دستم نمیرسد
به بلنداے آسمان #شہادت!
اما دست به دامان شما میشوم؛
ای شہید...
تا شاید ضمانتم را بکنید :)🌱
#شهید_محمد_رضا_تورجی_زاده♥️♥️
#برادر_شهیدم
مـآدرشھیـدآرمـٰانعلۍوردۍتـومعراج
میگفـت؛
- آرمـٰانیادتہهمیشـہمداحـۍغریـبگیر
آوردنـتروگوشمیڪردۍ؟!
‹دیدۍآخرشغریـبگیـرآوردنـتمـٰادر...💔🍃›
#شهیدانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی این خاطرات رو میخونیم میبینیم چقدر تو معرفی قهرمانان واقعی ایران کوتاهی شده...
اولین اسیر، آخرین آزاده!
سیدالاسرا، #شهید حسین لشگری
#شهداشرمندهایم
#پنجشنبه_های_دلتنگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◎🌹🌱◎
صبر زیباست
اما نه در فراق تو...
#پنجشنبه_های_حسینی
#امام_حسین
┈──• ⸼࣪ ⊹🪴⊹ ⸼࣪ •──┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-
رفیق حواست به جوونیت باشه
نکنه پات بلغزه، قراره با ایـن پاها
تو گردان صاحبالزمان باشی...!'🌱
شهید حمید سیاهکالی مرادی
با ذکر صلوات..
#امامزمانم
#برادرشهیدم
در کوله بارم چیزی ندارم
غیر از دلی مستِ شوقِ شهادت.. 🕊
شهیدمحمدابراهیمهمت
#اللهمارزقناشهادت
‹ #شهیـدآنه›
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شہید شدن دل مۍخواهد دلۍ که . .
آنقدر قوۍ باشد و بتواند بریدھ شود🕊
از همہ تعـلقات؛ دلۍ که آرام،لِہ شود
زیر پایت و شہدا دلدارِ بۍدل بودند
شهیدمحمدرضادهقانامیری
#رفیقشهیدم
#شهیدانه
سـرش میرفـت نمـاز اول وقـتش را ترک نمیکرد!
همیشه میگفت:
مأموریتی مهم تـر از" نماز "نداریم!☘
_حاج قاسم سلیمانی
#شهیدانه
امام صادق علیه السلام میفرمایند:
هر کس سوره جمعه را در شب جمعه بخواند کفاره گناهان ما بین دو جمعه خواهد بود
#شب_جمعه
•| #قرآنیات |•
🔰 امام صادق علیهالسلام:
«هر کس سوره جمعه را در هر شب جمعه بخواند، کفاره گناهان مابین دو جمعه خواهد بود.»
📚 بحارالانوار، جلد ۸۶، صفحه ۳۸۲
#شب_جمعه
#امام_زمان
❤️✨هروقتمیریرختخوابٺ
یهسلامۍهمبهامامزمانٺبده
۵دقیقهباهاشحرفبزن
چهمیشودیهشبیبهیادکسیباشیمکه
هرشببهیادمانهست...
بسم رب الشهداء و الصدیقین
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ
هرگز مپندارید کسانى که در راه خدا کشته مىشوند مردهاند، بلکه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزى مىگیرند.
دعای عهد.pdf
245.4K
🔖پی دی اف #دعای_عهد
📝همراه با ترجمه
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
#خاطرات_شهید
●«هراچ» بچه آخر خانواده بود. دو خواهر و یك برادر داشت. وی علاقه بسیار زیادی به خواهرانش داشت. دوست داشت با همه معاشرت نماید. به همه كمك میكرد. او میگفت: مادر، اصلاً نگران من نباش و راجع به من فكر نكن. وی همیشه سرود «شهیدان زنده اند» را زمزمه میكرد.
●روز نامزدی برادرش بود و تمام مدت، من منتظر بازگشت «هراچ» بودم، خواستم بروم برایش پیراهن بگیرم. منصرف شدم، فكر كردم خوب، پیراهن برادرش را خواهد پوشید. «هراچ» دوست نداشت زیاد لباس بخرد. تمام مدت منتظر و چشم به راه او بودم. «هراچ» نیامد.
●دل شوره و حالت عجیبی داشتم. فكر میكردم كه از خستگی زیاد است. هنگام جشن، زمانی كه به عروس هدیه میدادم، لرزش تمام وجودم را فرا گرفت. حتی نمیتوانستم گردنبند عروس را به گردنش بیاویزم. در همان حالی كه من داشتم به عروسم هدیه میدادم، «هراچ» عزیز من به شهادت رسیده بود.
●آن روز به ما خبر نداده و گذاشتند پس از مراسم نامزدی و روز بعد اطلاع دادند كه «هراچ» به شهادت رسیده است. ما دیگر حال خود را نمیدانستیم. جمعیت فراوانی در خانه ما جمع شده بود. مردم در این ایام ما را تنها نگذارده و خود را در غم ما شریك میدانستند...
✍ به روایت مادربزرگوارشهید
📎تکاور دلاور ارتش
#شهید_هراچ_طوروسیان🌷