فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از داداش احمد
میپرسن تا حالا عاشق♥️😍
شدی؟؟؟
عشق واقعی را شما دیدید👌
╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮
🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🦋
🦋♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️
#منمحمدرادوستدارم 🍃🌸
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid
╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#رهبــــــــــــــــــــرانہ💚 😍
دیدم که صلابت تو پابرجا ماند
انگشت تحیر به لب دنیا ماند
والله به تاریخ نخواهند نوشت
سیدعلی خامنه ای تنها ماند
-حضرتماهـ🌙
╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮
🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🦋
🦋♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️
#منمحمدرادوستدارم 🍃🌸
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid
╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
#به_وقت_حاج_قاسم💚🌹💚
ڪشتید، اگرچه🕊
شیر ڪرمانے را🥀
سردار بزرگ ما🌹
سلیمانے را 🌸
آمادهۍ انتقامِ🔥
خونین باشید👋🏻
باید بچشید....🌷
زهر ایرانے را🇮🇷
╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮
🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🦋
🦋♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️
#منمحمدرادوستدارم 🍃🌸
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid
╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
#به_وقت_هشت💚🌹💚
ز مُلک تا ملکوتش حجاب بردارند
🍃هر آن که خدمت جام جهان نما بکند
🌺 ز بخت خفته ملولم بُود که بیداری
🌿به وقت فاتحه صبح یک دعا بکند
🌸حافظ
🦋السَّلامُ عَلَيْكَ يا أنیسَ النُفوس
╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮
🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🦋
🦋♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️
#منمحمدرادوستدارم 🍃🌸
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid
╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دیالوگ_ماندگار💚🌹
نگران نباشید ؛
اگرم نباشه یدونه میسازیم که امثال شما
توش جاشن✊🏻😏
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
و چون به آنها میگویند:
در زمین فساد نکنید،
میگویند:ما فقط اصلاح گر هستیم!
آگاه باشید!
یقینا خود آنها فسادگر هستند،
ولی درک نمیکنند!
(آیه ۱۱و۱۲سوره بقره)
🎥 #آقازاده
╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮
🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🦋
🦋♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️
#منمحمدرادوستدارم 🍃🌸
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid
╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
#هر_شب_یک_آیه💚
| و سپاھ شما
هر چند فراواݩ باشد
برايتاݩ سودے نخواهد داشت
ڪھ خدا با مؤمناݩ است. | ❤️🍃
#نور🌱 | سورھ انفال آیه ۱۹
هدایت شده از 🕊💜ࢪٻحـــاݩھاݪݩݕــۍ💜🕊
37.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫به فرموده مولا و مقتدایمان هر روز 🌟دعای هفتم صحیفه سجادیه🌟 را میخوانیم👆👌👌
اَللّٰهُمَ عَجْل لوَلِیِّکَ اَلفَرَج
•┈••✾🕯🏴🕯✾••┈•
#من_محمد_را_دوست_دارم💕
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid
❣﷽❣
📚 #رمــان
•← #من_با_تو ...
9⃣4⃣ #قسمت_چهل_ونهم
زن روے مبل نشستہ بود،
با دیدن من لبخند زد و از روے مبل بلند شد!😊
رفتم بہ سمتش و سلام ڪردم، جوابم رو داد و گرم دستم رو فشرد.
مادرم رو بہ روش نشست و بہ من اشارہ ڪرد پذیرایے ڪنم.😊
وارد آشپزخونہ شدم
و با سلیقہ مشغول چیدن میوہ ها 🍎🍌🍇توے ظرف شدم،ظرف میوه رو برداشتم و بہ سمت مادرم و مادر حمیدے رفتم.😊
بشقاب ها 🍽رو چیدم و میوہ تعارف ڪردم، مادر حمیدے با مهربونے گفت:
_زحمت نڪش عزیزم.
