#یکروایتعاشقانه💍
وقتے مےاومد خونہ
دیگه نمے ذاشت من کار کنم
زهرا رو مےذاشت رو پاهاش
و با دست بہ پسرمون غذا میداد
مےگفتم : یکے از بچہ ها رو
بده بہ من🙃
با مهربونے مےگفت :
نہ شما از صبح تا حالا
بہ اندازه کافے زحمت کشیدے
مهمون هم کہ میامد
پذیرایے با خودش بود
دوستاش بہ شوخے مےگفتن :
مهندس کہ نباید تو خونه کار کنہ!
مےگفت: من کہ از حضرتعلے{ع}
بالاتر نیستم مگہ بہ حضرتزهرا{س}
کمك نمے کردند؟!💙
شهآب ص⁷⁴
#روایتے_از_همسرِ↓
شهید حسن آقاسے زاده
#خاطره
#شهید
#شهدا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@omidgah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | شهید حاج قاسم سلیمانی:
🔻اگر امروز کسی را دیدید که بوی شهید از کلام او، از رفتار او، از اخلاق او استشمام شد؛ بدانید او #شهید خواهد شد.
#رفیق_خوشبخت_ما
#سرداردلها
#استوری
@omidgah
دنیایم را🌏
با شما
آذین بستہام..🎊
تا با شما👥
نفس بڪشم...🌬
با شما
زندگے ڪنم
تا مگر روزے 🌤
مثل شما بشوم..♥️ :)
روزی ڪنار نامم
بنویسند #شهیــد...😌🌱
#شهیدروحاللہقربانے
#برادرشہیدم
@omidgah
مَلجَــــــا
Γ🌿° قرار بود راهت را ادامه دهیم ای شہید ببخشید که املایمان ضعیف بود به جای راهت ،راحت نوشتیم..😔 #شہ
°/ #شہیدانہ \°
.
.
برای منی که فرمانده اش بودم باور کردنی نبود، اما عباس تا به حالا یک نامحرم ندیده بود.😳
اولین نامحرمی که حتی ایشان را هم درست ندید دختر عمویش بود که نامزدش شد.💍
روزی که برای مراسم ازدواج رفته بود،پرسیدم: دختر عمویت رو دیدی؟
گفت: نه واقعا!!🙄
چنین آدمی هست که #شهید میشود شهید مراقب چشمش هست.💯
گفتم: تو از آنهایی هستی که خیلی عاشق پیشه میشوی چون اولین نامحرمی که دیدی همسرت است...♥️
✍🏻 سردار اباذری🌱
•° @omidgah •°
احترامبهمادر
#شهیدمدافعحرممحسنفرامرزے
#شهید از جمله کسانی بودند که حاضر بودند هر کاری بکنند تا #رضایت #مادرشان را کسب کنند، و همیشه در سفر های زیارتی با مادرمی رفتیم و وقتی که در کربلا بودیم شهید باعشق ویلچر مادربزرگ رو به حرم امام حسین (ع) میبرد و اشک میریخت بعد مادر در این طرف سر روی ضریح آقا گذاشته بودند و میگفتند انشاالله پسرم هر چه که از خدا بخواهد به او بدهند و شهید فرامرزی این طرف سر روی ضریح گذاشته بودند و میگفتند آقا جان شما در کربلا ندای هل من ناصرن ینصرنی گفتید آقا جان من میخواهم ناصر شما باشم و اشک میریخت.
و ایشان دانشجوی فقه و حقوق در دانشگاه یادگار امام بودند و بعضی وقت ها که به خانه می آمد می گفت امتحانم خیلی خوب دادم گفتیم چرا گفت چون مادر دعام کرده
شهادت94/9/30
#محرم
#شهیدانھ
#نحوهشهادتاصابتگلولهبهپهلو
⌈@omidgah ⌋
#شهید
می شود نگاهی
بر دل من ڪنی ؟!!
زنگار گنـاه
وجودم را احاطہ ڪرده
به نگاهت محتاجم
دستم را بگــــیر . . .💔
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#روزتون_منور_به_نگاه_شهدا
@omidgah
.
گام برداشتن در #جاده عشق
هزینہ میخواهد!
هزینہ هایے ڪہ انسان را عاشق...
و بعد.. #شهید میڪند..
#شهید_مصطفی_چمران
-@omidgah
هدایت شده از نوید دلها 🫀🪖
این #وصیت نامه رو برای دوستان و آشنایان و کانال هاتون بفرستید
مطمئن باشید اگر یک نفر به وسیله ی شما با #شهید اشنا بشه و به نیتش#زیارت_عاشورا بخونه شما هم در این ثواب سهم دارید
زنده نگه داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست
https://eitaa.com/Navid_safare
شما دعوت شده ی داداش نوید هستید😎♥️
https://eitaa.com/Navid_safare
با حضور#خانواده شهید...🌺❤️
هدایت شده از شهید حسن مختارزاده
.
♦️
به قول حاج قاسم عزیز :
" تا کسی شهید نبود ، شهید نمی شود ."
وقتی از چهار سال قبل انگار برات شهادتت امضا شده بود حسن جان . . .
شاید هم همان چهار سال قبل که مشهدالرضا ، زیارت اقا امام رضا رفته بودی ، همان جا ، آقاجان براتت شهادتت را امضا کردند . . .حتی همین عکست را هم در حرم آقا امام رضا (ع) گرفته بودی . . .
♦️
#شهادت | #شهید
#شهید_حسن_مختارزاده
ڪانال "شهیدحسنمختارزاده"
•🌱•
[ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
هدایت شده از شهید حسن مختارزاده
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
|🎥|
.
♦️ ۱۳ مرداد ماه ۱۴۰۰ ، سالروز شهادت شهید بسیجی پاسدار ، محمد هادی امینی.♦️
🌿" پسرم به شهید حسین معز غلامی خیلی علاقهمند بود. هر هفته پنجشنبهها به زیارت قبر این شهید بزرگوار میرفت و حتی در چند جای دفترچهاش یادداشت کرده بود: «انشاءالله من را در قطعه ۵۰ پایین پای حاج حسین معز غلامی خاک کنید»."
📍-به نقل از پدر گرامی شهید-
#شهید_محمد_هادی_امینی | #شهادت
#شهید
ڪانال "شهیدحسنمختارزاده"
•🌱•
[ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
هدایت شده از شهید حسن مختارزاده
.
🌿 " میخواهم ماجرایی را برای شما نقل کنم که شنیدن آن برای همه مفید است.🌿
شبی در عالم خواب خود را در مکانی دیدم که پشتدری به حالت انتظار ایستادهام، پس از چند لحظه اجازه ورود به من داده شد. من نیز به داخل اتاق رفتم. ناگهان دیدم مردی بالباس عربی تمام سیه و بیسر درحالیکه خون بر لباسش جاری است در برابرم ایستاده، در همین لحظه و در عالم خواب در مقابل آن مرد بیسر به زمین افتادم و هیچگونه توانایی تکلم و حرکت نداشتم. . . . "
➖بخشی از وصیت نامه شهید حسن عشوری عزیز.
#وصیت_نامه | #شهید
#شهید_حسن_عشوری
ڪانال "شهیدحسنمختارزاده"
•🌱•
[ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]