‍ ‍ ‌ ✹﷽✹ ═══════ ೋღ🕊ღೋ══════ 📕#تجلی‌حقیقت_نجات‌بشریت #قسمت‌‌پنجم وزیر:بله،مفسرین قران ومورخین چنین می گویند. علوی:ملکشاه بداندکه شیعه معتقد است قران درزمان رسول خدا (ص) هم چنان که فعلا موجود ودردسترس همه است جمع اوری شد؛نه حرفی ونقطه ای از ان کم ونه بران افزوده شد. ولی اهل سنت معتقدندکه بعضی از سوره های قران ناقص است وبربعضی افزوده شده وبعضی از ایات ان مقدم وبعضی مؤخر گشته ورسول خدا(ص)ان را جمع اوری نکرده است،بلکه عثمان در زمانی که به حکومت وامارت رسید قران راجمع اوری کرد. راوی:عباسی(وقت راغنیمت شمرد واز باب مغلطه)گفت: عباسی:جناب ملکشاه توجه دارندکه این مرد،عثمان راحاکم وامیر نامید وبه عنوان خلیفه پیغمبر(ص) از او یاد نکرد. علوی:بله،عثمان خلیفه ی پیغمبرنبود. ملکشاه:برای چه وبه چه دلیل عثمان خلیفه نبود؟ علوی:به همان دلیل که شیعه عقیده داردخلافت ابوبکروعمر وعثمان باطل است. راوی:ملکشاه(که گویی تغییر حالت پیدا کرد)اندکی بر آشفت وباتعجب پرسید: ملکشاه:برای چه شیعه این چنین عقیده دارد؟ علوی:زیرا عثمان با رای شورای شش نفره ای که عمر تشکیل داده بود وخود او هم جزو ان بود حاکم شد.سه نفریادونفراز ایشان عثمان رابر گزیدند؛پس مشروعیت خلافت عثمان وابسته به تعیین عمر است.وعمر به سبب وصیت وسفارش ابوبکربه حکومت رسید.بنابراین،حکومت عمر منوط ومربوط به ابوبکر است،وابوبکربه واسطه ی انتخاب چندنفرمعدود معلوم الحال به حکومت رسید،ان هم به زور شمشیر واعمال ظلم وشکنجه وپرخاش وسخان رکیک؛به همین جهت عمر درحقش می گفت:کانت بیعه الناس لابی بکر فلته من فلتات الجاهلیه،وقی الله المسلمین شرها،فمن عاد الیها فاقتلوه.یعنی،"بیعت مردم باابوبکر قضیه ای بی مبنا وبی ریشه به شیوه ی جاهلیت بود.امیداست خداوند مسلمانان رااز شراین قضیه حفظ کندوهرکه این گونه رفتار کند،ازاین به بعد حتمااو را بکشید"،و ابوبکر می گفت:أقلیونی أقلیونی فلست بخیرکم وعلی فیکم.یعنی"مرا رهاکنید،مرارها کنید؛من بهتر وداناتر ازشما نیستم.وعلی (که از هرجهت شایستگی مقام ریاست وزعامت ورهبری وخلافت رادارد)دربین شمامسلمانان است." بدین جهت،شیعه معتقداست که خلافت این سه نفر،از ریشه واساس باطل است. راوی:ملکشاه روبه وزیر کرد وگفت: ملکشاه:ایا علوی صحیح می گوید،ابوبکر وعمرچنین سخنانی گفته اند؟ وزیر:بله،تمام مورخین چنین نوشته اند. ملکشاه:اگر این چنین است،پس چرا مابه این سه نفر احترام می گذاریم(وانان راخلیفه می دانیم)؟ وزیر:از گذشتگان خود پیروی کرده ایم. دراین هنگام علوی روبه ملکشاه کرد وگفت: علوی:ملکشاه از وزیر بپرسد که ایا متابعت وپیروی از حق سزاوار وشایسته است یاپیروی از أسلاف وگذشتگان(گمراه خود)؟ایا پیروی کورکورانه از گذشتگان،مخالف باحق وحقیقت نیست؟ایا مشمول این ایه ی شریفه نمی شویم که خدای تعالی درسوره ی زخرف،ایه ی22(درسرزنش وتوبیخ این دسته از مردم گمراه)می فرماید:انا وجدناء اباءنا علی امه وانا علی اثارهم مقتدرون. یعنی ؛"پدران خود را بر ایین وعقایدی یافتیم والبته از انهاپیروی خواهیم کرد". *خلیفه ی واقعی پیغمبر (ص)کیست؟ راوی:ملکشاه درحالی که روی خطابش به علوی می بود گفت: ملکشاه:اگراین سه نفرخلیفه ی رسول خدا(ص)نباشند،پس چه کسی خلیفه وجانشین ان حضرت خواهد بود؟ علوی:خلیفه ی (بلافصل)ان حضرت ،علی بن ابیطالب ع است. ملکشاه:... #ادامه‌دارد... ═══════ ೋღ 🕊ღೋ══════ #امام‌حسنی‌ام #عشاق‌الحسن‌محب‌الحسن‌ع https://eitaa.com/oshagholhasan_313