eitaa logo
پایشگر
457 دنبال‌کننده
29.5هزار عکس
18.6هزار ویدیو
439 فایل
☫ ﷽ ☫ رسالت ما : انتقال سریع اخبار یک خطی، صحیح ، کوتاه و دقیق با ما، هیچکس بی خبر نیست کانال نظارت بر مسوولان 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/onlin313 @ONLIN313 گلچینی از داغ ترین و بهترین خبر ،فیلم و تحلیل های مطالبه گران
مشاهده در ایتا
دانلود
🌙 شب‌نوشت 🌙 چگونه عمل به توصیه های FATF، نفاق آمریکا را پنهان می کند؟ «باراک اوباما»؛ نسبت به رؤسای جمهور قبل و پس از خود (بوش پسر و ترامپ)، در نحوه ی ابراز و اِعمال دشمنی علیه انقلاب و نظام اسلامی و ملت ایران، معمولا هوشمندتر عمل می کرد. اما یکی از ویژگی های شاخص او در دوران ریاست جمهوری اش، بلوف هایی بود که هر از گاهی بر زبان جاری می کرد. یکی از معروف ترینِ بلوف هایش را زمانی که در خصوص لزوم وضع و اعمال تحریم های بی سابقه علیه ملت ایران سخن می گفت، مطرح می کرد. او معمولا با ادبیات خاصی صحبت می کرد تا خود را خیرخواه ملت ایران نشان دهد و دشمنی اش را با نظام و نه با مردم ایران معرفی کند. او جمهوری اسلامی را نظامی دیکتاتور و ضدمردم و ملت ایران را اسیری در دستان این نظام تصویر می کرد که باید علیه نظامی که خودشان بر روی کار آورده و تاکنون نیز حفظ کرده اند بشورند، تا بدین واسطه بر روی افکار عمومی مردم ایران اثر بگذارد، به تحریم های غیرقانونی اش مشروعیت بخشد و به خیال خودش مردم ایران را با خود علیه نظام مردمیِ اسلامی ایران همراه کند. او می گفت، من دوستدار مردم ایران هستم و لذا تحریم ها را نه علیه مردم بلکه علیه نظام و بخش هایی خاص به صورت «هوشمند» اعمال خواهم کرد (مثلا هسته ای، موشکی، حقوق بشر و ...). از اینجا بود که ترکیب «تحریم های هوشمند» بر سر زبان ها افتاد. او می خواست با بکار بردن این تعبیر، میان مردم و نظام تقابل ایجاد کند؛ البته به شکلی منافقانه و در پوشش خیرخواهی. «تحریم هوشمند»، یکی از بزرگترین و دهان¬پُرکن ترین بلوف هایی بود که اوباما در زمان زمامداری اش در کاخ سفید پرتاب کرده بود! 🔴 اما چرا می گوییم «بلوف»؟ زیرا خودِ اوباما هم به خوبی می دانست که به سبب عدم داشتن اطلاعات کافی و روشن از تراکنش های مالی ایران، به هیچ وجه امکان عملیاتی کردن این نوع تحریم برای آمریکا وجود ندارد و در نتیجه ایران می تواند بخش اعظمی از این تحریم ها را بدون آنکه آمریکا باخبر شود، دور زده و خنثی نماید. به همین علت، اوباما به تحریم های همه جانبه علیه ملت و نظام ایران روی آورد، نه تحریم های نقطه ای و هوشمند، به گونه ای که کل اقتصاد ایران را عملا فلج نماید. در همین راستا بود که این دوستدار و خیرخواهِ مردم ایران، از دی ماه سال ۹۰ به بعد، با هدف انتقام گیری از مقاومت و دلاوری ملت ایران، موج جدید و شدیدی از تحریم ها را علیه این ملت به راه انداخت که مهم ترین آن ها عبارت بودند از: تحریم بانک مرکزی (دی ۹۰) – تحریم فروش نفت (تابستان ۹۱) جمع این دو تحریم