حالا توی اتوبوس وقت کردم براتون مطلب بذارم😍
چند روز پیش رفتیم برای مصاحبه از
مددجو های یک مرکز نیکوکاری...
یک منطقه خیلی پایین ...
ته یه کوچه بن بست، باریک،تاریک، بد بو🙈
مرکز نیکوکاری میخواستند اشتغال برای مددجویانشون ایجاد کنند و از من مشاوره خواستند.
خواهش کردم برای اینها نسخه واحد نپیچید این نوع اشتغال، اشتغال خوبی نیست رشد نداره واسشون...
اگر میخواید این ها به درآمد خوب برسند و هر کدوم یک کار آفرین بشن باید تو زمینه خودشون تو اون چیزی که استعداد، توانمندی، علاقه و تجربه دارند، تو همون زمینه مشغول به کار بشن
گفتند چطور بفهمیم
گفتم من مصاحبه میگیرم از افرادتون جمعشون کنید من این کار رو انجام میدم
اون روز بچه ها رو بردم خیلی هم اذیت کردند اما الحمدلله تجربه خوبی بود
افرادی که اومده بودن خیلی مستضعف بودند از این جهت که اصلا خودشون رو حساب نمیکردن...!
یعنی تقریبا ٪۹۰ میگفتن که
ما هیچی بلد نیستیم...
ما هیچی نداریم...
ما وضعمون خیلی بده
ما تو اجاره خونمون موندیم و از این حرفا و همش گله و شکایت بود
بعد من باهاشون یه خورده صحبت کردم هی کنکاش کردم ببینم اینا مثلا چه هنری دارن،
چه توانمندی دارن خیلی جالب بود اینایی که اینجوری شروع کرده بودند با اعتماد به نفس صفر عزت نفس صفر بعد که کم کم هی من میگفتم هی سوال میکردم هی خواهش میکردم بازم فکر کنند بازم بررسی کنند بازم تجربه هاشون رو بگن کم کم دیدم نه داره میاد یکی یکی مثلا میگفتن :
آره خب گلیم بافی هم بلدم ولی خب چند وقته کار نکردم اگر ببینم دوباره یادم میاد ولی خب الان چند وقته کار نکردم
اون یکی میگفت نون پختن که بلدم بافتنی بلدم خیاطی بلدم گلدوزی بلدم
یعنی انقدر این ها چیز بلد بودند
آنقدر هر کدومشون هنر داشتند که من مطمئنم اینها توی اشتغال زایی صحیح به درآمد خوب هم میرسن و اینکه رشد خوبی هم میتونن داشته باشند...
یعنی فقط کافیه یک نفر این هارو جدی بگیره و باورشون کنه و یکمی حمایتشون کنه
من دست شما و همه کسانی که کار خیر میکنید و میبوسم
و التماستون میکنم، فقرا رو عزيز بدونید و قوی شون کنید و خودکفاشون کنید.
@omkarrar
می آوریمش
کارگاه آموزشی فرصت طلایی ویژه فعالین عفاف و حجاب ( بانوان ) . موضوع کارگاه : ۱. روش های متقاعد سازی
فیلم برنامه در حجم کم آماده استفاده دوستان هست
اگر کسی خواست به این آیدی پیام بده
@moshaver_barekat
می آوریمش
کرمان الحمدلله ایام سالگرد حاج قاسم، یه ویترین از ایام اربعین کربلاست، هرکس دلش پر میکشه توی اون هوا
از صبح زود سوار اسکانیا شدیم.
ممنونم از همه همسفر های نازنینم که اذیت های بچها رو تحمل میکنند😌
سفر نیست که، حس میکنم معراجه، با این همه آدم پاک و با اخلاص، امام زاده سید حسین طبس، بعدش هم حاج قاسم و بقیه شهدای محبوبم و شب و روزهای به این خاصی
خیلی لذت میبرم از لحظه لحظه هاش،
یا امام رضا برای همه جور کن راهی شن از این معراج ها
@omkarrar
ما توفیق شهادت و جراحت نداشتیم خیالتون راحت 🥺🥺🥺
خوش بحال اونایی که آسمونی شدند و امشب مهمان حاج قاسم اند
خیال نکنی در هم میبرند🥺 همه را خدا از قبل انتخاب کرده، کارهای خدا دقیق است،ما اما نمیبینیم، با چشمان خیس برایتان مینویسم، روزی که حرم امام رضا _جایی که کسی گمان هم نمیبرد _جلوی چشم مردم چند طلبه پر پر شدند، به خیلی از ما ثابت شد که گرچه دور میپنداریم اما شهادت همینقدر نزدیک است،
دیشب، سحر کنار امام زاده سید حسین همه وجودم اشک و خواهش و تمنا بود، گفتم موقع شهادت، مادرم را ببینم و سلام بدهم، این همان چیزی است که راضی ام میکند، و همین اجابت را برای همه عزیزانم میخواهم. چون این لذت، تنهایی از گلوی وجدانم پایین نمیرود.
