چرا فاطمه اینقدر بلند صدام میزد؟ صداش گوشهامو آزار میداد. فک کنم از صداش آقام اینا رفتن.
لحظه ای تونستم نگاهش کنم. دستش رو روی دهانش گذاشته بود و با وحشت نگاهم میکرد.😰
خوابم میومد! همه جا تاریک شد..زن هوچی نزدیک تختم اومد.با خشم وعصبانیت بهم ذل زد. چقدر زشت و ترسناک بود.
_حیف اون آقات که تو اولادشی!!!
گریه کردم.😭
_آقام یه روز بهم افتخار میکنه!
فاطمه هم با گریه تاکید کرد.
_ایشالا ایشالا. .من مطمئنم!
زن گلومو گرفت..داشتم خفه میشدم. جیغ زدم..😵 فاطمه هم جیغ میکشید!!
_حااامد..یک کاری کن الان میمیره…
این صدای حامد بود؟؟
_برو بیرون فاطمه. .تو داری وضع و بدتر میکنی…
_پس چرا نمیاد.؟؟ دوباره زنگ بزن..
کی رو میگفتن؟؟ میشه حاج مهدوی منظورشون باشه؟؟
راستی چرا من اونها رو نمیبینم ولی باقی افراد اینجا رو میبینم؟
اون زن هنوز مثل یک افریط پشت در ایستاده وناخن میجود!منم که اون گوشه دارم بازی میکنم!
بالاخره فاطمه ساکت شد.
حالا میتونم با خیال راحت به صدای بازی کردنم در اون گوشه اتاق گوش بدم.
خوشحال و شاد وخندانم…قدر دنیا رو میدانم..
اااخ صورتم…کی منو زد؟
چشمامو به سختی وا کردم
.
ادامه دارد....
.
نویسنده :
#فــــ_مــقیـمــے.🔭
•| #رمان_رهــایـــے_از_شبـــ .💕☁️.
•| #قسمت_صد_و_یکم
•| #رمان
.
وقتی چشم وا کردم دوباره فاطمه مقابلم بود.سرم هنوز درد میکرد.ولی دیگه سردم نبود.فاطمه چشمهاش از گریه پف کرده بود.😢
_رقیه سادات؟؟ بیدارشدی؟؟ تو که منوکشتی آخه!
رفت بیرون. دقایقی بعد با یک پرستار برگشت. پرستار فشارم رو گرفت و حالم رو پرسید.گفت:
_خداروشکر الان دیگه خیلی بهتری..تبتم که پایین اومده.!! چت شده بود دختر؟
تازه همه چیز به خاطرم اومد.
گفتم:_خوبم.
فاطمه از پرستارپرسید:
_الان یعنی جای نگرانی نیست؟
پرستار گفت:
_خداروشکر همه چیزش خوبه.ولی باز بهتره تا صبح صبر کنید از سرش یه اسکنم بگیریم بفهمیم علت اصلی تشنج فقط تب بوده یا دلایل دیگه ای هم داشته!
🍃🌹🍃
اونها از چی حرف میزدند؟؟؟
تشنج؟مگه من چه اتفاقی برام افتاده بود؟! پرستارکه بیرون رفت از فاطمه پرسیدم:
_چه اتفاقی افتاده برام؟
فاطمه دستم و گرفت.
_یادت نمیاد؟! گرفتی خوابیدی..ده دیقه بعدش تنت شد کوره ی آتیش! همش تو خواب هزیون میگفتی.جیغ میکشیدی.. من که دیگه داشتم سکته میکردم.زنگ زدم به حامد ببریمت دکتر.ولی اینقدر حالت بد بود مجبورشدیم زنگ بزنیم اورژانس..اینا بهت اکسیژن وصل کردن.. کلی بهت رسیدگی کردن تا الان تبت یکم پایین اومده.
با صدایی گرفته گفتم:
_یجیزایی یادمه..ولی اسکن دیگه برای چی؟
_چمیدونم.!! لابد میخوان خیالشون راحت شه.تو به این چیزا فک نکن.فقط استراحت کن.من اینجا هستم.
پرسیدم:_ساعت چنده؟
_نزدیکای چهار..
با شرمندگی گفتم:
_تو هم تو زحمت انداختم! برو خونه بگیر بخواب.من حالم خوبه.