و تحریم های متعدد و فراوان دیگر، شدیدترین تحریم های طول تاریخ اقتصاد دنیا را علیه ملت آزاده ی ایران رقم زدند، و جالب آنکه باز هم این تحریم ها از سوی مقامات آمریکایی «تحریم هوشمند» لقب می گرفتند! مثلا تحریم بانک مرکزیِ یک کشور به مثابه تحریم تک تک افراد جامعه محسوب شده و مانند سلاح کشتار جمعی عمل می کند. این تحریم های همه جانبه، موجب می شد که تفاوت فاحش در گفتار و رفتار اوباما پدیدار شود و پرده از چهره ی مزورانه و منافقانه ی آمریکا کنار رود. این فقط یکی از برکات تحریم ها بود. بنابر آنچه عرض شد، در صورتی که اکنون این امکان برای آمریکا فراهم شود که به تمامی اطلاعات اقتصادی و تراکنش های مالی ایران دسترسی یابد، با حفظ ساختار تحریم های همه جانبه ی قبلی، به سراغ تحریم های نقطه ای و موردی خواهد رفت و هر نهاد، شرکت و ... که با آن نقطه ی تحریم شده در ارتباط باشند نیز تحریم می کند تا آن نهادها و شرکت ها برای در امان ماندن از تحریم های آمریکا، از ارتباط با آن نقطه ی تحریم شده (مانند صدا و سیما، سپاه و بسیاری دیگر) اجتناب کنند؛ «خودتحریمی». دقت شود که این نوع تحریم، بسیار خطرناک تر از تحریم های همه جانبه است؛ زیرا موجب می شود که در اذهان و افکار عمومی، آن نقطه ی تحریم شده به عنوان عامل تحریم ها شناخته شود نه آمریکا. آمریکا، فردا می تواند ادعا کند که من دوستدار مردم ایران هستم و نه ملت ایران را، بلکه فلان نهاد و شرکت را مورد تحریم قرار داده ام. به همین واسطه، نفاق آمریکا که در دور نخست تحریم ها برملا و آشکار شده بود، تا سالیان سال در این حوزه پنهان می ماند و اجرا نمودن توصیه های FATF است که این امکان عظیم را دو دستی در اختیار آمریکا قرار می دهد. @tahlile_siasi @tahlile_siasi
⛅️ صبح‌نوشت ⛅️ «موج‌سواری»؛ شگرد مافیا 💢 در بازی مافیا، یکی راه‌هایی که «مافیا» با توسل به آن خود را در بین «شهروندان» مخفی نموده و به شهروندنمایی مبادرت می‌ورزد، عبارت است از «موج‌سواری». این روش، یکی از پرکاربردترین ترفندهای مافیاست. روش موذیانه‌ی مزبور، علاوه بر بازی مافیا در عالم سیاست نیز در میان برخی سیاسیون طرفداران خاص خود را دارد. به عنوان نمونه: 🔴 چگونه می‌توان شعار «انتقام» را از زبان آنانی که با پیچیدن نسخه‌ی «تعامل» به هر قیمت، عرصه را برای جری‌تر شدن آمریکا باز و فراهم نمودند، باور کرد؟ براستی اگر اهل «انتقام» از آمریکایی‌ها هستند، پس چرا در برابر نقض‌های آشکار، وقیحانه و مکرر آنان در برجام که در نهایت به اُردنگی تاریخی آمریکا در ۱۸ اردیبهشت ۹۷ منجر شد واکنش محکم و درخوری نشان ندادند؟ چرا به جای گریستن و ضجه زدن بر جنازه‌ی چاک‌چاک برجام، منتقم خون او نشدند؟ 💥 حقیقت آن است که شعار انقلابی «انتقام» از مستکبران از هر دهان و زبانی مسموع و قابل پذیرش نیست؛ همچنانکه هر گُرزی شایسته‌ی قرار گرفتن در هر دستی نیست. ⛔️ پس هرگونه موج‌سواری برای احیای مقبولیت متمایل به صفر، ممنوع! ⚠️ مراقب باشیم!
