25.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دستہ هاےعزادارے
در بین الحرمین
کربلا | ۱۷صفر ۱۴۴۲
من ایرانم و تو عراقے
چہ فراقے...💔
مےخوام دلاے
فراق ڪشیده تون رو ببرم
ڪربلا...🚶♀
حتما ببینید☝️💔
خودتون رو بین زوار و عزادارا تصور ڪنید
جاے ما دارن عڪس حاج قاسم رو تو حرم مےچرخونن🙃
#دارممیمیرم...😭
#کربلا
#بین_الحرمین
#برسانسلاممارا 🥀
اولین سال است ڪہ نیستی
گره بہ ڪار اربعینمان اُفتاد
#حاجقاسمسلیمانے
#کربلا
#بین_الحرمین
157.6K
#بہوقتحسرت .."⏳💔
شہیدآ.."
نگآڪنیدبہحآلمآ ..✋
شمآروبحقخآکجبہهآ ..!
انشا ٔ اللہ مآهمبریممثشمآ..˝
تآ#کربلآ..(:💔
#کجآییداۍشهیدآنخدآیۍ..!؟😭
حســــــــــــینآقام😭
جوونیہمابہفدات*-*
حســــــــــینآقام✋
کۍمیرسیمبہ#کربلا ..!؟💔
ᬉداࢪاݪقرار
#دقایقناب ..!⏳🎶 نوکریمونقبولہ"✋ انشا ٔ اللہکہ ! بامحبتوعنایترضاعلیہسلام(:"💔 #الوداعاۍماه
اگہیکۍازمانبود ..!
بقیہیادشبکننسالدیگہتوروضہها(:"💔
اگہیکۍازمانبود"
بقیہیادشبکننتواربعینتو#کربلا ..💔
مداحی آنلاین - تو خیال مستیم قصه پردازم - سید رضا نریمانی.mp3
11.08M
#مولودے✨
#میݪادنبے🌸
✨✨
💐لیلالیلالیلالیلا
💐مولامولامولامولا
آقاآقاآقاآقا💐
💐عشقم#احمد حیدرزهرا
✨✨
دنیامیشم#باتۅ🙃
آقامیشمباتو
#مننورچشمایزهرامیشمباتو😍🌸
✨✨
خادممیشمباتو😎
عالممیشمباتو
امشبمن #کربلا عازممیشمباتو💔
✨✨
#آسیدرضانریمانے
#من_محمد_را_دوست_دارم
هدایت شده از مبتلا...
خیلی گذشته از
سفر آخرم حسین
با خاطرات کرب و بلا
گریه میکنم...
#کربلا
@mobtalaaa
ᬉداࢪاݪقرار
و سپس از چشمانمـ.. #جارے میشود...)"
خدایا!!
باز مث قبلنا بی تاب و بی قرار شدیم...
باز راه کربلا بسته شده و......
بر دلم ترسم بماند آرزوی #کربلا 😭
ناکام اَجَلمو نرسونی💔
هدایت شده از کانال رسمی شهید امید اکبری
✅ ماجرای #دست_سوخته
🍁...يك بار به ديدنم آمد و گفت: مي خواهم براي پياده روي #اربعين به بصره بروم و مسير طولاني بصره تا #كربلا را با پاي پياده طي كنم.
با توجه به اينكه كارت اقامت او هنوز هماهنگ نشده بود با اين كار مخالفت كردم اما #هادي تصميم خودش را گرفته بود.
آن روز متوجه شدم كه پشت دست #هادي به صورت خاصي #زخم شده، فكر مي كنم حالت سوختگي داشت. دست او را ديدم اما چيزي نگفتم.
🍁#هادي به بصره رفت و ده روز بعد دوباره تماس گرفت و گفت: سيد امروز رسيديم به #نجف، منزل هستي بيام؟
گفتم: با كمال ميل، بفرماييد.
#هادي به منزل ما آمد و كمي استراحت كرد. بعد از اينكه حالش كمي جا آمد، با هم شروع به صحبت كرديم.
#هادي از سفر به بصره و پياده روي تا #نجف تعريف مي كرد، اما نگاه من به #زخم دست #هادي بود كه بعد از گذشت ده روز هنوز بهتر نشده بود!
🍁صحبت هاي #هادي را قطع كردم و گفتم: اين #زخم پشت دست براي چيه؟ خيلي وقته كه مي بينم. سوخته؟
نمي خواست جواب بده و موضوع را عوض مي كرد. اما من همچنان اصرار مي كردم.
بالاخره توانستم از زير زبان او حرف بكشم!
🍃🍃مدتي قبل در يكي از شب ها خيلي اذيت شده بود. مي گفت كه #شيطان با شهوت به سراغ من آمده بود. من هم چاره اي كه به ذهنم رسيد اين بود كه دستم را بسوزانم!
من مات و مبهوت به #هادي نگاه مي كردم. درد دنيايي باعث شد كه #هادي از آتش شهوت دور شود. آتش دنيا را به جان خريد تا گرفتار آتش جهنم نشود.
📚 برشی از کتاب پسرک فلافل فروش، طلبه شهید مدافع حرم #هادی_ذوالفقاری
@shahidomidakbari