لبخندے زدم و گفتم:
_زحمت چیہ؟
نشستم ڪنار مادرم، مادر حمیدے با لبخند نگاهم ڪرد،چادر مشڪے و روسرے مدل لبانے سبز رنگش صورتش رو قاب ڪردہ بود،صورت دلنشین و مهربونے داشت رو بہ من گفت:
+من مادر یڪے از هم دانشگاهتیم....
سریع گفتم:
_بلہ میدونم.
+پس میدونے براے چے اینجام؟😊
سرم رو بہ نشونہ مثبت تڪون دادم و تڪرار ڪردم:
_بلہ!☺️🙈
نگاهے بہ مادرم انداخت و گفت:
_با مادرت صحبت ڪردم و توضیح دادم، این پسر من یڪم خجالتیہ روش نشدہ با خودت صحبت ڪنہ
با تعجب گفتم:
_ولے دیروز بہ من گفتن!😟
لبخندش پررنگتر شد:
_پس گفتہ با من هماهنگ نڪردہ! آخہ انقدر خجالت میڪشید روش نشدہ آدرس بگیرہ تعقیبت ڪردہ.
پیشونیم رو دادم😟😳 بالا و گفتم:
_تعقیبم ڪردن؟
سرش رو تڪون داد و گفت:
_آرہ یڪم عجول برخورد ڪردہ بهش گفتم باید من میومدم دانشگاہ باهات صحبت مے ڪردم، جووناے امروزے اید دیگہ!☺️
دست هام رو بهم گرہ زدم،ادامہ داد:
_در واقع امروز اومدم براے ڪسب اجازہ ڪہ یہ وقت مناسب با همسرم و پسرم بیایم براے آشنایے بیشتر!☺️
✍نویسنده: #لیلی_سلطانی
🌹🍃🌹🍃
❣﷽❣
📚 #رمــان
•← #من_با_تو ...
0⃣5⃣ #قسمت_پنجاهم
موهاے بافتہ شدم افتادہ بود روے شونہ م با دست انداختمشون روے ڪمرم و گفتم:
_پدر و مادر اجازہ بدن منم راضے ام تشریف بیارید!☺️🙈
مادر حمیدے از روے مبل بلند شد و گفت:☺️
_ان شاء اللہ ڪہ خیرہ!
مادرم سریع بلند شد و گفت:😊
_ڪجا؟چیزے میل نڪردید ڪہ!
بلند شدم و ڪنارشون ایستادم،
مادر حمیدے ڪش چادرش رو محڪم ڪرد و گفت:
_براے خوردن شیرینے میایم!☺️
دفترچہ📝 و خودڪارے از توے ڪیفش👜 درآورد و مشغول نوشتن چیزے شد.
برگہ رو ڪند و گرفت بہ سمت مادرم:
_این شمارہ ے خودمہ هروقت خواستید تماس بگیرید.😊
با مادرم دست داد، دستش رو بہ سمت من گرفت و گفت:
_چشم امیدم بہ شماستا.☺️
و گونہ م😘 رو بوسید.
دستش رو فشردم، توقع انقدر گرمے و مهربونے رو از مادر یڪ طلبہ نداشتم.
حتے منتظر بودم بخاطرہ پوششم بد نگاهم ڪنہ!😌
واقعا مادر یڪ طلبہ بود!😇
✍نویسنده: #لیلی_سلطانی
🌹🍃🌹🍃
❣﷽❣
📚 #رمــان
•← #من_با_تو ...
1⃣5⃣ #قسمت_پنجاه_ویکم
وارد حیاط 🌳دانشگاہ شدم،
چند قدم بیشتر برنداشتہ بودم ڪہ بهار بدو بدو بہ سمتم اومد و دستش رو زد روے شونہ م:😉
_بَہ عروس خانم!
چپ چپ نگاهش ڪردم و گفتم:
_اولاً سلام،دوماً نہ بہ بارہ نہ بہ دارہ چرا جار میزنے؟!
