eitaa logo
امید و تلاش 🍃🎋🌿🌾🌳💐🇵🇸
188 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
7.8هزار ویدیو
12 فایل
امید، لشکر عقل است و یأس، لشکر جهل نباشد از برای بشر، جز نتیجۀ سعیَش تماس با ادمین @faez114
مشاهده در ایتا
دانلود
خواب های عجیبی می‌دید. که همه را هم یادداشت می‌کرد: 1) خواب دیدم برای دومین بار به مشرف شده‌ام ولی این بار با گذشته فرق می‌کند. 🍃🌷🍃 همه را می‌دادند ولی می‌توانستند کنند؛ اما به دست من نامه‌ای دادند که چند جمله به این نوشته شده بود: «طواف همیشگی» 🍃🌷🍃 2) سوم شعبان 1406 هجری قمری برابر با 8/1/1365 - تهران، حسین غیاثی را در خواب دیدم که گفت: «زود بیا که منتظرت هستیم و جایت نیز مشخص و معین شده است» 🍃🌷🍃 پس از این به می‌آید و از آنجا به اعزام می‌شود. درست در روز 1365/3/20 می‌شود.😭😭 🍃🌷🍃 سرانجام محمد جواد(بهمن)درولی هم درتاریخ  ۲۰ ۱۳۶۵# در منطقه به آرزویش که همانا در راه 🤍 بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید: گلزار شهر دزفول. 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز    💠 شهید محمد جواد( بهمن) درولی 💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
سلام برتو ای غریب تر از غریب سلام بر مزار بی چراغ و تربت بی زائرت ، سلام برتو ای بهشت گمشده! مظلومانه غریب مدینه بر شیعیان تسلیت باد.🖤 پنج‌شنبه‌تون پُراز نگاه کریمانه آقا امام حسن مجتبی علیه‌السلام🤲
هدایت شده از 🌸 آرامش‌الهی 🌸
8.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اجر برای کسی که هر صبح و هر شب این سه آیه را بخواند! 🔰 🌺دوستان گرامی حتما گوش کنید ونشر دهید🌺 🌸🌹🌸🌹🌸🌹 @Mmmm313m 🌸🌹🌸🌹🌸🌹
ویژه برنامه روز شهادت حضرت زهرا سلام علیها یک‌شنبه ساعت10:30 با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین حیدری(برادر شهید) و مداحی کربلایی محمدی و کربلایی صالح آبادی 👈👈بعد از برنامه در مراسم تشییع شهید گمنام در محله شیخ آباد حضور خواهیم یافت 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1089601731C642b99ef2a
💢 این وصیت‌نامه را بیست‌ بار بخوانید! 🔰 رهبر معظم انقلاب: «یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ از جان‌ گذشته‌ی سبزواری، شهید ناصر باغانی، وصیّت‌نامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان آن وصیّت‌نامه‌اش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند! بنده مکرّر خوانده‌ام.» 📝 گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید ۱۹ ساله، ناصرالدین باغانی: 🔸اینجانب ناصرالدین باغانی بنده‌ی حقیر در درگاه خداوندم. چند جمله‌ای را به رسم وصیت می‌نگارم: 🔸سخنم را درباره‌ی عشق آغاز می‌کنم. ما را به جرم عشق موأخذه می‌کنند‌. گویا نمی‌دانند که عشق گناه نیست! امّا کدام عشق؟ 🔸خداوندا، معبودا، عاشقا، مرا که آفریدی عشق به پستان مادر را به من یاد دادی، امّا بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمی‌کرد، پس عشق به پدر ومادر را در من به ودیعت نهادی. مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه! 🔸به دنیا عشق ورزیدم به مال و منال دنیا عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم. به دانشگاه عشق ورزیدم، امّا همه‌ی اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو. (یَومَ لا یَنْفَعُ مال وَلا بَنُون ) فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود یَفِرّالْمرءَ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ وَاَبیهِ، پس به عشق تو دل بستم. 🔸بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری. 🔸فهمیدم در این مدت که فکر می‌کردم عاشق تو هستم اشتباه می‌کرده‌ام، این تو بودی که عاشق من بوده‌ای و من را می‌کشانده‌ای! 🔸اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو می‌آمدم. ولیکن وقتی توجه می‌کنم می‌بینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتاده‌ام ولی باز مستقیم آمده‌ام؛ حال می‌فهمم که این تو بوده‌ای که به دنبال بنده‌ات بوده‌ای، و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کرده‌ای و هر شب به انتظار او نشسته‌ای تا بلکه یک شب او را ببینی. 🔸حالا می‌فهمم که تو عاشق صادق بنده‌ات هستی، بنده را چه، که عاشق تو بشود؛ عَنقا شکار کرکس نشود دام باز گیر. 🔸آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار می‌کردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق می‌نشستی. اما من بدبخت ناز می‌کردم و شب خلوت را از دست می‌دادم و می‌خوابیدم! اما تو دست بر نداشتی و آنقدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر می‌کردم که با پای خود آمده‌ام 🔸وه چه خیال باطلی! این کمند عشق تو بود که به گردن من افتاده بود. مرا که به چنگ آوردی به صحنه‌ی جهادم آوردی، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نرد عشق ببازی. من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب می‌کردم. 🔸آخر تو بزرگ بودی و من کوچک؛ تو کریم بودی و من ل‍ئیم؛ تو جمیل بودی و من قبیح؛ تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو بودم... 🔻امّا چیست؟ 🔸آن هنگام که رزمنده‌ای مجاهد، بسوی دشمن حق می‌رود و ملائک به تماشای رزم او می‌نشینند و شیطان ناله بر می‌آورد و پای به فرار می‌گذارد و ناگهان غنچه‌ای می‌شکفد، آن هنگام را جز شهادت چه نام می‌توانیم داد؟ 🔸شهادت خلوت عاشق و معشوق است .شهادت تفسیر بردار نیست. ای آنانی که در زندان تن اسیرید، به تفسیر شهادت ننشینید که از درک قصۀ شهادت عاجزید. فقط شهید می‌تواند شهادت را درک کند. 🔸 کسی نیست که ناگهان به خون بغلتد و نام شهید به خود گیرد. شهید در این دنیا قبل از این که به خون بتپد، شهید است. و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمی‌توانید بشناسید و بفهمید، بعد از وصل‌شان نیز نمی‌توانید درکشان کنید. شهید را شهید درک می‌کند. اگر شهید باشید شهید را می‌شناسید و گرنه آئینۀ زنگار گرفته، چیزی را منکعس نمی‌کند که نمی‌کند. 🔸برخیزید و فکری به حال خود بکنید که شهید به وصال رسیده است و غصه ندارد. شهیدان به حال شما غصه می‌خورند، و از این در عجبند و حیرت می‌کنند که چرا به فکر خود نیستید! 🔸به خود آیید و زندان تن را بشکنید. قفس را بشکنید و تا سر کوی یار پرواز کنید و بدانید که برای پرواز ساخته شده‌اید نه برای ماندن در قفس! این منزل ویران را رها کنید و به ملک سلیمان در آیید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حفظ کنید؛ حفظ کنید، آن حالی که در اول ″″ داشتید. شما نهضت برای شکم نکردید، شما نهضت برای اتاق و حیاط نکردید... شما آرزوی نمی‌کنید، به اینکه برسید به یک مثلًا فرشی و یک نوایی. این حال را که حالی است «الهی» حفظ کنید، و مادامی که این حفظ بشود شما پیروز هستید ... امام خمینی (ره) @Abuhossein