eitaa logo
خدایا 🕋 رهایم نکن🔗
2.7هزار دنبال‌کننده
37.3هزار عکس
31.8هزار ویدیو
66 فایل
حتما روزیت بوده بیای📩 اینجا خدایی شو،🕊️ دلت روشن میشه🔆 ❤️تازمانیکه سلطان دلت خداست 💛کسی نمیتوانددلخوشیهایت را ویران کند. 💙باخدا باش وپادشاهی کن. 💜بی خداباش،هرچه خواهی کن 🔮 تبلیغات ارزان 🆔 eitaa.com/joinchat/800784548C35b1345b7e
مشاهده در ایتا
دانلود
! 🌷در خیبر محوری که دست ما بود،‌ آخرین نقطه بود و طولش سه، چهار کیلومتر می‌شد. بعد از آن هم منطقه دشمن شروع می‌شد. از بس این جاده را رفته بودیم، مثل کف دست بلد بودیم. شب عملیات به سنگر فرماندهی رفتیم تا آخرین توجیهات منطقه را بشنویم. 🌷جلسه که تمام شد، در یک سینی اسپند دود کردند و همه همدیگر را بغل کردند. پیشانی‌بندها زده شد و روضه وداع خوانده شد. حال عجیبی بود. فقط یک ساعت به عملیات مانده بود «علی بابایی» که معاون تخریب گردان بود، پیشانی‌بندی از توی سینی برداشت و روی پیشانیم بست. من هم یکی برداشتم و بر پیشانی او بستم. 🌷در آغوشم گرفت و با گریه گفت: حسین! روی پیشانی‌بندت نوشته شده؛ «یا ابوالفضل العباس (ع)» تو «جانباز» می‌شوی! من هم به شوخی گفتم: روی پیشانی‌بند شما نوشته شده؛ «یا ابا عبدالله الحسین (ع)» تو هم «شهید» می‌شوی. این صحبت‌ها در حد حرف بود و شوخی. فکرش را هم نمی‌کردم که به تحقق بپیوندد. من جانباز شدم و علی بابایی شهید شد. راوی: رزمنده دلاور جانباز حسین زارع