🌷🕊
کاش #هوای ما را هم داشته باشی در لحظههای طوفانی این #دنیا...
🌷#برادر_شهیدم
🌷حاج #احمد_متوسلیان
🌷#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌹
•~﷽~•
ابــــــراهیم؛ شــــهید گــــمنام است!
شایـــــــــد تـــــــو او را نـــــــشناســـــی!
ولی او خوب دردت را میداند..🙂
#برادر_شهیدم♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخشی از خاطرات شهید از کتاب «یادت باشد»
وقتی میخواست ماموریت آخر رو بره سر سفره که نشست گفت: «نمیخوای آخرین صبحونه رو با من بخوری؟» با ناراحتی و بغض گفتم: «چرا این حرف و میزنی؟ مگه اولین باره که تو میری ماموریت؟» گفت: «کاش من صداتو ضبط میکردم و با خودم میبردم که دلم برات کمتر تنگ بشه» گفتم: «مگه ما قرار نذاشتیم هر جا تونستی زنگ بزنی؟ من هر روز منتظر تماس هستم، منو اصلاٌ بی خبر نذار…» با هر مشقتی و دل کندنی که بود قرآن براش گرفتم تا راهیش کفنم. تو آخرین لحظه رفتنش رو به حید گفتم: «حمید تو روب همون حضرت زینب سلام الله علیها هرجا که تونستی باهام تماس بگیر»
گفت: «نترس هرجور باشه بهت زنگ میزنم. فقط یه چیزی من تو سوریه که هستم چجوری بهت بگم دوستت دارم؟ آخه اونجا همه بچه ها پیش من هستن و من اگه بگم دوستت دارم از خجالت آب میشم.» بهش گفتم:
«تو به جای دوستت دارم بگو: یادت باشه،🧡
اون وقت من منظورت رو میفهمم»
خیلی خوشش اومد و استقبال کرد از راه پله که پایین میرفت همونجوری با صدای بلند چندباری
بهم گفت: یادت باشه، یادت باشه…!
لبخندی زدم و من هم گفتم: «یادم هست، یادم هست…!»
شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#برادر_شهیدم