_نه من خوابم نمیاد.خیلی خوشحالم که الان هوشیاری.فک کردم دیگه هیچ وقت..
چشمش پراز اشک شد.😢 کمی خودم رو بالا کشیدم.
_معذرت میخوام اگه اذیت شدی..من تابحال اینطوری نشده بودم!
گفت:
_دکتر میگفت شوک عصبی به این روزت انداخته.
آهی کشیدم و دوباره خاطره ی شوم دیشب از خاطرم رد شد.پرسیدم:
_الان آقا حامد کجاست؟
_بیرون با حاج مهدوی نشسته!
قلبم هری ریخت.گفتم:
_حاج مهدوی اینجا چیکار میکنن؟
گفت:
_وقتی که من به حامد زنگ زدم حاج مهدوی کنارش بود.حاجی وقتی فهمید بیمارستانیم خودشونو رسوندن .من تا حالا هیچ وقت حاجی رو اینقدر عصبانی ندیده بودم اون زن باحرفهایی که زده خیلی حاجی رو ریخته به هم..مخصوصا وقتی فهمید بخاطر اون چه بلایی سرت اومده!
🍃🌹🍃
گلوم از شدت ناراحتی و بغض میسوخت. سرم رو به طرفی دیگر برگردوندم تا فاطمه متوجه حالم نشود.
فاطمه گفت:
_حاجی گفت اگه بیدارشدی بهشون خبر بدم تا ببینتت.الان حالت خوبه؟بهشون بگم بهوش اومدی؟
نمیدونستم چی بگم.همه چیز مثل کابوس بود.با اتفاقات اخیر روی دیدن حاج مهدوی رو نداشتم.چشمم رو بستم و آهسته اشک😢 ریختم.تلفن فاطمه زنگ خورد.او به حامد خبرداد که بهوش اومدم.و جمله ی آخرش این بود:
_هرطور خودشون صلاح میدونن.
فاطمه خطاب به من گفت:
_حاج آقا مصمم هستن باهات صحبت کنن.خواهش میکنم با آرامش به حرفهاشون گوش کن.من از اتاق بیرون میرم که راحت باشی.
دستش رو گرفتم.با بغض گفتم:
_چیکارم دارن؟
او اشکام رو پاک کرد و مهربانانه گفت: _نمیدونم.
گفتم:_من روم نمیشه نگاهشون کنم.
فاطمه با خونسردی گفت:
_خب نگاهشون نکن.
🍃🌹🍃
همانموقع حاج مهدوی با یک یا الله بلند وارد اتاق شد وفاطمه از اتاق بیرون رفت. من با قلبی نا آروم و چشمی بارونی صورتم رو به سمت مخالف ایشون متمایل کردم.و ملافه رو روی سرم انداختم. حاج مهدوی روی صندلی کنار تخت نشست و با یک بسم الله شروع کرد به حرف زدن.
_میدونم الان وقت مناسبی برای صحبت کردن نیست ولی شاید حرفهای حقیر یک التیام کوچیک باشه واسه دل شکسته ی شما! الان حالتون بهتره؟
سرم رو تکون دادم.
_خب الحمدالله.
او نفسی عمیق کشید و گفت:
_امشب با دیدن حال و روز شما خیلی از خودم ناراحت وعصبانی شدم.شاید عملکرد اشتباه من منجر به این اتفاق شد. اول اینکه سیده خانوم ملاک برتری و مقیاس ایمان هرکسی برمیگرده به اینکه چه جایگاهی پیش خدا داره نه خلق خدا. خلق خدا رو هیچ رقمه نمیتونی راضی نگه داری حتی اگه خوب وکامل باشی! و.. نکته ی دیگه اینکه شما درمورد من دچار سوتفاهم شدید.هرگز قصدم این نبوده که شما رو از مسجد و بسیج، اون هم به دلایلی که خودتون فرمودید بیرون کنم.اتفاقا بالعکس از نظر من شما یک سادات بزرگوار و متدین هستید که البته بنده براتون احترام خاصی قائلم. ولی ظهر همان روزی که بهتون عرض کردم در بسیج این ناحیه نباشید حرفها وحدیثهایی به گوشم رسید که یقین کردم پخش شدنش در مسجد به ضرر شماست.
.
ادامه دارد…
.
نویسنده :
#فــــ_مــقیـمــے .🔭🌸.