🌙 شب‌نوشت 🌙 چرا غرب و ایادی آن، ملت ها را با شدت به سمت «شهوات» سوق می دهند؟ ❇️ دست کم به دو دلیل کلان و اصلی: ⏪ ۱. فرض کنید می خواهید یک ملت را استعمار و استثمار کرده و علیه آن استبداد و دیکتاتوری بورزید. طبیعتا مردم طعم تلخ استعمار و استبداد شما را چشیده و پس از مدتی علیه تان قیام نموده و کمر به براندازی و کنار زدن شما می بندند. ناگزیر به این نتیجه می رسید که با این روش نمی توان منابع آن کشور را غارت کرد و مردم را در برابر خواسته ها و امیال خود تسلیم نمود. پس راه حل چیست؟ منطقا می بایست کاری کرد که هم بتوان آن کشور را تحت یوغ خود درآورد و هم از دست اعتراضات و قیام مردم خلاصی یافت. بنابرین باید بتوانید با هنرمندی خاصی وضعیتی را به وجود آورید که نه تنها مردم شما را موجودی استعمارگر و مستبد ندانند، بلکه تصور ذهنی شان آن باشد که شما فردی خیرخواه و خواهان پیشرفت و ترقی آنان هستید! 💥 اجمالا می توان گفت که راه ایجاد این توهم در اذهان مردم، اعطای «آزادی»هایی سطحی و نازل به آنان است (مانند: بی بندوباری های جنسی). در این صورت، مردمی که سرگرم و غرق در نفسانیات بوده و واقعا تصور می کنند که «آزاد» هستند، حتی ذره ای هم گمان نمی برند که عامل بخشیدن این قبیل آزادی ها به آنان، فردی مستعمِر و دیکتاتوری مکار باشد. به همین راحتی! ⏪ ۲. توجه انسان به امیال نفسانی و شهواتش، موجب ضعف و سستی اوست. در صورت تداوم شهوترانی، انسان پس از مدتی احساس می کند که دیگر قادر به مقابله با کشش های نفس خود نیست. در این حالت، آدمی احساس ضعف درونی و سرخوردگی را به شدت درک می کند. این، دقیقا همان چیزی است که قدرت های استعمارگر و مستکبر و عوامل آنان در پی آن هستند. نیازی به بیان این واقعیت مسلّم نیست که به یغما بردن منابع یک ملتِ ضعیف بسیار بسیار آسان تر است از استعمار یک ملتِ قوی. آیا استعمار یک ملتِ قوی اساسا ممکن است؟!! 💥 براستی کسی که در برابر خود و تمایلات شهوانی اش نیز نمی تواند بایستد، چگونه قادر است در مقابل استکبار قد عَلَم کند؟!