با شیطنت نگاهم ڪرد و گفت:
_سلام عروس! اگہ بہ دار و بار و در و پنجرہ نبود ڪہ مامانش نمے اومد خونہ تون شمام اجازہ نمے دادے
بیان!😌😉
همونطور ڪہ قدم بر مے داشتم گفتم:
_بیا بریم ڪلاس دیر میشہ!
بهار نگاهے بہ ساعت مچیش انداخت و گفت:
_دہ دیقہ موندہ بیا تعریف ڪن ببینم چے شد!😊
پوفے ڪردم و گفتم:
_وا چے بشہ؟! هیچے نشد!😬
بهار چشم هاش رو ریز ڪرد و گفت:
_خب بابا حمیدے رو نخوردم!😕
خواستم ڪلاس بذارم و شوخے ڪنم همونطور ڪہ با دست گوشہ ے چادرم رو گرفتہ بودم گفتم:😌😏
_بهار من ڪہ قبول نمے ڪردم مامانش خیلے گیر بود ڪم موندہ بود بگم سمج بسہ دیگہ چقدرم بداخلاق و بد عُنق!
همونطور ڪہ دست هام😌 رو تڪون میدادم ادامہ دادم:
_هے اصرار پشت اصرار آخر قبول ڪردم بابام اجازہ بدہ بیان،از این زناے ڪَنہ بود!😌😉
بهار همونطور ڪہ بہ پشت سرم زل زدہ بود گفت:😳😥
_شنید!
با دهن باز بہ صورتش خیرہ شدم، چندبار دهنم رو تڪون دادم بہ زور سرم رو برگردوندم ڪسے رو ندیدم چندتا از بچہ هاے دانشگاہ در حال رفت و آمد بودن رو بہ بهار گفتم:
_حمیدے پشت سرم بود؟!😨
زل زد بہ چشم هام و گفت:
_نہ بابا توام،وگرنہ الان مچالہ شدہ بودے ڪف زمین! سهیلے رو میگم،انگار بلندگو قورت دادے!😐 داشت مے اومد صداتو ڪہ شنید مڪث ڪرد پروندہ ے غیبتم پیش سهیلے رد ڪردے!
نفسم رو بیرون دادم و گفتم:
_درد نگیرے فڪر ڪردم حمیدے پشت سرم بودہ!🙁
بازوم رو گرفت،با تعجب گفتم:
_راستے بهار من اصلا تو مغزم نمیگنجہ حمیدے اومدہ خواستگاریم آخہ چیزے ازش حس نڪردہ بودم.
بهار با شیطنت نگاهم ڪرد و گفت:😉☺️
_از آن نترس ڪہ هاے و هوے دارد از آن بترس ڪہ سر بہ توے دارد!
با چشم هاش بہ جایے اشارہ ڪرد،رد نگاهش رو گرفتم حمیدے نزدیڪ ما راہ مے اومد با دیدن نگاہ من لبخند ڪم رنگے زد، خواست بیاد سمتمون ڪہ سهیلے از پشت دست روے شونہ ش گذاشت و گفت:
_مهدے بیا ڪارت دارم!
قیافہ ے سهیلے جدے و ڪمے اخم آلود بود.😠 متوجہ نگاہ خیرہ م شد سرش رو بلند ڪرد اما نگاهش بہ من نبود!
سریع نگاهم رو ازش گرفتم
و با بهار وارد ساختمون دانشگاہ
شدیم.😕
✍نویسنده: #لیلی_سلطانی
🌹🍃🌹🍃
❣﷽❣
📚 #رمــان
•← #من_با_تو ...
2⃣5⃣ #قسمت_پنجاه_ودوم
جلوے آینہ مشغول مرتب ڪردن شالم بودم ڪہ مادرم وارد اتاق شد.همونطور ڪہ با دست چادرش رو گرفتہ بود با حرص گفت:😬
_هانیہ!هانیہ!هانیہ!
خونسرد گفتم:😊
_جانم.
از تو آینہ زل زدم بهش و ادامہ دادم:
_جانم
برگشتم سمتش و با لبخند باز گفتم:
_جانم!شد سہ بار،بے حساب!😊
مادرم پوفے ڪرد و گفت:😤😬
_الان میان!
