eitaa logo
خدایا 🕋 رهایم نکن🔗
3هزار دنبال‌کننده
33.1هزار عکس
28.7هزار ویدیو
54 فایل
حتما روزیت بوده بیای📩 اینجا خدایی شو،🕊️ دلت روشن میشه🔆 ❤️تازمانیکه سلطان دلت خداست 💛کسی نمیتوانددلخوشیهایت را ویران کند. 💙باخدا باش وپادشاهی کن. 💜بی خداباش،هرچه خواهی کن 🔮 تبلیغات ارزان 🆔 eitaa.com/joinchat/800784548C35b1345b7e
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 📢
دعای فرج 💚 ♥السلام علیک یا ابا صالح المهدے♥ ✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ ✨الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ✨اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی ✨السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ✨الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ✨یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ ✨مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرین 🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹 ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌
هدایت شده از 📢
🌷 امیرالمؤمنین (علیه السلام) : ☘ هرکس بتواند نفس خویش را از چهار صفت باز دارد او سزاوار آن است که هیچ گاه حادثه ی نا خوشایندی بر او وارد نشود. گفته شد : ای امیر مومنان! آنها کدامند؟ فرمود : 1⃣ شتاب زدگی 2⃣ لجاجت [و پافشاری بناحق] 3⃣ عجب و غرور 4⃣ سستی و تنبلی 📚 تحف العقول ٢٢٢ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از 📢
🌼❣️🌼 ❣️بر ڪشتی عشق ناخدا آمده اسٺ 🌼 ایّوب بہ طوفان بلا آمده اسٺ ❣️خشنودے قلب نازنیش صلواٺ 🌼 میلاد جوان آمده اسٺ (ع)✨🌺 🌸روز جوان مبارکباد✨🌺
❇️⇦ هر کس این اسماء مبارک را علی الصباح قبل از شروع کار هفت بار بخواند ❇️⇦ امور رزق او وسیع و آسان می شود به اذن الله تعالی ❗️اللهُمَّ یا حَنَّانُ یا مَنَّانُ یا دَیّانُ یا سُبْحانَ یا سُلطانُ یا فَتَّاحُ بِسمِ الله .اللهُ لَطیفٌ لِعِبادِهِ ما شَاءَ اللهُ لا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ❗️ 📚 مخزن الاوفاق ، ص ۵۷
: نوشتند: علی اکبر‌، بخوانید؛ نبی اکرم‌.. اَشبهُ النّاس به پیامبر: خَلقاً و خُلقاً و مَنطِقاً... میلاد حضرت علی اکبر مبارک😍
🌿💗 خدا‌ اگه‌ طولش‌ میده..' قشنگترش‌ میکنه ‌صبر‌ کنین..💥 رفیـق‌‌ من‌ غصـه ‌نخوریآ..✋🏻 تو ‌یه ‌مهـربون‌ خدایے‌ داری..'♥️ که ‌از اون‌ بالا بالاها‌ هـواتو ‌داره..' همه‌ی ‌دلهره‌هاتو‌ بسپر به‌ خودش..💕 یکم‌ صـبر ‌کن ‌حالِ ‌زندگیـت..' خوشگل‌ میشـه..🦋 مطمئن‌ باش..'😉
دیگـران را ببخش نه به خاطر اینکه لایق بخششند به خاطر اینکه تو لایق حتـی وقتـی متاسـف نیسـتند! بگذار حق با آنها باشـد اگـر این چیـزی‌سـت که بـه آن نیازمـندند برایشـان مهـر بفرست و خامـوششان کـن 💔
‌.•°‌♡‌°•. ❗️ توشه ‌برگیرید ؛ قرار نیست ‌اینجا ‌بمانیم ! مقصد جای دیگر ا‌ست💥 بقره/197🌿
〖..🕋..〗 خدا‌ یه جا ‌تو‌ قرآن ‌خیلی ‌مظلومانه ‌به‌ پیامبرش میگه ‌که‌: "بندگانم ‌را ‌آگاه ‌کن‌‌ که‌ من‌ بخشنده ‌مهربانم"💗 - ما آدم ‌ها‌ خیلی ‌فراموشکاریم😔 🤲🏻♥️} ✨
