eitaa logo
مَلجَــــــا
277 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
17 فایل
‌﷽ ما نه از رفتن آنها، که ازماندن خویش دلتنگیم! #شهید‌سید‌مرتضی‌آوینی •همسایه ⸤ @shahid74m ⸣ 「 @maljakhat 」خوشنویسی ملجا• •تنها راه ارتباطی: https://daigo.ir/pm/1HaxEU ོ کپی‌حلال‌بھ‌شرط‌ذکر۳صلوات‌ جهت‌تعجیل‌درفرج‌‌‌و‌شادےارواح‌طیبه‌ےشهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعالیت‌امروز‌رو‌تقدیم‌مے‌کنیم به‌امام‌زمان‌عج به‌نیت ♥️'
اگرمن‌به‌آرزویم‌رسیدم ودل‌از‌این‌دنیا‌کَندم .. بدانیدکه‌نالایق‌ترین‌بنده‌هآ‌هم می‌توانند‌به‌خواست‌او، به‌بالاترین‌درجات‌دست‌یابند..!✨ @omidgah
-
مَلجَــــــا
-
♥️' اغلب ما از یک حس مشترکی برخورداریم و آن،حس مغمومیت است. وقتی انسان چیزی را از دست می دهد، یا برای چیز ارزشمندی تلاش می کند اما قدرت وصول به آن را ندارد، احساس مغمومیت می کند. این مغمومیت نشاط آور است، پیروزی آور است، معنویت آور است... به من خیلی مراجعه می کنند. هرکسی دستش به من می رسد این را میگوید: دعا کن شهید بشوم... من به آنها می گویم دعا کنید خداوند این حال را در شما حفظ کند. وای به روزی که انسان این حالت غم را، این حالت باختن را، این حس جاماندگی را در اثر دنیا از دست بدهد! او خاسر است... کتاب ذوالفقار ص۱۴۶ @9midgah
۱۴‌صلوات‌هدیہ‌مے‌کنیم جهت‌تعجیل‌در‌فرج‌امام‌زمان‌"عج" به‌نیت‌
هدایت شده از مَلجَــــــا
-بہ‌نام‌تو🌱 -یا‌مَلجَــا‌ڪُل‌ِّمَطرود
هدایت شده از مَلجَــــــا
السلام‌علیڪ‌یااباعبداللّٰه‌الحسین🌱
هدایت شده از مَلجَــــــا
السلام‌علیڪ‌یا‌صاحب‌الزمان✋🏾
«تا شهادت» چهل روایت از آن‌هایی است که توبه کرده و راه حق را پیمودند و به شهادت رسیده‌اند. این روایات به همت گروه فرهنگی انتشارات شهید هادی گردآوری شده است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: محمدصادق در خانواده‌ای مرفه و شلوغ در مشهد به دنیا آمد. بچهٔ سوم خانواده بود، با قدی بلند و هیکلی ورزیده و هوشی سرشار. منتها از همان نوجوانی آدم ناسازگاری شد. درس نخواند، پی کار و مهارتی نرفت. تا ۲۵ سالگی، عمرش به رفیق‌بازی، دعوا، درگیری، زد و خورد و زندان گذشت! هر روز هم یک جای بدنش را خالکوبی می‌کرد. زندگی او در لجنزاری که برای خودش درست کرده بود ادامه داشت و ما را عذاب می‌داد. یکی از عادت‌های محمد این بود که همیشه یک تیزی به مچ پایش می‌بست و یک پنجه بوکس بالای آرنجش داشت. از آنجا که قد و قواره دُرشتی داشت و مُشت زن هم بود، نقش مهمی در دعواهای گروهی داشت. حالا حساب کنید خانوادهٔ ما از دست کارهای او چقدر در عذاب بود. آن سال‌ها منزل پدری مان احمدآباد مشهد بود، ولی پاتوق محمد که به ممدسیاه معروف بود، کوهسنگی و طبرسی و قهوه‌خانه عرب بود. البته مثل اغلب گنده‌لات‌های قدیم، از یک مرامی هم پیروی می‌کرد؛ مثلاً، اهلِ دعوای تک به تک نبود و معمولاً در مشکلات شخصی گذشت می‌کرد. مطلب دیگر اینکه روی ناموس محل حساس بود، اعتقاد داشت ناموس محل، ناموس من است. یادم هست در جریان اعتراضات مردمی انقلاب اسلامی، مردم ریختند و کلانتری کوهسنگی را به آتش کشیدند. محمد ایستاده بود و می‌خندید و می‌گفت: «خدا رو شکر! هفتاد هشتاد تا از پرونده‌هام سوخت!» @omidgah
و لا تَحزَنُوا... آل عمران آیه۱۳۹ "میدونی که خدا ناراحتی ِ بندگانش رو دوست نداره" :) @omidgah
بدون‌ِ‌چشم‌‌داشت و توقع محبّت‌کنید، بارانے‌از‌؏ـشق‌باشید..؛ ڪہ‌بارش‌ِآن..؛ دلهاۍِغمگین‌را‌شاد‌مے‌گرداندꔷ͜ꔷ!🌿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@omidgah