{•🌻🌙•}
تمـاملـذٺعمـرمدرایـناسـت
ڪهمولایـمامیرالمومنیناسـت♥🌿
@oshahid
#یکشنبہهاےعلوی💚
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣
❤️ #عاشقانہ_دو_مدافع❤️
#قسمت_هجدهم
@oshahid
_با همیـݧ افکار به خواب رفتم...
چند روزم با همیـݧ افکار گذشت
هر روز کانال هاے تلوزیونو اینورو اونور میکردم ک شاید یہ برنامہ اے مستندے چیزے درباره ے شهدا نشوݧ بده اما خبرے نبود
@oshahid
_بعد از مدت ها رفتم سراغ گوشیم پیداش نمیکردم همہ جاے کشو کمدو گشتم نبود کہ نبود
رفتم سراغ مامانم میخواستم ازش بپرسم کہ گوشیم کجاست اما نمیشد نمیتونستم بعد دوماه حرف بزنم
مظلومانہ نگاش میکردم و نمیتونستم حرف بزنم آخرم پشیموݧ شدم و رفتم تو اتاقم
_بعد از مدت ها یہ بغض کوچیکے تو گلوم بود دلم میخواست گریہ کنم اما انگار اشک چشام خشک شده بود
_تنهاچیزے کہ ایـݧ روزها یکم آرومم میکرد فکر کردݧ ب اوݧ برنامہ اے کہ درباره ے شهداے گمنام بود.
اوݧ شب بعد از مدت ها باخدا حرف زدم:
"خدا جوݧ منم اسماء
هنوز منو یادت هست❓یادم نمیاد آخریـݧ دفہ کے باهات حرف زدم
بگذریم...
حال و روزمو میبینے اسماء همیشہ شادو خندوݧ افسردگے گرفتہ و نمیتونہ حرف بزنہ اسمائے کہ شاگرد اول کلاس بود و همہ بهش میگفتـݧ خانم مهندس الاݧ افتاده گوشہ ے اتاقش حتے اشک هم نمیتونہ بریزه
نمیدونم تقصیر کیه❓مخالفت ماماݧ یا بے معرفتے رامیـݧ یاشاید حماقت خودم یا حتی شاید قسمت نمیدونم..."
@oshahid
_خدایا نقاشیام همہ سیاه و تاریکـݧ
نمیدونم قراره آینده چہ اتفاقے براے خودم و زندگیم بیوفتہ
کمکم کـݧ نزار از اینے کہ هستم بدتر بشم
همونطور خوابم برد...اون شب یہ خوابے دیدم کہ راه زندگیمو عوض کرد خواب دیدم یہ مرد جوون کہ چهرش مشخص نیست اومد سمت مـݧ و ازم پرسید اسم شما
اسماء خانمہ❓
_بلہ اسمم اسماست
بعد در حالے کہ ی چادر مشکے دستش بود اومد سمت مـݧ و گفت بیا ایـݧ یہ هدیست از طرف مـݧ بہ تو
چادر و از دستش گرفتم و گفتم ایـݧ چیہ
ارثیہ ے حضرت زهرا
شما کے هستید چرا چهرتوݧ مشخص نیست
مـݧ یکے از اوݧ شهداے گمنامم ک چند روزپیش تشیعش کردݧ
_خب مـݧ چرا باید ایـݧ چادرو سر کنم❓
مگہ دیشب از خدا کمک نخواستے
چرا اما...
اما نداره خیلے وقت پیشا باید ازش کمک میخواستے خیلے وقت بود منتظرت بود ایـݧ چادر کمکت میکنہ
کمکت میکنہ کہ گذشتتو فراموش کنے و حالت خوب بشہ مـݧ و بقیہ ے شهدا بخاطر حفظ حرمت ایـݧ چادر جونموݧ و دادیم اوݧ پیش تو امانتہ مواظبش باش ...
باصداے اذاݧ صبح از خواب بیدار شدم حال عجیبے داشتم
بلند شدم وضو گرفتم کہ ونماز بخونم آخریـݧ بارے کہ نماز خوندم سہ سال پیش بود
@oshahid
_نمازمو کہ خوندم احساس آرامش میکردم تا حالا ایـݧ حس و تجربہ نکردم سر سجاده ے نماز بودم تسبیحو گرفتم دستم و مشغول ذکر گفتـݧ شدم
_بہ خوابے کہ دیدم فکر میکردم ماماݧ بزرگ همیشہ میگفت خوابے کہ قبل اذاݧ صبح ببینے تعبیر میشہ
اشک تو چشام جم شد
یکدفہ بغضم ترکید و بعد از مدت ها گریہ کردم
بلند بلند گریہ میکردم اما دلیلش و نمیدونستم مطمعـݧ بودم بخاطر رامیـݧ نیست
ماماݧ و بابا اردلاݧ سریع اومدݧ تو اتاق کہ ببیننـݧ چہ اتفاقے افتاده وقتے منو رو سجاده نماز درحالے کہ هق هق گریہ میکردم دیدݧ خیلے خوشحال شدݧ ماماݧ اشک میریخت و خدا رو شکر میکرد اردلاݧ و بابا هم اشک تو چشماشوݧ جمع شده بود و همو در آغوش کشیده بودند....
نویسنده: #خانوم_علے_آبادے
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
💍@oshahid💍
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️💞❣💛
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
تا بوده و هست نور خواهد تابید
تا سلسله حضور خواهد تابید
خورشید مه آلوده عالم یک روز
از پنجره ظهور خواهد تابید...
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
#صبحتون_مهدوے
@oshahid
🌹صلی الله علیک یا اباعبدالله
در صحن دل وزیده هوای مُحَرَمَت
بر گوش جان رسیده صدای مُحَرَمَت
ما بیقرار منتظر روضه مانده ایم
اصلا تمام سال، فدای مُحَرَمَت
همپای نوکران تو راهی هیئتیم
پوشیده ایم رخت عزای مُحَرَمَت
قطعا کسی به سفره حاتم نمی دهد
یک لقمه از طعام و غذای مُحَرَمَت
هرگز نصیب آتش دورخ نمی شود
چشمی که گریه کرده برای مُحَرَمَت
@oshahid
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
᪥࿐࿇🌺✶﷽✶🌺࿇࿐᪥
#استورۍ📲
جـــاے دیگر رفتنم قـطع
یقیــــن بیهـــوده اســت
پـــس گـــداے حضــــرت
موسـے بن جعفر میشوم
#میلادامامموسےڪاظم مبارڪ🎊
#تبریڪامامزمانم❤️
🌱 #زندگیتوامامزمانۍڪن
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃✧᪥࿐࿇
@oshahid
#حدیث_روز💫
🔅 #امام_کاظم عليه السلام:
✍️ مثَلُ الدنيا مَثَلُ ماءِ البحرِ؛ كُلَّما شَرِبَ مِنهُ العَطشانُ ازدادَ عَطَشاً حتّى يَقتُلَهُ.
🔴 دنيا به آب دريا مىماند كه هر چه تشنه از آن بنوشد، تشنه تر مىشود تا سرانجام او را مىكشد.
📚بحار الانوار جلد ۱ صفحه ۱۵۲
@oshahid
دوستان حاضرید هر روز با یه شهید بریم نماز😍
امروز با شهید ابو الفضل سرلک💚 عزیز میریم❤️👆👆
حی علی الصلاه✅
بدووو نماز اول وقت💫
#التماس_دعا
#من_ماسک_میزنم😷
🌟🌟🌟🌟🌟
@oshahid