چادرم رو از روے رخت آویز برداشتم و گفتم:😄
_مامان خواستگارے منہ ها،تو چرا هول ڪردے؟
مادرم همونطور ڪہ در رو باز مے ڪرد گفت:
_اون از بابات ڪہ نشستہ سریال میبینہ این از تو ڪہ تازہ یادت افتادہ آمادہ شے، پدر و دختر لنگہ ے هم بیخیال!😤😬
با گفتن این حرف از اتاق خارج شد،
بے تفاوت برگشتم جلوے آینہ و آخرین نگاہ رو بہ خودم انداختم.
با صداے زنگ 🔔در صداے مادرم هم بلند شد!😥😬
_هانیہ اومدن! آمادہ اے؟
نفس عمیقے ڪشیدم و از اتاق خارج شدم. پدرم ڪنار آیفون ایستادہ بود آروم گفت:😊
_باز ڪنم؟
مادرم با عجلہ اومد بہ سمت من و بازوم رو گرفت، همونطور ڪہ من رو بہ سمت آشپزخونہ مے ڪشید گفت:
_باز ڪن دیگہ!
با تعجب بہ مادرم نگاہ ڪردم و گفتم:
_مامان شهیدم ڪردے،میدونستم اینطور هول میڪنے قبول نمیڪردما.😄
مادرم بازوم رو رها ڪرد و گفت:
_میمونے همینجا هروقت صدات ڪردم چاے میارے،اول بہ خانوادہ ے پسرہ تعارف میڪنے بعد من و بابات بعدم آروم ڪنار من میشینے!😬
چند بار پشت سر هم سرم رو تڪون دادم و گفتم:😬
_از صبح هزار بار گفتے!
با پیچیدن صداے یااللہ مردونہ اے مادرم چادرش رو مرتب ڪرد و از آشپزخونہ خارج شد.
✍نویسنده: #لیلی_سلطانی
🌹🍃🌹🍃
❣﷽❣
📚 #رمــان
•← #من_با_تو ...
3⃣5⃣ #قسمت_پنجاه_وسوم
و دستہ گل رز سفیدے 💐ڪہ دستش بود باعث میشد صورتش رو نبینم خواستم سلام بدم ڪہ با شنیدن صدایے خشڪم زد:😳
_ببخشید اینا رو ڪجا بذارم؟!
صداے سهیلے بود ڪہ سرش رو بلند ڪردہ بود و رو بہ مادرم حرف مے زد!
مرد😁 خندید و گفت:
_خانم ڪہ گفتن دستہ گلو بدہ ، ندادے!! منتظر عروسے!
گونہ هاے سهیلے سرخ شد☺️ چیزے نگفت
هاج و واج😳 بہ منظرہ ے رو بہ روم خیرہ شدہ بودم!
سهیلے،اینجا،خواستگارے!😟😳
مگہ قرار نبود حمیدے بیاد خواستگارے؟!
پس سهیلے اینجا چے ڪار مے ڪرد؟!
مغزم قفل ڪردہ بود،سهیلے اومدہ بود خواستگاریم!😟
شاید حمیدے واسطہ بود! پس چرا چیزے نگفت؟🙁😟😳
مغزم داشت منفجر مے شد!
اگر فڪرش رو هم نمے ڪردم حمیدے بیاد خواستگاریم بہ صحنہ ے پیش روم هم میگفتم خواب!
آرہ داشتم خواب میدیدم!😟
یاد چند روز پیش تو دانشگاہ افتادم،ڪلمات بعدے توے ذهنم ردیف شد:
💭دانشگاہ،من،بهار،زن ڪنہ،گیر،سهیلے شنیدہ!
لبم رو بہ دندون گرفتم،احساس سرما میڪردم!