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 🕊🌷🕊 🌷 📕رمان عاشقانه،اعتقادی 🕊 📝نویسنده : بانو الف_صاد🌷 ⚜ رایان ساکت شد!چی از جون الینا میخواست؟!جواب الینا چه ربطی به رایان داشت؟! چیی در دلش نهیب زد:قبول کن اون چیزی رو که مدتهاست داری ازش فرار میکنی...قبول کن تا بفهمی چی از جون الینا میخوای... و رایان قبول کرد!!! صدای ناله مانند الینا بلند: _چی از جون من میخوای رایان؟! جواب رایان کاملا بی اراده بود: +من خودتو میخوام!... و الینا وحشت زده از این اعتراف نالید: _نه نمیخوای...تو منو نمیخوای رایان چون تو منو داشتی!...تو منو هشت ماه پیش داشتی ولی ولم کردی!درست اون زمانی که من کسیو نداشتم...درست اون زمان که منم تورو میخواستم تو منو ول کردی...!پس نخواه که حرفاتو باور کنم...نخواه... بغض و لرزش صدای الینا مثل تیغ خنجر یا هر چیز تیز دیگه ای به قلب رایان فرو میرفت... شک حرفای الینا اونقدر زیاد بود که دهن رایان رو بست... الینا حق داشت...درست زمانی که الینا نیاز به رایان داشت ولش کرده بود... الینا قدمی به عقب برداشت تا راه خونه رو در پیش بگیره اما قبل از اینکه قدم دیگه ای برداره با صدایی که از شدت بغض رو ویبره بودگفت: _من از اون چیزی که تو دلت جوونه زده و داره ریشه میدوونه باخبرم... بغضشو با هر زحمتی بود قورت داد و ادامه داد: _جلوشو بگیر...نزار رشد کنه...نزار... پشتشو کردبه رایان و خواست بره که صدای رایان میخکوبش کرد بر سر جاش: +چرا ینی تو راضی نیستی؟! پرسشی برگشت نگاهی به رایان انداخت و گفت: _منظورت چ... +نگو تو نسبت به احساس من ناراضی هستی چون باور نمیکنم... الینا عصبانی و وحشت زده نگاهی به رایان انداخت.دهن باز کرد تا انکار کنه و خودشو تبرئه کنه که رایان اجازه نداد و گفت: +هیچی نگو الینا...انکار نکن...نگو تو به من هیچ احساسی نداشتی که باور نمیکنم...تو منو دوس داشتی ولی حالا... دستشو بالا آورد و به سرتاپای الینا اشاره کرد: +حالا چت شده؟!من اصن نمیشناسمت... الینا پوزخندی زد و گفت: _هنوز خیلی مونده بتونی منه جدید رو بشناسی... رایان چشماشو ریز کرد و با خباثت پرسید: +از کجا میدونی؟!شاید شناختم... الینا که به هیچ وجه دلش نمیخواست حرفای رایان حقیقت داشته باشه.نفس عمیقی کشید تا بغضش فرو بره... بعد با صدای محکمی از بین دندونای ققل شدش غرید: _we cant be together(ما نمیتونیم باهم باشیم) بعد با سرعت نور از جلو چشمای رایان محو شد... &ادامه دارد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🕊🕊🕊🕊📚🌷❣🌷📚🕊🕊🕊🕊 📢 کپی رمان های کانال بدون اجازه ممنوع می باشد 📛 خدایا 🕋 رهایم نکن🔗 @khodaya_1
هدایت شده از 📢
دعای فرج 💚 ♥السلام علیک یا ابا صالح المهدے♥ ✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ ✨الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ✨اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی ✨السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ✨الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ✨یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ ✨مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرین 🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹 ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