🌙 شب‌نوشت 🌙 چرا غرب و ایادی آن، ملت ها را با شدت به سمت «شهوات» سوق می دهند؟ ❇️ دست کم به دو دلیل کلان و اصلی: ⏪ ۱. فرض کنید می خواهید یک ملت را استعمار و استثمار کرده و علیه آن استبداد و دیکتاتوری بورزید. طبیعتا مردم طعم تلخ استعمار و استبداد شما را چشیده و پس از مدتی علیه تان قیام نموده و کمر به براندازی و کنار زدن شما می بندند. ناگزیر به این نتیجه می رسید که با این روش نمی توان منابع آن کشور را غارت کرد و مردم را در برابر خواسته ها و امیال خود تسلیم نمود. پس راه حل چیست؟ منطقا می بایست کاری کرد که هم بتوان آن کشور را تحت یوغ خود درآورد و هم از دست اعتراضات و قیام مردم خلاصی یافت. بنابرین باید بتوانید با هنرمندی خاصی وضعیتی را به وجود آورید که نه تنها مردم شما را موجودی استعمارگر و مستبد ندانند، بلکه تصور ذهنی شان آن باشد که شما فردی خیرخواه و خواهان پیشرفت و ترقی آنان هستید! 💥 اجمالا می توان گفت که راه ایجاد این توهم در اذهان مردم، اعطای «آزادی»هایی سطحی و نازل به آنان است (مانند: بی بندوباری های جنسی). در این صورت، مردمی که سرگرم و غرق در نفسانیات بوده و واقعا تصور می کنند که «آزاد» هستند، حتی ذره ای هم گمان نمی برند که عامل بخشیدن این قبیل آزادی ها به آنان، فردی مستعمِر و دیکتاتوری مکار باشد. به همین راحتی! ⏪ ۲. توجه انسان به امیال نفسانی و شهواتش، موجب ضعف و سستی اوست. در صورت تداوم شهوترانی، انسان پس از مدتی احساس می کند که دیگر قادر به مقابله با کشش های نفس خود نیست. در این حالت، آدمی احساس ضعف درونی و سرخوردگی را به شدت درک می کند. این، دقیقا همان چیزی است که قدرت های استعمارگر و مستکبر و عوامل آنان در پی آن هستند. نیازی به بیان این واقعیت مسلّم نیست که به یغما بردن منابع یک ملتِ ضعیف بسیار بسیار آسان تر است از استعمار یک ملتِ قوی. آیا استعمار یک ملتِ قوی اساسا ممکن است؟!! 💥 براستی کسی که در برابر خود و تمایلات شهوانی اش نیز نمی تواند بایستد، چگونه قادر است در مقابل استکبار قد عَلَم کند؟!
🌙 گاهِ شب 🌙 چرا آمریکا به تعهداتش در برجام عمل نمی‌کرد؟ ❇️ پاسخ: دست‌کم به دو علت اصلی: 🔹 یکم: امتیازات فراوان، سرشار و بی‌حسابی که دولت فعلی در برجام واگذار کرد که به واسطه‌ی آن کارآمدی ابزار «تحریم» را برای آمریکا اثبات و احیا نمود(کارآمدی ابزار تحریم پیش از توافق ژنو و منتهی به آن دوران، شدیدا از جانب آمریکا مورد تردید واقع شده بود، حتی در بین خودِ آمریکایی‌ها؛ به‌گونه‌ای که آمریکا به شدت محتاج توافق بود؛ چون به اعتراف خودِ آنان تحریم‌ها در آستانه‌ی فروپاشی قرار داشت). این وضعیت، آمریکا را به این نتیجه رساند که با به‌کارگیری ابزار تحریم می‌تواند امتیازات راهبردی دیگری نیز از ایران بگیرد. واقعا چرا آمریکا باید تحریم را رفع و به تعهدات ناچیز و اندکش عمل می‌کرد؟! 🔹 دوم: عدم واکنش مناسب و درخور دولت و مجلس در برابر نقض عهدهای مکرر آمریکا، این کشور را به این برداشت و نتیجه رساند که نقض عهد هیچ هزینه‌ی خاصی ندارد. بنابرین آمریکا به همین دلیل به روند تهی کردن برجام ادامه داد. 💥 مهم: ابزارها و اهرم‌های قدرت(مانند موشک و آزمایش‌های موشکی)، عامل به‌هم خوردن توافق نیست، بلکه عاملی است برای عقب‌نشینی دشمن از مواضعش و نشستن بر سر جایش، همانند عقب‌نشینی فاحش آمریکا در مذاکرات ژنو(آبان ۸۷)، استانبول، بغداد، مسکو و آلماتی. آزمایش‌های موشکی این پیام را به خصم منتقل می‌کند که ما به هیچ روی در حوزه‌ی دفاعی کوتاه نخواهیم آمد. این موجب می‌شود که آمریکا همین برجامی که به دست آورده را با جدیت حفظ کرده و به تعهداتش عمل کند تا توافق از هم نپاشد؛ چرا که با آزمایش موشکی، پیام اقتدار به او ارسال شده است که اگر به تعهدات خود عمل نکنی، ما نیز به تعهداتمان عمل نخواهیم کرد. 🔴 البته این پیام اقتدار زمانی می‌تواند منجر به پایبندی آمریکا به تعهداتش گردد که سایر عوامل محرک برای نقض عهد از جانب آمریکا در میان نباشد یا از وزن آنچنانی برخوردار نباشد. @abarshagerd ✍️ ✅ تحلیل سیاسی و جنگ نرم @tahlile_siasi @tahlile_siasi
⛅️ گاهِ صبح ⛅️ از آن فروردین تا این فروردین! 🔘 روزهای پایانی فروردین ۱۴۰۰ را در حالی سپری می‌کنیم که دولت آقای روحانی بازهم به سنت مألوف به مذاکرات با غربی‌ها اشتغال یافته و با اشتعال چندباره‌ی آتش آن، فضای سیاسی کشور نیز همانند گذشته از مذاکرات متأثر گشته است؛ نشست‌هایی با عنوان «مذاکرات وین» برای احیای «توافق وین». 🔴 توافق وین(برجام)؛ یعنی همان توافق غیرمطلوب، غیرمعمول، غیرمقبول، یک‌طرفه، بی‌سروته، نامتوازن و مملوّ از اشکالات ساختاری و غیرساختاری. مذاکرات وین نیز در بهترین حالت متصور، قرار است که این توافق کذایی را احیا نماید! یعنی در خوشبینانه‌ترین حالت ممکن، اجرای توافقی از سر گرفته خواهد شد که به موجب آن، صنعت هسته‌ای کشور در حدّ زیادی و در بخش‌های گسترده‌ای و به مدتی طولانی عقب رانده و مانده شده و خللی نیز در ساختار تحریم‌ها ایجاد نخواهد شد. البته لازم به ذکر است که هیچ‌یک از مقامات دولت بایدن تاکنون سخنی دالّ بر رضایت و اکتفای آمریکا به برجامِ کنونی ابراز نکرده و چندین مقام دولت این کشور رسما بر طولانی‌تر شدن محدودیت‌های هسته‌ای ایران(longer) و افزودن تعهدات موشکی و منطقه‌ای(stronger) تأکید کرده‌اند. مضافا اینکه موضع و پیشنهاد رسمی دولت بایدن در خصوص تحریم‌ها که در مذاکرات وین مطرح گردیده، به قدری وقیحانه و بی‌ارزش است که آقای عراقچی حتی از بیان صریح آن نیز خجالت می‌کشد و صرفا به اظهاراتی کلی بسنده می‌کند؛ مانند جمله‌ی تأسف‌آور ایشان مبنی بر اینکه مذاکرات وین در مسیر درستی قرار دارد! لذاست که فرض احیای برجامِ فعلی با همان کیفیتی که در تیرماه ۹۴ منعقد گردید، فرض غیرقابل دسترسی به نظر می‌رسد. اکنون بیاییم واپسین روزهای فروردین ۱۴۰۰ را با واپسین روزهای فروردین ۱۳۹۲ مقایسه کنیم. ❇️ ۸ سال پیش دقیقا در چنین روزهایی گفتگوهای «آلماتی ۲» در ۲۷ فروردین ۹۲ به وقوع پیوست که بی‌شک یکی از شاهکارهای نظام جمهوری اسلامی در عرصه‌ی «دیپلماسی رسمی» به شمار می‌آید که البته با وجود تمام خلاف‌گویی‌ها و بی‌انصافی‌ها، حقیقت آن بر تیزبینان و منصفان پوشیده نیست. منطق استوار و بی‌خدشه‌ی هیئت مذاکره‌کننده‌ی کشورمان توأم با حضوری قوی و فعالانه و مبتکرانه در گفتگوهای آلماتی ۲، چنان عرصه‌ی جَوَلان را برای مذاکره‌کنندگانِ زیاده‌خواه و پُررو و زبان‌درازِ آمریکایی و اروپایی به تنگ آورده بود که قدرت ابراز هیچ حرف متقابلی را در برابر پیشنهاد مقتدرانه و هوشمندانه‌ی مذاکره‌کنندگان انقلابی کشورمان که تمامی منافع ملی در آن لحاظ شده بود نداشتند؛ جز اینکه لازم است برای مشورت و تصمیم‌گیری نهایی به پایتخت‌هایشان بازگردند! آنجایی که مذاکره‌کنندگان ایرانی در ازای چند امتیاز ناچیز به غربی‌ها(از جمله: تعلیق ۶ ماهه‌ی یک آبشار تولید اورانیوم ۲۰ درصد در شرایطی که سوخت ۲۰ درصد نیز به میزان کافی تولید شده بود!، عدم گسترش فردو در حالی که پیش از آن به طور حداکثری از ظرفیت مرکز فردو استفاده شده بود و اساسا امکان گسترش بیشتر آن وجود نداشت! و ...)، تقاضای یک امتیاز پُرارزش و تعیین‌کننده به نام «رفع تمام تحریم‌های بانکی» را در برابر مذاکره‌کنندگان غربی قرار دادند. این در حالی بود که هیئت مذاکره‌کننده‌ی ایرانی پیشتر در گفتگوهای استانبول ۲(فروردین ۹۱) توانسته بود که بدون واگذاری هیچ امتیازی به طرف آمریکایی، رئیس‌جمهور این کشور(اوباما) را وادار نماید که به طور رسمی و کتبی حقوق هسته‌ای ایران را مطابق معاهده‌ی NPT به رسمیت بشناسد و به آن اذعان کند. غربیانی که شعار تعامل، دیپلماسی و گفتگویشان همواره گوش فلک را کر کرده است، حسابی حساب کار دستشان آمده بود و چاره‌ی کار را در ترک میز مذاکره یافتند و اعلام کردند که به پایتخت‌هایشان بازمی‌گردند و پس از چند روز به پیشنهاد ایران پاسخ خواهند داد. این «چند» روز به «چهل» روز رسید! و نهایتا نیز در انتظار نشستند تا نتایج انتخابات خرداد ۹۲ چه می‌شود که همان شد که شد. نکته‌ی بسیار مهم آنکه این موفقیت‌های بزرگ در شرایطی حاصل شد که کشورمان تحت تحریم‌های شدید و بی‌سابقه‌ی آمریکا و اروپا قرار داشت. 🎯 در صورت پدید آمدن این سؤال در اذهان شریف خوانندگان که چرا بین «آن فروردین» و «این فروردین» این اندازه تفاوت هست، پاسخ را تنها باید در تفاوت جهت‌گیری‌ها و رویکردهای کلان جستجو کرد. اقتدار و تفوّق دیپلماسی در فروردین ۱۳۹۲ حاصل نگاه «حق‌مدار» و «نتیجه‌محور» به سیاست خارجی بود؛ همچنانکه انفعال و ضعف دستگاه دیپلماسی در فروردین ۱۴۰۰ حاصل نگاه «کدخداگرا» و «سهم‌محور» به سیاست خارجی است. گرچه اهرم‌های قدرت امروز کشورمان نسبت به مقطع حصول برجام به مراتب بیشتر شده است، اما رویکرد سهم‌محوری عاجز است که حتی این اهرم‌ها را برای ستاندن حقوق و منافع ملی و عقب راندن دشمنان به کار گیرد؛ چه رسد به افزایش اهرم‌های قدرت ملی! @abarshagerd ✍️