ادامه از بالا
✳️ نكته:
نكته ديگري كه به عنوان اشكال به بيان مرحوم مجلسي وارد است اين است كه احاديث زيادي از ناحيه ائمه وارد شده است و خود مرحوم مجلسي نيز اين احاديث را در باب مفصلي در جلد دوم بحار ص 182 به بعد جمعآوري كرده است؛ و حاصل محتواي اين احاديث اين است كه ما نبايد احاديثي را كه به ائمه نسبت داده ميشود تكذيب كرده و رد كنيم؛ گرچه اين احاديث يا بلحاظ سند ضعيفاند و يا بلحاظ محتوا بگونهاي هستند كه قبول آنها ثقيل؛ و اذعان به آنها سخت است؛ بلكه بايد در مورد آن احاديث بدون رد و اثبات، توقف كنيم تا وضعيت آنها روشن شود؛ به عنوان نمونه دو مورد از اين احاديث را از بحار ميآوريم:
الف : ابوبصير از امام باقر يا امام صادق روايت ميكند كه امام فرمود «لَا تُكَذِّبُوا بِحَدِيثٍ آتَاكُمْ مُرْجِئِي وَ لَا قَدَرِيٌ وَ لَا خَارِجِيٌ نَسَبَهُ إِلَيْنَا فَإِنَّكُمْ لَا تَدْرُونَ لَعَلَّهُ شَيْءٌ مِنَ الْحَقِّ فَتُكَذِّبُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوْقَ عَرْشِه» يعني حديثي را كه كسي از فرقههاي مرجئه يا قدريه يا خوارج به ما نسبت ميدهد تكذيب نكنيد زيرا شما (واقع امر) را نميدانيد شايد مطلب حقي باشد در اين صورت شما با تكذيبتان خدا را در بالاي عرشش تكذيب كردهايد. (بحار ج 2 ص 187).
ب: سفيان بن سمط ميگويد به امام صادق عرض كردم مردي از ناحيه شما ميآيد و از جانب شما خبري عظيم را نقل ميكند كه موجب تنگي سينه ميشود بگونهاي كه ما او را تكذيب ميكنيم؛ امام فرمود آيا نه اين است كه او خبري از من گزارش ميكند؟ گفتم بلي؛ امام فرمود آيا اين خبر (در بعيد بودن) مثل اين است كه شب، روز؛ و روز، شب گردد؟ گفتم نه؛ امام فرمود پس امر حديث را به ما واگذار و آن را رد نكن زيرا اگر آن را رد و تكذيب كني در حقيقت ما را تكذيب كردهاي. (بحار ج 2 ص 187).
با توجه به اين گونه احاديث كه تعدادش نيز فراوان است؛ اشكال به مجلسي اين است كه چرا در مورد جزء اخير دعاي عرفه طبق اين احاديث عمل نكرده و در مورد اين بخش توقف نكرده بلكه بجاي توقف، صريحا آن را انكار كرده و آن را به غير ائمه نسبت ميدهد؛ به نظر ميرسد اين انكار، شايسته مقام علمي علامه مجلسي نيست؛ غفر الله له و لنا.
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🔵 پاسخ به يك شبهه در معناي «مولا» در حديث غدير
از اشكالاتي كه بر دلالت حديث غدير بر امامت حضرت اميرالمؤمنين (ع) كردهاند، اين است كه برخي از برادران اهلسنت گفتهاند كه حديث غدير بعد از آن اتفاق افتاد كه عدهاي كه همراه با حضرت علي در يمن بودند از عملكرد آن حضرت در مقام فرماندهي سپاه ناراضي شده و اين نارضايتي خود را به پيامبر ابراز كردند؛ و پيامبر با گفتن جمله «من كنت مولاه فعلي مولاه» به آن عده متذكر شد كه اعتراضشان وارد نيست و در عوض هر كه من پيامبر را دوست ميدارد بايد علي را دوست دارد؛ بنابراين كلمه «مولا» در حديث غدير به معناي «دوستدار» و محبّ است نه به معناي امام و سرپرست.
در يادداشت حاضر ما به لحاظ تاريخي اين شبهه را بررسي كرده و پاسخ ميدهيم؛ حاصل پاسخ اين است كه ابراز نارضايتي برخي از همراهان حضرت علي در يمن از آن حضرت گرچه درست است اما اين ابراز نارضايتي بعد از واقعه غدير و بعد از رجوع پيامبر از حجة الوداع به مدينه اتفاق افتاده؛ و نه قبل از واقعه غدير كه در بازگشت به مدينه رخ داده؛ بنابراين نميتوان واقعه غدير را عكسالعملي به وقايع يمن دانست؛ و بر اين اساس، به استناد واقع يمن، نميتوان مولا را به معناي دوستدار گرفت.
