جلال را وقتی دیدمش خیلی ناراحت بود.
می گفت: دیروز غیبت یکی از دوستانم را کردم. شب در عالم رویا دیدم که گوشت های او را در دیگی گذاشته ام و روی اجاقی می پزم. پس از آماده شدن با قاشق و چنگال به جانش افتادم و تا می توانستم خوردم.
🌹می گفت: امروز حال عجیبی داشتم. استغفار کرده و از آن دوستم حلالیت طلبیدم.
کتاب: جلوه جلال
شهید جلال افشار 🌹
#شهیدانه
@omidgah |~
#رزق_معنوی
حاجتهاۍبزرگخودتانرا
از آقازادههاۍڪوچکامامحسین؏:
حضرتعلۍاصغروحضرترقیہ علیهماالسلامبگیرید..!
آقامجتبۍتهرانۍ
#تنفیذ_سیزدهم
-@omidgah "-
#شهیدانه
🌹شهید علیرضا نوبخت:
من زندگی را چون کوه یخ بسته ای می دانم که اگر نور توحید بر آن بتابد، چشمه های محبت و ایثار از آن جاری می شود و بشریت را سیراب می سازد.
#تنفیذ_سیزدهم
@omidgah |~
هدایت شده از خوشنویسی | ملجا
"سلامٌعليك،افتقدتُكجدًا"
سلامبرتوکھحقیقتاًدلتنگِتواَم...(:🌱
#صلےاݪلہعلیڪیااباعبدالله
#پروفایل
#تنفیذ_سیزدهم
-ᴍᴀɪᴊᴀ- 'خوشنویسے-
هدایت شده از ڪمےحرف(=
-نظر
-انتقاد
-پیشنھاد↯シ
https://harfeto.timefriend.net/16268618765706
گر بپرسے :
ڪے بمیرم با چه ذڪرے در ڪجا..؟!
پاسخ آید :
در محرم ، یا حسین ، در ڪربلا...(:
#شبتونحسینے
#تنفیذ_سیزدهم
-@omidgah "-