هدایت شده از 🕊💜ࢪٻحـــاݩھاݪݩݕــۍ💜🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ، وَانْکشَفَ الْغِطآءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ، وَ ضاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ، و اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَيک الْمُشْتَکى، وَ عَلَيک الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، اُولِى الْأَمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَينا طاعَتَهُمْ، وَ عَرَّفْتَنا بِذلِک مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ، فَرَجاً عاجِلاً قَريباً کلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ، يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ، اِکفِيانى فَاِنَّکما کافِيانِ، وَانْصُرانى فَاِنَّکما ناصِرانِ، يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکنى اَدْرِکنى اَدْرِکنى، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرينَ.
💚💚💚💚💚
قرارِصبحمون…(:✨☘️
بخونیمدعآیفرجرآ؟🙂📿
-اِلٰهےعَظُمَالْبَلٰٓآ،وَبَرِحَالخَفٰآءُوَانْڪَشِفَالْغِطٰٓآءٌ…!🌱
#دعایفࢪج…!🌸🍃 😊
💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚
[♥️]
هر زمان...
#جوانیدعایفرجمهدی(عج)
رازمزمهکند...
همزمان #امامزمان(عج)
دستهای مبارکشان رابه
سویآسمانبلندمیکنندو
برایآن جوان #دعا میفرمایند؛🤲
چهخوشسعادتندکسانیکه
حداقلروزییکبار #دعایفرج
را زمزمه میکنند...:)❤️
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج
♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️
#منمحمدرادوستدارم 🍃🌸
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid
#هر_روز_یک_صفحه🖤🥀👌😍
باسلام داریم یه ختم قرآن میزاریم هر صبح یه صفحه میزاریم هر کس دوست داره بخونه و همراهی کنه زیاد وقت نمیبره ثوابشو هدیه میکنیم به روح حضرت زهرا س و برای سلامتی و ظهور آقا صاحب الزمان عج ،وشادی روح شهدا و سردار دلها ،رفع گرفتاریها و بلایا و بیماریها و آمرزش اموات
اگه هیچ وقت وقت نکردین الان بهترین فرصته که قرآن را ولو یکبار ختم کنیم
یه یا علی بگو ⇦⇦#یاعلی
@oshahid
🍁هر صبح
✨که با نام تو آغـاز شود
🍁هر سینـه
✨نزول رحمت احراز شود
🍁یارب
✨تو گـواهى که به یک
🍁 "بسم الله" 🍁
✨صد ره به
🍁محمد و علی باز شود
🍁 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو
سـ🍁ـلام
🏴رحلت رسول اکرم (ص)
▪️و شهادت امام حسن (ع)
▪️بر همه دوستان تسلیت 🏴
امروز سه شنبه
☀️ ١٣ مهر ١۴٠٠ ه. ش
🌙 ٢٨ صفر ١۴۴٣ ه.ق
🌲 ۵ اکتبر ٢٠٢١ ميلادى
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈•
🍁 شروع امروزمان را
با عطر نامهای خدا آغاز میکنیم
🌼 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم ِ🌼
🌸 یا اَللهُ یا رَحْمنُ
🕊 یا رَحیمُ یا خالِقُ
🌸 یا رازِقُ یا بارِیُ
🕊 یا اَوَّلُ یا آخِرُ
🌸 یا ظاهِرُ یا باطِنُ
🕊 یا مالِکُ یا قادِرُ
🌸 یا حَکیمُ یا سَمیع
🕊 ُیا بَصیرُ یا غَفورُ
🍁 روزتون پر از عشـق
✨ پر از انرژی مثبت
🍁 و روز تون سرشاراز الطاف خداوند
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ
الهی به امیدتو ..
