eitaa logo
شکوفه های باغ انتظار
106 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1هزار ویدیو
49 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مولایمان را چگونه کنیم؟ ...غدیر را باید سینه به سینه و نسل به نسل کرد و اینک این مهم بر عهده ی من و شماست همچنان که روزگاری بر دوش پدرانمان بوده و فرداها نیز به دست فرزندانمان . 🍃🌸راهکارهای پیشنهادی زیر، اندکی از راهکارهای فراوان تبلیغ برای است: 1- یک می تواند با گفتن های غدیری برای نوه هایش مبلّغ غدیر باشد. 2- یک مسجد می تواند با پیرامون غدیر مبلّغ غدیر باشد. 3- یک مسجد می تواند با از نمازگزاران مبلّغ غدیر باشد. 4- یک می تواند با آماده کردن های فرزندانش در غدیر مبلّغ غدیر باشد. 5- یک می تواند با مورد علاقه فرزندانش در غدیر مبلّغ غدیر باشد. 6- یک می تواند با پخش در ایام غدیر مبلّغ غدیر باشد. 7- یک می تواند با گذشتن از خطاهای فرزندش به مناسب غدیر مبلّغ غدیر باشد. 8- یک می تواند با تهیه برای فرزندانش مبلّغ غدیر باشد. 9- یک می تواند با ارسال پیام برای نوه هایش مبلّغ غدیر باشد. ⚘🌷🌹⚘🌷🌹⚘🌷🌹
هدایت شده از زنگ دانایی
4.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍 زیارت در اوج شادی! 🔺اشرف حکیمی که گل پیروزی بخش برابر اسپانیا را به ثمر رسانده بود ابتدا برای قدردانی سراغ مادرش رفت : 🔹دوستان جوان و نوجوان عزیزم این فیلم نشان میدهد حتی در زمانی که دوربین و نگاه همه دنیا روی تو زوم شده، حتی در زمان بُرد و تبدیل به قهرمان شدن نباید احترام و قدرشناسی نسبت به فراموش شود. 🔹هر مدرک و مقام و درجه و پول داری فراموش نکنی، نزدیک ترین ضریح که حاجات بی نهایت میدهد بوسیدن دست مادر باشد. تفاوتی ندارد مادر پیر باشد یا بیسواد یا بیمار گویند همه چیز در گوگل یافت شود الا برکات بوسیدن دست پدر و مادر. پس حجب و حیا، غرور و وسوسه های نفسانی را بذار کنار و همین الان اراده و قیام کن برای بوسیدن دست مادر. "یاعلی"؛ یا فاتحه ای تقدیم کن بر مادری که دیگر نیست 😔 تا وقتی زنده هستند قدردان پدر و مادر باشیم./محمدصادق سلطانزاده
هدایت شده از زنگ دانایی
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 با فاطمه یا فاطمه 💐 💐درباره سلام الله علیها ❤️حضرت
پنجشنبہ هست... شادےِ روحِ تمامِ مادران آسمانے صلوات🌸🍃 اللهم‌صل‌علےمحمدوآل‌محمدوعجل‌فرجهم💚
هدایت شده از زنگ دانایی
4.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگیم مادر گره هام وا میشه تا میگم مادر... .... 🌟
هدایت شده از زنگ دانایی
▫️امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: زُورُوا مَوْتَاكُمْ فَإِنَّهُمْ يَفْرَحُونَ بِزِيَارَتِكُمْ وَ لْيَطْلُبْ أَحَدُكُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِيهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا (بَعدَمَا) يَدْعُو لَهُمَا. 💬 (قبور) امواتتان را زیارت کنید که با ملاقات شما شاد می شوند و هر کدام از شما باید حاجتش را کنار مزار پدرش و مزار مادرش بخواهد بعد از اینکه برایشان دعا کرد. 📚کافی، ج3، ص 229 (باب زیارت قبور حدیث 10) 📚وسایل الشیعه حدیث 3466. 👈 پدر و مادرهای آسمانی شده را فراموش نکنیم. و در کنار مزارشان، برای بزرگترین حاجت عالم دعا کنیم. ❤️🤲🏻