✳️ توضيح اين كه شکایت برخی صحابه از علی، از وقايع یمن نزد پیامبر، بعد از واقعه غدیر خم و پس از بازگشت پیامبر از حجه الوداع به مدینه اتفاق افتاده است؛ چون افرادی که در سفر یمن همراه علی (ع) بودند در حجه الوداع و در غدیر خم حضور نداشتند تا قبل از واقعة غدير از علی نزد پیامبر شکایت کنند؛ بلكه طبق گزارشات تاريخي، حضرت علی با گماردن شخصی بجای خود، از یمن به تنهائي حركت و در حجه الوداع به پیامبر پیوست؛ اما بقیه أفراد اعزامي به يمن، در یمن ماندند؛ و حضرت علی بعد از حج و پس از واقعه غدیر دوباره به یمن مراجعت کرد؛ و سپس همراه افراد تحت أمرش به مدینه بازگشتند؛ و در این زمان بود که در مدینه عدهای از علی نزد پیامبر شکایت و إظهار بیمهری کردند؛
✳️ بنابراین، این که واقعه غدیر خم، عکس العمل شکایت یمنرفتهها، از علی باشد کاملا خلاف وقايع مسلم تاريخي است؛ در ادامه به دو روايتي كه ابنكثير شامي در كتاب «البداية و النهاية» خود در اين زمينه آورده اشاره ميكنيم.
1️⃣: ابوسعید خدری گفت پیامبر علی را به سوی یمن فرستاد؛ من هم در بین کسانی بودم که با علی به یمن رفتند؛ وقتی شتران صدقهای جمع شدند ما از علی درخواست کردیم که سوار آن شتران شویم و شتران خود را استراحت دهیم؛ و این در حالی بود که در شتران خود سستی دیدیم؛ اما علی از آن کار ابا کرد و گفت شما سهمی مثل سایر مسلمانان دارید؛ ابوسعید گفت وقتی علی (از كار يمن) فارغ شد و خواست از یمن منصرف شود شخصی را آنجا بر ما امیر کرد؛ و خودش به سرعت حرکت کرده تا حج را درک کند «فلما فرغ علي وانصرف من اليمن راجعا، أمّر علينا إنسانا فأسرع هو فأدرك الحج»؛ و وقتی حجش را انجام داد پیامبر به او گفت زود بسوی اصحابت برگرد تا آنها را رهبری کنی؛ ابوسعید گفت ما (در غیاب علی) از کسی که علی او را جانشین خود کرده بود درخواست همان کاری را کردیم که علی ما را از آن محروم کرد؛ آن امیر درخواست ما را انجام داد؛ اما وقتی علی دوباره آمد فهمید که از شتران صدقهای سواری کشیدهاند؛ چون اثر آنرا در مرکبها دید؛ لذا آن امیر را مذمت و سرزنش کرد؛ ابوسعید گفت من گفتم بخدا قسم اگر به مدینه و نزد رسول خدا رفتم خشونت و تنگیهایی که دیدیم را به پیامبر می گویم؛ ابوسعید گفت وقتی به مدینه آمدیم نزد رسول خدا رفتم میخواستم چیزی را که قسم خورده بودم، به رسول الله بگویم؛ به ابابکر برخوردم که از نزد پیامبر خارج میشد؛ او وقتی مرا دید ایستاد و به من خوشآمد گفت؛ از من سؤال کرد و من نیز از او سؤال کردم گفت کی آمدهای؟ گفتم دیشب؛ با من نزد رسول خدا بازگشت و به پیامبر گفت این سعد بن مالک (ابوسعید خدری) است که اجازه ورود میخواهد؛ پیامبر فرمود که به او اذن ده که درآید من داخل شدم به پیامبر تحیت گفتم و پیامبر نیز به من تحیت گفت؛ به او سلام کردم؛ او از خودم و اهلم سؤال کرد و در سؤال اصرار میکرد؛ من گفتم ای رسول خدا، ما از علی خشونت و بدصحبتی و تنگی دیدیم؛ پیامبر در سخن پیشی گرفت؛ ولی من شروع کردم که چیزهائی را که دیده بودیم بشمارم، تا این که من در وسط کلامم بودم پیامبر به ران من که نزدیکش بودم زد و گفت ای سعد بن مالک، فرزند شهید، از گفتههایت در بارۀ علی دستنگه دار بخدا قسم تو میدانی که او در راه خدا به جوش و خروش آمده (البدایة و النهایة ج 7 ص 382).