🌱#اللہمعجللولیڪالفرج 🌱
🖤🖤
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈•
▪️اول به نبی
🖤حضرت خاتم صلوات
▪️دوم به علی (ع)
🖤شیر دو عالم صلوات
▪️سوم به گل
🖤وجودِ پاک زهرا (س)
▪️چهارم به حسن (ع)
🖤خونجگر غم صلوات
▪️از بهـر حسیـن (ع)
🖤آن شـه کرب و بـلا
▪️وآن تشنــهی در
🖤مقتلِ ماتـم صلوات
🖤الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🖤
🌱#اللہمعجللولیڪالفرج 🌱
🖤🖤
🍁پاییــــز و غمِ هجـــرِ تو افـزون شده برگرد
چون بـرگِ خـزان دیده دلم خون شده برگرد
🍁لیــــلای پریشــان شده در قـامت این باغ
حـــالات رُخم چون رخ مــجنون شده برگرد...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صلوات
#اللهم_ارزقنا_کربلا🖤🥀🕊
#السلام_علےساڪن_ڪربلا
حتے بہ عشق جاذبہے یڪ نگاهتان
مےگردد آفتاب جهان،دور ماهتان
آقاےمن #سلام! دوباره منم همان
آشفتہاے ڪہ آمدهام در پناهتان
#السلام_علیک_یااباعبدالله
#صبحتونڪربلایی
🏴اِی اُمت رسول قیامت به پا کنید
🏴لبریز جام دیده زاشک عزا کنید
🏴در ماتم پیمبر و تنهایی علی
🏴باید برای حضرت زهرا دعا کنید
🌸🍃 #شهادتجانسوزحضرتمحمدمصطفی (ص)
#شهادتامامحسنمجتبی(ع)و #شهادتامامرضا (ع)
به ساحت مقدس #مولاصاحبالزمان عجلاللهتعالی فرجه الشریف و همه شیعیان و مسلمان تسلیـت عرض میکنیم
🖤🕊🖤🕊🖤🥀🖤🥀
202030_325845115.mp3
4.89M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ
ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷ ㅤ
🎼 دیگࢪبهــاربیرقوپرچـمتمـاݥشـد....😭
《أَلسَّلاَمُعَلَیْڪَیَاࢪَســـــوُݪاللّہ》
《ٵَلسَّلاَمُعَلَیْڪَیَاڪࢪیمِآݪطـاهـــــٰا》
🎙حاجمیثممطیعے
#حضرتمادر | #روضه | #پیامبر
😭😭😭😭😭🖤🕊🥀🖤🕊🥀🖤🕊🥀
202030_1025496870.mp3
3.46M
🔳 #شهادت_حضرت_پیامبر(ص)
🌴کشته ی سم جفا شد خاتم پیغمبران
🌴از غم هستی رها شد خاتم پیغمبران
🎤 #حمید_علیمی
⏯ #واحد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امون ای دل. امون از غریبی😭😭😭
#امام_حسنیام💚
خواب میدیدم که در صحن کریم اهلبیت
حاتمطائی فقط جاروکش است و خادم است
نقـش یازهـرا به ديوار ورودی حـرم
ذکـر کــاشـیهــای بابالمجتبی یاقاسم است
#بقیع_را_ميسازيم💚
@oshahid
#یارسول_الله🖤
#یا_امام_حسن_مجتبی
🕊💜ࢪٻحـــاݩھاݪݩݕــۍ💜🕊
🏴اِی اُمت رسول قیامت به پا کنید 🏴لبریز جام دیده زاشک عزا کنید 🏴در ماتم پیمبر و تنهایی علی 🏴باید ب
"🏴"
◼️اے #اهل_مدینه #فتنه بنیان مڪنید
▪️ بر #آل_علۍ این همه #عصیان مڪنید
◼️گــر لالہ نریزید به #تابوت_حسن
▪️شرمۍ ز #رسول، تیرباران نڪنید...
😭😭😭😭
#شهادت_حضرت_پیامبر و #شهادت_امام_حسن(ع) #تسلیت_باد🌟
🌿🌼«اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج»🌼🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ببینید| چطور ممکنه؟!
🔻قدرت رسانه ها در انحراف افکار عمومی و خطای محاسباتی
✅یکی از اصلیترین راهبرد رسانه های دشمن تزریق ناامیدی با اخبار گزینشی و با هدف #خودتحقیری هست.
#غرب_بدون_روتوش
#استوری_درخواستی
[ مناسبتی #شهادت_حضرت_پیامبر🥀⚫️
+در دو سایز پست و استوری
•♥️🖤🌱•
🔷️ حاج_مهدی_رسولی
▪️#امام_حسن
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم)
هركس دوست دارد خداوند را پاك و
پاكيزه ديدار كند، بايد ازدواج نمايد
📚 منبع:وسائل الشيعه،ج۲۰،ص ۱۸،ح۲۴۹۱۲
⇣•°•°•💖🌸•°•°•⇣
عاشقــــــــــــــــــــانہ💞💕🦋🦋
⇡°•°•°💖🌸°•°•°⇡