eitaa logo
مَلجَــــــا
278 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
17 فایل
‌﷽ ما نه از رفتن آنها، که ازماندن خویش دلتنگیم! #شهید‌سید‌مرتضی‌آوینی •همسایه ⸤ @shahid74m ⸣ 「 @maljakhat 」خوشنویسی ملجا• •تنها راه ارتباطی: https://daigo.ir/pm/1HaxEU ོ کپی‌حلال‌بھ‌شرط‌ذکر۳صلوات‌ جهت‌تعجیل‌درفرج‌‌‌و‌شادےارواح‌طیبه‌ےشهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
آرزو هم آرزوهای شهدا... . . @omidgah
▫️مسافر کربلا چهار سال مریض بود، کلی دوا و دکتر کردیم فایده نداشت، آخرین بار بردیمش پیش بهترین متخصص اطفال تو اصفهان، معاینه اش کرد و گفت: کبدش از کار افتاده شاید تا فردا صبح زنده نمونه! پدرش سفره حضرت ابوالفضل عليه السلام را نذر کرد آقا شفاش داد. دفعه آخری که رفت جبهه ازش پرسیدم کی بر می گردی؟ جواب داد: هر وقت که راه کربلا باز بشه، توی عملیات والفجر یک شده بود مسئول دسته دوم گروهان حضرت ابوالفضل. وقتی شهید شد شانزده سالش تمام شده بود، شانزده سال بعد هم برگشت درست شب تاسوعا وقتی برگشت اولین کاروان زائرهای ایرانی رفت کربلا. راه کربلا باز شده بود... 🌷شهید علیرضا کریمی🌷 @omidgah
شهید جواد جهانی (شهید مدافع حرم) یک بار برای شام می‌خواستیم بیرون از منزل برویم که به پارک خورشید رفتیم. در آنجا افرادی که حجاب مناسبی نداشتند و صدای موسیقی خیلی زیاد بود. کمی که آنجا ماندیم شهید نتوانست بماند و گفت بلند شوید برویم که اینجا جای ما نیست. بعد از آن هنگام تشییع پیکر شهدای غواص در هاشمیه، شهید از مسئولان مراسم پرسید که آیا این شهدا در پارک خورشید دفن می‌شوند یا خیر که جواب منفی دادند. آن زمان شهید بسیار تاسف خوردند که چرا برای پیشبرد اوضاع فرهنگی و عقیدتی در شهر، از حضور شهدا بهره‌ نمی‌برند و آنها را از مردم دور می‌کنند به همین علت وصیت کرده بود خودش در "پارک خورشید" دفن شود و معتقد بود حتی اگر بتواند یک جوان را تحت تاثیر قرار دهد برایش کافی است... و اتفاقا چند ماه بعد از دفن ایشان، دختر جوانی در حالی که ‌اشک میریخت نزد من آمد و گفت اتفاقی به همراه دوستش سر مزار ایشان رفته و شروع به درد دل کرده است که شب خواب شهید را می‌بیند و بعد از آن به کلی تغییر می‌کند و محجبه می‌شود. *به نقل از همسر شهید ------------------------ ✨مزار شهید: پارک خورشید، مشهد مقدس @omidgah
[✍🏼] 🌱⃢♥️ • • کل ارض کربلا یعنی، کربلا اذن دخول نمیخواهد، همه‌جا کربلاست، مراقب باش از خارج نشوی! | - @omidgah
یکی از اساتید ریاضی دانشگاه تهران نقل می‌کرد: قرار بود جمع منتخبی از اساتید و نخبگان ریاضی برای شرکت در کنفرانسی بین المللی به یکی از کشور های غربی برن. وقتی سوار هواپیما شدم دیدم یه روحانی تو هواپیماست. ‌‌‌‌به خودم گفتم بفرما؛اینا سفر خارجی هم ما رو ول نمیکنن. رفتم پیشش نشستم بهش گفتم:حاج آقا اشتباه سوار شدید...مکه نمیره گفت:میدونم گفتم: حاجی قراره ما بریم کنفرانس علمی؛شما اشتباهی نیاین گفت:میدونم دیدم کم نمیاره جدیدترین و پیچیده ترین مساله ریاضیمو که قرار بود تو کنفرانس مطرح کنم داخل برگه نوشتم دادم بهش،گفتم شما که داری میای کنفرانس بین المللی ریاضی اونم تو یه کشور خارجی حتما باید ریاضی بلد باشید. اگر ریاضی بلدید این سوال رو حل کنید،برگه رو بهش دادم و خوابیدم. از خواب که بیدار شدم دیدم داره یه چیزایی تو برگه مینویسه. گفتم:حاجی عجله نکن اگه بعدا هم حلش کردی من دکتر فلانی هستم از دانشگاه تهران. جوابشو بیار اونجا بده. دوباره خوابیدم. بیدار که شدم دیگه نمی‌نوشت، گفتم چی شد؟ برگه رو بهم داد و گفت: سوالت چهار راه حل داشت سه راه حل نوشتم و اون راهی هم که ننوشتم بلد بودی. شوکه شده بودم ادامه داد:این هم مساله منه اگر تونستی حلش کنی من حسن زاده آملی هستم از قم... بعدها فهمیدم که به ایشون لقب ذوالفنون را دادند و ایشان در تمامی علوم صاحب نظر بود. تا جایی که دورانی که پا تو سن نذاشته بود در هفته روزی یکبار عده ای از پروفسور های فرانسه و سایر کشور های اروپایی برای کسب علم و ریاضی و نجوم خدمت ایشان می‌رسیدند.✨ ‌‌‌‌‌ خداوند روح بلند این عالم بزرگ و وارسته رو قرین رحمت کند.🏴 @omidgah