همانجا به ذهن نفهم بی شعورم (😡) خطور کرد حالا الان کو شهادت؟ از خدا خواهش کن شهید زندگی کنی
و من هم خنگ، بحرف کردم و همین را خواستم.😢
حالا تا آخر عمر باید بگویم خدایا غلط کردم 😭😭
اصلا حس میکنم خدا خودش این صحنه را رقم زد فقط به من بگوید خاک تو سر بی لیاقتت 😭🥺
حالا اینها درددل است، اما خودمان را چرا گول میزنیم، خودمان که خودمان را میشناسیم. مگر همینطور الکی الکی میشود روز مادر مهمان مادر شد،
شهید زندگی کردن، نمیدانم چقدر سخت است، اما میدانم تنها راه شهید شدن است،
عزمم برای کارهای سختم چندبرابر شد، امیدوارم همه ما تکان خورده باشیم و دیگر یک لحظه هم بی تفاوت زندگی نکنیم، کم حال ندویم، کم نگذاریم،
اهل دنیا و اهل احتیاط و اهل حساب کتاب تا کنار چشمه شهادت هم میروند و تشنه برمیگردند.
پ. ن. گفتم حساب کتاب، کسانی که پول دست من دارند نگران رفتنم نباشند من دوستانی دارم که حواسشان به امور مالی من هست.بعد از من عَلَم را زمین نمیگذارند و حاج قاسم های میدان اقتصاد را تربیت خواهند کرد.
#کرمان_تسلیت
#جهاد_اقتصادی
#مادر
@omkarrar
یه خانم کشف حجابی توی ترمینال اتوبوس ها رو دید و با تعجب گفت : شماها چقدر چشم سفیدید دیروز کلی آدم کشتند باز امروز اومدید
بقیه زیر لب خندیدند بهش و رد شدند
اون وقتها که متمرکز کار کتاب میکردم، هر از چندگاهی بعضی ها 40 تا کتاب عارفانه میآوردند نذری میدادند توزیع کنیم ما، میگفتند وقف در گردش باشه ما از شهید حآجت چندساله مون و گرفتیم،
من کتاب و خونده بودم، مثل خیلی از شهدای دیگه به احمدعلی نیری ارادت داشتم اما اینکه حآجت های سخت خیلی ها رو میداد برام جالب شد دوباره بخونم،
یک نکته از توش درآوردم که نمیشه بشما بگم باید برید کتاب و بخونید خودتون.
اما بارها و بارها این بزرگوار گره های کور من رو باز کرد، پیش خدا خیلی آبرو داره.
امروز مهمان ایشون میشم و یه نذری میکنم
اگر برآورده بخیر بشه 40 تا عارفانه وقف میکنم، شاید بهشت رضا توزیع کنم شایدم مزار شهدای کوهسنگی نمیدونم الان
@omkarrar
سؤال خیلی هاست :
این کارها چقدر درآمد داره براتون ؟
واقعیتش هنوز هیچی
اینکه چرا هیچی ماجرا داره، بماند. اما این و میخوام بگم:
مجموع کارهایی که داریم انجام میدیم و شبانه روزی درگیرش هستیم واقعاً خیلی سخته،مخصوصا با شرایط خانوم بودن ماها و خانواده داشتن و....
ولی برای ما انقدر ارزشمند و مقدسه که اگرصدها میلیون تومان پیشنهاد بدن بهمون، این و زمین نمیگذاریم.
خیلی چیزها مقیاس مادی نداره، انقدر دو دوتا چهارتا نکنیم☺️
@omkarrar