم تاکاری میکنم شوهرم میگ اون بهت یادمیده مثل اون شدی وشروع ب بحث کردن میکنه.
ادم بامحبت و مهربونی هم هست ولی خلاف حرفش باشم عصبی میشه حتی بازبون خوش قبول نداره ک جفتمون یکی هستیم ب حرف من اصلانیست حتی ازلحاظ دینی ،میگ هرچی خودم بدونم درسته انجام میدم حتی توهمه شرایط ،ی مهمونی سمت من دعوت میشه اولش همش نه میاره انقدمن زورش میکنم تامیریم توخانوادش خیلی کم رفت وامددارن بافامیل، بهش گفتم بریم مشاوره گفت نمیام من درستم توبروخودتودرست کن گفتم خب من مشگل دارم بیابریم من درست کنم خودموگفت نمیام واین که باخانوادش درمیون گذاشتم جلوخودش که مادرش گفت زودزن گرفتم برات زندگی کردن بلدنیستی دراخرهم مادرش باخنده شوخی بعدگفت ازسرکارمیادخستسوایناتموم کردبحثودرصورتی ک روزی هم سرکارنباشه حرفی بشه همینه اخلاقش.
ممنون میشم یه راهکاربهم بدین.
🍃🌸@omid1401