۱۴‌صلوات‌هدیہ‌مے‌کنیم جهت‌تعجیل‌در‌فرج‌امام‌زمان‌"عج" به‌نیت‌
هدایت شده از مَلجَــــــا
-بہ‌نام‌تو🌱 -یا‌مَلجَــا‌ڪُل‌ِّمَطرود
هدایت شده از مَلجَــــــا
السلام‌علیڪ‌یااباعبداللّٰه‌الحسین🌱
هدایت شده از مَلجَــــــا
السلام‌علیڪ‌یا‌صاحب‌الزمان✋🏾
امروزدرفضای‌مجازی‌می‌توانید افڪاردرست‌وصحیح‌رامنتشر ڪنیدوبه‌معنای‌واقعی‌ڪلمہ‌جهادڪنید! •حضرت‌آقا•🌿 @omidgah
هیچ‌ وقت فکر نکن که امام زمان(عجل الله) کنارت نیست همه حرفا و شکایت‌ها رو به امام زمان بگو.. و این رو بدون که تا حرکت نکنی برکتی نمیاد سمتت.. 🌿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @omidgah
سوار یک ماشین شدیم. ما پشت ماشین نشسته بودیم و خودرو با سرعت حرکت می کرد. این ماشین هیچ حفاظی در اطراف خود نداشت. در سر هر پیچ دو نفر از کسانی که سوار شده بودند به پایین پرت می شدند! جاده خراب بود. ماشین هم با سرعت می رفت. یک باره به اطرافم نگاه کردم و دیدم فقط من در پشت ماشین مانده ام! سر پیچ بعدی آنقدر با سرعت رفت که دست من هم جدا شد و نزدیک بود از ماشین پرت شوم.اما در آن لحظه آخر فریاد زدم: یا صاحب الزمان (عج) در همین حال یک نفر دستم را گرفت و اجازه نداد به زمین بیفتم. من به سلامت توانستم آن گردنه ها را رد کنم. در همین لحظه از خواب پریدم. فهمیدم که باید در سخت ترین شرایط دست از دامن (عج) بر نداریم؛ و گرنه تندباد حوادث همه ما را نابود خواهد کرد.. ♥️🕊 . .@omidgah
التماس دعا 💙
ست‌یاد‌کنیم شهدا‌را‌با‌ذکر‌صلوات‌و‌قرائت‌فاتحه‌ایے
هدایت شده از °|حوالےتو|°
°• اگه همین جمعه، جمعه ظهور بود.. چه کار باید بکنیم؟! چقدر آماده‌اے؟! چقدر حساب و کتابت رو درست کردے؟ چقدر حق الناس گردنت هست؟! چقدر توبه کردے؟! -حواسمون‌هست؟! :)💔 @mah_e_shahid
اين چرخ خياطي سينگر را ببينيد ؛ همه قطعات ريز و درشتش مارك مخصوص كارخانه را دارد.. مي خواهند كوچكترين پيچ هم نشان اين كارخانه را داشته باشد.. انسان مؤمن هم همه كارهاي بزرگ و كوچكش بايد نشان خدا را داشته باشد.. شیخ رجبعلی خیاط✨ @omidgah
:🌿 بچه‌ها حواس‌تان باشد، یک لحظه رفتم خار از پا کشم راهم صد سال دور شد. از در هیئت بیرون‌تان می‌اندازند از پنجره بیایید. شیطان زمینت می‌زند پاشو. یاعلی بگو و پاشو. چطو بچه زمین می‌خورد یاعلی می‌گوید پا می‌شود. از هیئت، جلسه، دوست خوب جدا نشویدا. @omidgah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا دنیای پر مشقت بیشتر از بهشت برای ما جاذبه دارد؟؟ راهکار زیبا برای داشتن آرامش حتی در سختی ها @omidgah
هدایت شده از مَلجَــــــا
-بہ‌نام‌تو🌱 -یا‌مَلجَــا‌ڪُل‌ِّمَطرود
هدایت شده از مَلجَــــــا
السلام‌علیڪ‌یااباعبداللّٰه‌الحسین🌱
هدایت شده از مَلجَــــــا
السلام‌علیڪ‌یا‌صاحب‌الزمان✋🏾
ای‌درد ! اگرتو‌نماینده‌ی‌خدایی‌که‌برای‌آزمایش‌من ، قدم‌برزمین‌گذاشته‌ای ، تورا‌می‌پرستم ودر‌آغوش‌میگیرم‌وشکوه‌‌نمیکنم . .🌿!' _چمرانِ‌دل🌻'
ازدواج‌به‌سبڪ‌شهدا در اولین روز ماه رجب عقد کردیم و صادق که روزه هم بود، در هنگام خواندن خبطه عقد چندین بار در گوش من زمزمه کرد که «آرزوی من را فراموش نکنید و دعا کنید» .... خاطره شهید تجلایی را یاد آور می شدند که همسرشان برایش آرزوی شهادت کرده بود. اولین مکانی که بعد از عقد رفتیم، گلزار شهـدا بود. وقتی که در گلزار شهدا با هم قدم می زدیم، فقط در ذهنم با خود کلنجار می رفتم که می شود انسان کسی را که دوست دارد برایش یک چنین دعایی بکند که با شهادت از کنارش برود؟ با خود گفتم اگر در بین این شهـدا، شهیدی را هم نام آقا صـــــادق ببینم این دعا را خواهم کرد. دقیقا همان لحظه ای که به این مسئله فکر می کردم مزار شهید صـــــادق جنگی را دیدم . در آن لحظه حال عجیبی پیدا کردم اما بعداز آن به این دعا مصمم شدم -بھ‌نقل‌از‌همسر‌شهید @omidgah