☑️ شهادت حضرت امام علیهما السلام ⚫️برکت وجود علامه عسکری از عنایت باب الحوائج امام علیه السلام 💠 ماجرای بیماری علامه عسکری در کودکی 🔺حضرت علامه می فرمودند:در ایامی که در سامرا بودم به مرض حصبه مبتلا شدم و هرچه در آنجا معالجه نمودم مفید واقع نشد مادرم با برادرانم مرا از سامرّه به کاظمین برای معالجه آوردند و در آنجا نزدیک صحن مطهر یک اتاق در مسافرخانه تهیه و در آنجا به معالجه من پرداختند. 🔺این معالجات مؤثر واقع نشد و من بیهوش افتاده بودم. وقتی از معالجه اطبای کاظمین مایوس شدند یک روز به بغداد رفته و یک طبیب را برای من به کاظمین آوردند. ⛔️ همین که نزدیک بستر من آمد و می خواست مشغول معاینه شود من در اتاق کردم و بی اختیار چشمم را باز کردم دیدم خوکی بر سر من آمده است. بی اختیار آب دهان خود را به صورتش پرتاب کردم. 🔺گفت چه می کنی چه میکنی من دکترم من دکترم! نسخه ای را تهیه کرد که ابدا مؤثر واقع نشد و من 👈🏻 لحظات آخر عمرم را سپری می کردم. 🔺تا اینکه دیدم حضرت عزرائیل وارد شد.با لباس سفید و بسیار زیبا و خشرو و خوش منظره و خوش قیافه پس از آن علیهم السلام حضرت رسول اکرم و حضرت امیر المومنین و حضرت فاطمه زهرا و حضرت امام حسن و حضرت امام حسین علیهم السلام به ترتیب وارد شدند. و همه نشستند و به من تسکین دادند و من مشغول صحبت کردن با آنها شدم وآنها نیز مشغول گفتگو با هم بودند. 🔆 در این حال که من به صورت ظاهرا بیهوش افتاده بودم دیدم پریشان شده و از پله های مسافرخانه بالای بام بالا رفته و رو به گنبد حضرت کرده و عرض کرد: یا موسی بن جعفر من به خاطر شما بچه ام را اینجا آوردم شما راضی هستید بچه ام را اینجا دفن کنند ومن تنها برگردم؟😭 حاشا و کلا (البته این مناظر را ایشان با چشم دل و ملکوتی می دیدند نه با چشم سر آنها به هم بسته وبدن افتاده وعازم ارتحال است.) 👈🏻همین که مادرم با حضرت موسی بن جعفر مشغول تکلم بود دیدم آن حضرت به اتاق ما تشریف آوردند. و به عرض کردند:خواهش میکنم تقاضای را بپذیرید. 🌺حضرت رسول الله رو کردند به جناب عزرائیل و فرمودند برو تا زمانی که خداوند مقرر فرماید.خداوند به واسطه عمر او را تمدید کرده است ما هم می رویم ان شاءالله برای موقع دیگر. 💢 مادرم از پله ها پایین آمد و من نشستم و آنقدر از دست مادرم عصبانی بودم که حد نداشت و به مادرم گفتم: چرا این کار را کردی ❗️ من داشتم با پیامبر امیرالمومنین و حضرت فاطمه و حسنین علیهم السلام می رفتم و تو آمدی جلوی ما را گرفتی نگذاشتی حرکت کنیم. 📘منبع:مرزدار مکتب اهل بیت ص ۶۱ •┈••✾•💫🌿🌺🌿💫•✾••┈• زنگ دانایی http://eitaa.com/zange_danaei 💐🌸🍀🍀🍀🌹🌷