خواستم برگردم آشپزخونہ ڪہ نگاہ سهیلے رو من افتاد!😊
سریع برگشتم بہ آشپزخونہ،سینے رو محڪم گذاشتم روے میز و دستم رو گذاشتم روے قلبم!💓
چادرم از سرم لیز خورد و افتاد روے شونہ هام!
صداے پدرم اومد:😊
_هانیہ جان!
محڪم ڪوبیدم روے پیشونیم، هانیہ چرا فقط بلدے گند بزنے؟!😬😣 آخہ اون حرف ها چے بود درمورد مادرش زدے؟!واے بهار گفت شنیدہ!😥 پس اینجا چے ڪار میڪنہ؟ حمیدے پس چے؟
ذهنم پر از سوال بود،
محڪم لبم رو گاز گرفتم و آروم با حرص گفتم:😣😬
_خاڪ تو سرت هانیہ خاڪ! دیگہ نمیتونے پاتو دانشگاہ بذارے!
مادرم وارد آشپزخونہ شد و آروم گفت:
_دو ساعتہ صدات میڪنیم نمے شنوے؟ بیا دیگہ!😬
چیزے نگفتم،مادرم زل زد بہ صورتم و گفت:😟
_چرا رنگت پریدہ؟
نشستم روے صندلے و گفتم:
_مامان آبروم رفت!😥
مادرم با نگرانے نشست رو بہ روم:😨
_چے شدہ؟ آخہ الان؟ حالا پاشو زشتہ!
با حرص گفتم:
_مامان هرچے از دهنم دراومد بہ مامانش گفتم شنید!😥
+چے میگے تو؟😟
عصبے پاهام رو تڪون مے دادم شمردہ شمردہ گفتم:
_من نمیام بگو برن!😥😣
مادرم با چشم هاے گرد😳 شدہ زل زد توے چشم هام:
_این مسخرہ بازیا چیہ؟!
پدرم وارد آشپزخونہ شد و گفت:🙁
_چرا نمیاید؟!
مادرم با عصبانیت گفت:😠
_از دخترت بپرس!
پدرم خواست حرف بزنہ ڪہ صداے سهیلے اجازہ نداد:😊
_آقاے هدایتے!
پدرم نگاهے بہ من انداخت و از آشپزخونہ خارج شد،مادرم بلند شد.😥
_پاشو آبرومونو بردے!
با بے حالے گفتم:😞
_مامان روم نمیشہ امروز...
صداے پدرم اجازہ نداد ادامہ بدم.😥😔
_آخہ ڪجا؟ الان میان!
صداے سهیلے آروم بود:
_صلاح نیست جناب هدایتے!😐
ادامہ داد:
_مامان،بابا لطفا پاشید.😒
مادرم چشم غرہ اے😠 بہ من رفت و از آشپزخونہ خارج شد.
مادر سهیلے با تحڪم گفت:
_امیرحسین!😐
آب دهنم رو قورت دادم
و از آشپزخونہ بیرون رفتم،روم نمے شد وارد سالن بشم،اون از ماجراے دانشگاہ اینم از خواستگارے!😞😣
روے پلہ ها پشت دیوار ایستادم.
صداے سهیلے رو شنیدم:
_مامان جان میگم بہ صلاح نیست،مے بینید ڪہ دخترشون نمیاد!😒
مادرم ڪلافہ گفت:😔
_نمیدونم هانیہ چش شدہ! اصلا سر درنمیارم.
سهیلے گفت:😔
_با اجازہ تون خدانگهدار!
لبم رو گزیدم،پدر سهیلے گفت:🙁
_آخہ چے شدہ؟!
پدرم بلند گفت:🗣
_هانیہ!
با عجلہ از پلہ ها بالا رفتم
و وارد اتاق شهریار شدم.نفس نفس مے زدم، صداهاے نامفهومے از پایین مے اومد. دستم رو گذاشتم روے پیشونیم هانیہ این بچہ بازے چے بود؟!😞😣خب مے رفتے یہ سلام مے ڪردے، بعد بہ سهیلے توضیح میدادے!
با صداے باز شدن در رفتم بہ سمت پنجرہ.
سهیلے ڪنار در بود و دستش روے در بود،خواست خارج بشہ ڪہ مڪث ڪرد! پشتش بہ من بود،نمیتونستم نگاهم رو ازش بگیرم.
برگشت سمت حیاط و دستہ گل 💐رو گذاشت روے زمین!
نفسے ڪشید و در رو بست. رفت!😔🚶♂
✍نویسنده: #لیلی_سلطانی
🌹🍃🌹🍃
هدایت شده از 🕊💜ࢪٻحـــاݩھاݪݩݕــۍ💜🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ، وَانْکشَفَ الْغِطآءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ، وَ ضاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ، و اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَيک الْمُشْتَکى، وَ عَلَيک الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، اُولِى الْأَمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَينا طاعَتَهُمْ، وَ عَرَّفْتَنا بِذلِک مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ، فَرَجاً عاجِلاً قَريباً کلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ، يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ، اِکفِيانى فَاِنَّکما کافِيانِ، وَانْصُرانى فَاِنَّکما ناصِرانِ، يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکنى اَدْرِکنى اَدْرِکنى، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرينَ.
💚💚💚💚💚
قرارِصبحمون…(:✨☘️
بخونیمدعآیفرجرآ؟🙂📿
-اِلٰهےعَظُمَالْبَلٰٓآ،وَبَرِحَالخَفٰآءُوَانْڪَشِفَالْغِطٰٓآءٌ…!🌱
#دعایفࢪج…!🌸🍃 😊
💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚
[♥️]
هر زمان...
#جوانیدعایفرجمهدی(عج)
رازمزمهکند...
همزمان #امامزمان(عج)
دستهای مبارکشان رابه
سویآسمانبلندمیکنندو
برایآن جوان #دعا میفرمایند؛🤲
چهخوشسعادتندکسانیکه
حداقلروزییکبار #دعایفرج
را زمزمه میکنند...:)❤️
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج
♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️
#منمحمدرادوستدارم 🍃🌸
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid
#هر_روز_یک_صفحه🖤🥀👌😍
باسلام داریم یه ختم قرآن میزاریم هر صبح یه صفحه میزاریم هر کس دوست داره بخونه و همراهی کنه زیاد وقت نمیبره ثوابشو هدیه میکنیم به روح حضرت زهرا س و برای سلامتی و ظهور آقا صاحب الزمان عج ،وشادی روح شهدا و سردار دلها ،رفع گرفتاریها و بلایا و بیماریها و آمرزش اموات
اگه هیچ وقت وقت نکردین الان بهترین فرصته که قرآن را ولو یکبار ختم کنیم
یه یا علی بگو ⇦⇦#یاعلی
@oshahid
💫به نام خدایی
🌸که نزدیک است
💫خدایی که
🌸وجودش عشق است
💫و با ذکر
🌸نامش آرامش را در
💫 خانه دل جا می دهیم
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
﷽
سـ❄️ـلام
روزتون پراز خیر و برکت ⛄️
امروز دوشنبه
☀️ ١١ اسفند ١٣٩٩ ه. ش
🌙 ١٧ رجب ١۴۴٢ ه.ق
🌲 ٢٩ فوریه ٢٠٢١ ميلادى
ســـــلام🌸
صبحتون پُر از عطر خدا
روز دوشنبه تـون 🌸
معطر به بوی مهربانی
الهی
دلتـون شـاد لبتون خندان 🌸
قلبتون مملو از آرامش
صبح زیبای دوشنبه تـون بخیر 🌸
╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮
🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🦋
🦋♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️
#منمحمدرادوستدارم 🍃🌸
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid
╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
🌸برخاتم اوصیاء، مهدی صلوات
☘برصاحب عصر ما، مهدی صلوات
🌺خواهی که خداوند بهشتت ببرد
🍁بفرست تو بر حضرت مهدی صلوات
🌸اللّهم صلّ عَلىٰ مُحمّد و آل مُحمّد و عَجّل فَرجَهم🌸
╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮
🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🦋
🦋♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️
#منمحمدرادوستدارم 🍃🌸
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid
╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
#سلام_امام_زمانم
صبح یعنی . . .
تپشِ قلبِ زمان ،
درهوسِ دیدنِ تـو
کہ بیایی و زمین ،
گلشنِ اسـرار شود
سلام آرزویِ زمین و زمان
#السلام_علیک_یااباصالح_المهدی💚
╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮
🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🦋
🦋♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️
#منمحمدرادوستدارم 🍃🌸
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid
╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
🌹حسین جانم🌹
ای دیدنت بهانه ترین خواهش دلم
فڪری بڪن برای من و آتش دلم
دست ادب به سینه ی بیتاب میزنم
صبحت بخیر حضرت آرامش دلم
#سلام_اربابم❤️🍎
#صبحتون_کربلایی💚
╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮
🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🦋
🦋♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️
#منمحمدرادوستدارم 🍃🌸
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid
╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
#حدیث_روز💚💫
⏰ گذشتن ساعتها از فرارسیدن زمان #مرگ خبر میدهد .
°•| امامعلی(ع) |•°
📚 غررالحکم
╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮
🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🦋
🦋♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️
#منمحمدرادوستدارم 🍃🌸
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid
╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
#حجاب💚 💫
#ریحــانھ🌸
#حجاب
تجلــۍ#نگــاهخــداست...|💜|
✨{لَئِنْ شَڪَرْتُمْ لَاَزَیدًنٌَڪُم}✨
😇#حجــاب
یعنـۍهمان
#شُڪـــرنعمت😊
ڪہنعمتراافـزونمیڪند...😌
🍃🌸🍃حجــابافــزونمیڪند
نعمت#حیــا را...
┈••✾•☘🦋🌸🦋☘•✾••┈
#حجاب #حیا #عفاف #چادر #چادریهافرشتهاند
#اَللهُمَّصَلِّعَلیمُحَمَّدوَآلِمُحَمَّدوَعَجِّلفَرَجَهُم
╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮
🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🦋
🦋♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️
#منمحمدرادوستدارم 🍃🌸
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid
╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دوشنبه_های_حسنی💚💫
#امام_حسنیم😍💚👌
در حلم و وفا حسن زبانزد دارد
در جود و سخا شکوه بی حد دارد
در قامت او صلابت حیدری ست
در چهره ی خود نور محمد دارد
#یوسف_رحیمی
#صلوات🍎
╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮
🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🦋
🦋♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️
#منمحمدرادوستدارم 🍃🌸
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid
╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#طنز😂😂😂👌 😅
دشمن زیاد داشته😂😍😱🤣
╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮
🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🦋
🦋♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️
#منمحمدرادوستدارم 🍃🌸
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid
╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
#دم_اذانی😍🌹
مرحوم علامه طباطبایی و آیت ا... بهجت
از آقای قاضی نقل میکنند که میفرمودند:
اگر کسی #نماز واجبش🍃✨
را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه
نرسد مرا لعن کند!
#نماز_اول_وقتش_میچسبه😍👌
╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮
🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🦋
🦋♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️
#منمحمدرادوستدارم 🍃🌸
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid
╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯
#پست_مناسبتی💚 🌹💫
((💚شهادت شاهچراغ 💚))
۱۷ رجب سالروز شهادت حضرت سید امیر احمد (ع) ملقب به شاه چراغ، فرزند بزرگوار امام موسی کاظم (ع) تسلیت باد🖤🥀
📆 روزشمار:
▪️9 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
▪️10 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام
▪️11 روز تا مبعث حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم
▪️17 روز تا ولادت امام حسین علیه السلام
▪️18 روز تا ولادت حضرت عباس علیه السلام
╭─═ঊঈ. 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╮
🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🦋
🦋♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️
#منمحمدرادوستدارم 🍃🌸
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid
╰─═ঊঈ 🌷❤️ 🌷ঊঈ═─╯