ادامه دارد👇
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
ادامه از بالا👇
از عبارت «فلما فرغ علي وانصرف من اليمن راجعا، أمّر علينا إنسانا فأسرع هو فأدرك الحج» در روايت فوق بخوبی روشن است که از گروهی که هم زمان با حجه الوداع، به یمن رفته بودند تنها علی بن أبیطالب از یمن به مکه آمد و در حجه الوداع به پیامبر ملحق شد؛ اما بقیه أفراد، تحت امر شخص ديگري در یمن ماندند تا این که علی (ع) دو مرتبه به آنها ملحق شد؛ و همچنین از عبارت «فلما قدمنا المدينة غدوت إلى رسول الله» روشن میگردد که افرادی که از علی شکایت کردند بعد از برگشت از یمن، و در مدینه این شکایت را کردند نه قبل از مراسم روز غدیر خم که هنوز پیامبر به مدینه برنگشته بود؛ بنابرین این که واقعه غدیر خم عکس العمل شکایت برخی يمنرفتهها از علی باشد کاملا خلاف وقایع تاریخی است.
2️⃣ : عمرو بن شاس اسلمی گفت من در گروهي بودم كه همراه علی بن أبیطالب توسط پیامبر به یمن اعزام شدند؛ علی به من، برخی جفاها کرد و من در درونم بر علیه او احساس بدی داشتم؛ وقتی به مدینه برگشتم از او در مجالس مدینه و نزد کسانی که آنان را میدیدم شکایت میکردم؛ روزی وارد مسجد شدم در حالی که پیامبر در مسجد نشسته بود؛ وقتی پیامبر دید که من به چشمانش نگاه میکنم به من نگاه کرد تا این که کنار او نشستم؛ وقتی نشستم پیامبر گفت بخدا قسم ای عمرو بن شاس تو من را آزار دادی؛ گفتم إنا لله وإنا إليه راجعون؛ پیامبر فرمود هر کس علی را بیازارد مرا آزار داده است (البدایة و النهایة ج 7 ص 382).
✳️ از این روایت نيز، مخصوصا از عبارت : «فلما قدمت المدينة، اشتكيته في مجالس المدينة» بخوبی فهمیده میشود که شکایت از علی نزد پیامبر بعد از برگشت از یمن و در مدینه انجام شد، نه قبل از مراسم روز غدیر خم که هنوز پیامبر به مدینه برنگشته بود؛ بنابرین نباید واقعه غدیر را عکس العمل شكايت يمنرفتهها دانست؛ و بنابراين به استناد واقع يمن، نميتوان مولا را به معناي دوستدار گرفت.
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
asfar3_056 P65 - S 16.mp3
6.8M
📕 #اسفار
#جلد_سوم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه 56
📖 الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة / مکتبة المصطفوی / ۱۳۶۸
صفحه 65 سطر 16
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
asfar3_057 P68 - S 1.mp3
7.47M
📕 #اسفار
#جلد_سوم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه 57
📖 الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة / مکتبة المصطفوی / ۱۳۶۸
صفحه 68 سطر 1
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
02_047 P493-S22.mp3
435.6K
📕 #شرح_فصوص_الحكم (قيصري)
🍀فص حكمة نفثية في كلمة شيثية🍀
#استاد_عشاقی
📌 جلسه 47
📖 شرح فصوص الحكم، چاپ بوستان كتاب (1382)، ص493 س 22
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
02_048 P494-s1.mp3
9.12M
📕 #شرح_فصوص_الحكم (قيصري)
🍀فص حكمة نفثية في كلمة شيثية🍀
#استاد_عشاقی
📌 جلسه 48
📖 شرح فصوص الحكم، چاپ بوستان كتاب (1382)، ص494 س 1
پايان فص شيثي🍀
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
asfar3_058 P69 - S 3.mp3
6.82M
📕 #اسفار
#جلد_سوم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه 58
📖 الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة / مکتبة المصطفوی / ۱۳۶۸
صفحه 69 سطر 3
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
asfar3_059 P70 - s 7.mp3
6.82M
📕 #اسفار
#جلد_سوم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه 59
📖 الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة / مکتبة المصطفوی / ۱۳۶۸
صفحه 70 سطر 7
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
05_001 P 569 - S1.mp3
4.56M
📕 #شرح_فصوص_الحكم (قيصري)
🍀فص حكمة مهيمية في كلمة ابراهيمية🍀
#استاد_عشاقی
📌 جلسه 01
📖 شرح فصوص الحكم، چاپ بوستان كتاب (1382)، ص 569 س 1
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
05_002 P 570 - s13.mp3
5.01M
📕 #شرح_فصوص_الحكم (قيصري)
🍀فص حكمة مهيمية في كلمة ابراهيمية🍀
#استاد_عشاقی
📌 جلسه 02
📖 شرح فصوص الحكم، چاپ بوستان كتاب (1382)، ص 570 س 13
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
asfar3_060 P70 - s 15.mp3
6.54M
📕 #اسفار
#جلد_سوم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه 60
📖 الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة / مکتبة المصطفوی / ۱۳۶۸
صفحه 70 سطر 15
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram