🕊💜ࢪٻحـــاݩھاݪݩݕــۍ💜🕊
#وفات_حضرت_ام_کلثوم 🥀بین آثار و تواریخ و کُتُب مکتومی 🥀اُم کلثومی و مانند علی مظلومی... 🏴 سالروز
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
اگر که از جلواتش نقاب بر می داشت
از آن حقیقت نوری حجاب بر می داشت
بدون شک همگان را پیمبری میکرد
اگر زمان هبوطش کتاب بر می داشت
غبار از سر سجاده اش که بر میخواست
ستاره از قدمش آفتاب بر می داشت
حسین بود سراپا، حسن ز پا تا سر
حسینی و حسنی بین قاب بر می داشت
بنا به حلم خدایی بنای گریه نداشت
که کوفه را ز همان گریه آب بر می داشت
نخست زینب و بعداً حسین مکتوم است
شرافت علویه است؛ امکلثوم است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرکجاباشمگدایکویاینآقا
منم...
📲⃟استوری
✍هوالکریم
.........................................................................
قِصّه ای خواندم جمیل از خانمی آموزگار
هُرم ِ قِصّه ، می کند هر عاشقی را غُصّه دار
گوش ، بسپارید اکنون تا بگویم داستان
از زبان کودک و آن رهنمایِ مهربان
جشن بود، آن جشن پایان دروس بچّه ها
عشق بود و شور و احساس و خلوص بچّه ها
مدرسه دعوت نمود از والدین آن روز خوب
روز زبیای بهاری ، ساعتی قبل از غروب
با کلام وحی شد آغاز ، آن جشن و سرور
هان بساط شادمانی بود ، ما را جور جور
" یک به یک" برنامه ها اجرا شد آنجا با درود
ناگهان شد نوبت اجرایِ زیبای سرود
زحمت بسیار و تمرینِ زیاد و شعر ناز
یک گروه ِ پرتوان و یک سرودِ دلنواز
والدین آماده بودند و گروه آماده تر
دختران دلداده بودند، اولیاء دلداده تر
حسّ شیرینی فضا را از قضا پرکرده بود
شد سرود أغاز و کام ِ هر معلّم تلخ ، زود
دختری از صف ، جلوتر رفت و با حالی عجیب
نظم ، را بر هم زد و رقصی برفت او دلفریب
نغمه های شعر را می خواند امّا پرتلاش
دست و پا میزد،جلو میرفت،عقب میگشت فاش
با اِشارات من و همکار هایم یا مدیر
باز هم آن دخترک اصلا نمی شد سر به زیر
حال سختی دست دادآنگاه من را بین جمع
از خجالت آب شد، این پیکرم مانند شمع
در دلم گفتم چرا باید چنین کاری کند
بهترین شاگرد ، باید آبرو داری کند
یک طرف دیدم مدیر آمد، به گوشم گفت، سرد
باید اخراجش کنم ، این است عقاب آنچه کرد
خانمی را ، ناگهان دیدم کنارم با شعف
می زد آزاد از برای دخترک ، بسیار کف
باعثِ تحریک و تهییج دوچندان می شدش
با تمام اشتیاق ، او ماهِ رقصان می شدش
چشم دختر محوِ تشویق و صفایش بود و بس
گوئیا اصلا نبود آنجا بجز وی هیچ کس
تا گرفتم دست او را ، دست خود را می کشید
باز ، با حَرْکات خود بالا و پایین می پرید
خنده های ریز ریزِ آن گروه از دختران
آنچه را ریسده بودم پنبه کرد آنجا عیان
شد فضای مدرسه از قهقهِ حضّار پُر
گوش من هم "پیش ْ پیش" از طعنه ی همکار پر
چون به پایان شد سرود، آرام شد آن دخترک
خود به گلها باز پیوست آن یگانه شاپرک
رفتم و در جایگاه، آرام گفتم ، بی ادب
از چه رو ما را ندیدی با همه اخم و غضب
پس چرا با دیگران ، همخوان نبودی در سرود
این نمایش ها چه بودت در صعود و در فرود
گفت ، زیرا مادرم را دیدم اینجا ، بی قرار
از برای او کشیدم این چنین جار و هوار
با جوابش بیشتر اعصاب من را خورد کرد
گفتمش در دل ، که هستند عین تو این فردفرد
هر کسی یا مادرش یا اینکه بابا ش آمده
دیدی آیا جز تو فردی خم به اِجراش آمده
باغضب می خواستم پایین کشم او را که گفت
صبر کن ، خانم ، نریزد آبرویم ، مفت ِ مفت
یاری ام کن ، مادرم من را نبیند دل غمین
مختصر می گویمت از آنچه کردم اینچنین
مادر ِ من فرق دارد با تمام این مادران
هیچ یک ، از دوستانم را نباشد مثل آن
او کر و لال است، خانم ، گو چگونه بشنود
این شد علّت ، دخترش بالا و پایین می جهد
من که رقص و پایکوبی را ندارم آرزو
این نمایش ، هم زبانش باشد و هم گوش او
او زبانش با اشارات است و گوشش دست من
او تمام عمر من هست و تمام هست من
من به این صورت ، تمام شعر را با شادی اش
هدیه کردم بر دل خوش سیرت و آزادی اش
خواستم ، او هم به مانند تمام مادران
حسّ شادی را بگیرد از سرود دختران
تا که حرفش شد تمام اشک از دوچشمم ریخت زود
چون شنیدند آن جماعت مدرسه شد مثل رود
گریه و زاری به جای خنده شد پایان جشن
مادر آن دخترک شد بهترین مهمان جشن
در بغل بگرفتم آن شاگرد مغضوب خودم
باز ، او شد بهترین شیدای محبوب خودم
جالب اینجاست آن مدیر آمد به سمت جایگاه
هدیه ها دادش ولی سرشار از حسّ گناه
گفت، من را ، وای بر ما ، از قضاوت هایمان
از شتابان حکم کردن ، از مَلامت هایمان
از نبود صبر و از اعصاب نا آرام مان
از نگاهِ ناقص و از این قلوب خام مان
دخترک را اُسوه خواند و بوسه زد بر دست او
شاپرک ، شد بدرقه ، همچون تمام هست او
#عباس_بهمنی
#مثنوی_بهمنی
🔻🔻🔻 🔻🔻🔻
══🍃💚🍃═════
🔴 محبوب تویی بقیه اداتم نمیتونن دربیارن :))
رهبــــــــــــــــــــرم😍💚🦋😊
هدایت شده از 💠 تحلیل سیاسی 💠
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرم مطهر امام رضا (ع)
رفتی و
دل رُبودی
یک شهر مبتلا را
تا کی کنیم بی تو ،
صبری که نیست ما را ...
حاج قاسم🕊🥀
هدایت شده از 🕊💜ࢪٻحـــاݩھاݪݩݕــۍ💜🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ، وَانْکشَفَ الْغِطآءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ، وَ ضاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ، و اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَيک الْمُشْتَکى، وَ عَلَيک الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، اُولِى الْأَمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَينا طاعَتَهُمْ، وَ عَرَّفْتَنا بِذلِک مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ، فَرَجاً عاجِلاً قَريباً کلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ، يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ، اِکفِيانى فَاِنَّکما کافِيانِ، وَانْصُرانى فَاِنَّکما ناصِرانِ، يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکنى اَدْرِکنى اَدْرِکنى، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرينَ.
💚💚💚💚💚
قرارِصبحمون…(:✨☘️
بخونیمدعآیفرجرآ؟🙂📿
-اِلٰهےعَظُمَالْبَلٰٓآ،وَبَرِحَالخَفٰآءُوَانْڪَشِفَالْغِطٰٓآءٌ…!🌱
#دعایفࢪج…!🌸🍃 😊
💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚
[♥️]
هر زمان...
#جوانیدعایفرجمهدی(عج)
رازمزمهکند...
همزمان #امامزمان(عج)
دستهای مبارکشان رابه
سویآسمانبلندمیکنندو
برایآن جوان #دعا میفرمایند؛🤲
چهخوشسعادتندکسانیکه
حداقلروزییکبار #دعایفرج
را زمزمه میکنند...:)❤️
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج
♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️
#منمحمدرادوستدارم 🍃🌸
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid
#هر_روز_یک_صفحه🖤🥀👌😍
باسلام داریم یه ختم قرآن میزاریم هر صبح یه صفحه میزاریم هر کس دوست داره بخونه و همراهی کنه زیاد وقت نمیبره ثوابشو هدیه میکنیم به روح حضرت زهرا س و برای سلامتی و ظهور آقا صاحب الزمان عج ،وشادی روح شهدا و سردار دلها ،رفع گرفتاریها و بلایا و بیماریها و آمرزش اموات
اگه هیچ وقت وقت نکردین الان بهترین فرصته که قرآن را ولو یکبار ختم کنیم
یه یا علی بگو ⇦⇦#یاعلی
@oshahid
♡••
منتُورامیخواهمـازدنیابہهرمنزلڪہهست
اۍڪہمنـزِلدردلـَمـدارےومَـندرجُستنت...
صبحتون حسینی🦋❤️
♡••
تُـوڪہوَالضُّحاےمايۍبہظھوراگردرآیۍ
بـرســدبہروشنـايۍشـبِتــارِانتـظـارمـ...