eitaa logo
🕊💜ࢪٻحـــاݩھ‌اݪݩݕــۍ💜🕊
1هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
5.5هزار ویدیو
97 فایل
مآدرساداٺ!🙃 فڪرڪن‌مآ‌بچہ‌هاٺیم🙏 دسٺ‌محبٺ‌بڪش‌به‌سرمون؛🙃🙂🌹 اینجاهمہ‌مهماڹ‌حضرت زهرا س هستی زیرنظر مدافع حرم عمه سادات 😷 💚εαɖᵃT سادات الحسینی💚: @bs_hoseini
مشاهده در ایتا
دانلود
🎀صمیمیت با همسر، بدون صرف هزینه! 🎀 به همسرتان نشان دهید که برای شما اهمیت دارد و اولویت اول زندگی شماست: 🎀همسر شما نیاز دارد که بداند برای شما اهمیت دارد و حتی اولویت اول زندگی شماست. اگر بتوانید چنین حسی به همسرتان بدهید، گام بزرگی برای رسیدن به صمیمیت در زندگی زناشویی‌تان برداشته‌اید. 🎀بنابراین سعی کنید همواره از همسرتان حمایت کنید، در برابر دیگران از وی تعریف کرده و هوایش را داشته باشید. 🎀تلاش‌های وی را هرچند از نظر شما کوچک و ناکافی باشد، حتما ببینید. اجازه دهید حرفهایش را بشنوید و همدلی کنید. 💝 🖤 @oshahid
💚 💚 🌹 بالی برای رفتن تا آسمان بده راهی براے دیدن رویٺ نشان بده 🌹 ما مردمان ساده دل این زمانه‌ایم اصلا خودٺ بیا و دعا یادمان بده 🌹 ما با سه‌شنبه‌های شما خو گرفته‌ایم اندازه لیاقتمان جمڪران بده 💚 🖤 @oshahid
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️ ❤️❤️ @oshahid جلوی درشو بودیم علی صدام کردو گفت: با تعجب نگاهش کردم و گفتم:چراااا⁉️ سرشو انداخت پاییـݧ و گفت نمیخوام مارو باهم ببینہ... حرفشو تایید کردم و رفتیم داخل خونہ باورم نمیشد یہ خونہ ۸۰‌ مترے و کوچیک باساده تریـݧ وسایل _خانم ها داخل اتاق بودݧ ،رفتم سمت اتاق خانم مصطفے بہ پام بلند شد. بهش میخورد ۲۳سالش باشہ صورت سبزه و جذابے داشت آدمو جذب خودش میکرد کنارش نشستم و خودمو معرفے کردم دستمو گرفت ، لبخند کمرنگے زد و گفت :خوشبختم تعریفتونو زیاد شنیده بودم اما قسمت نشده بود ببینمتوݧ چهره ے آرومے داشت اما غم و تو نگاهش احساس میکردم _از مصطفے برام میگفت از ایـݧ کہ از بچگے دوسش داشتہ و منتظر مونده کہ اوݧ بیاد خواستگاریش از ایـݧ کہ چقد خوش اخلاق ومهربوݧ بوده ،از ۶ماهے کہ باهم بودݧ و خاطراتشوݧ بغضم گرفت و یہ قطره اشک از چشمام جارے شد سریع پاکش کردم و لبخند زدم حرفاش بهم آرامش میداد اما دوست نداشتم خودمو بزارم جاے ا وݧ. _موقع برگشت تو ماشیـݧ سکوت کرده بودم چیزے نمیگفتم علے روز بہ روز حال روحیش بهتر میشد اما هنوز مثل قبل نشده بود زیاد نمیدیدمش یا سرکار بود یا مشغول درس خوندݧ واسہ امتحاناش بود اخہ دیگہ ترم آخر بود تا اربعیـݧ یہ هفتہ مونده بود و دنبال کارهاموݧ بودیم... ادامه دارد... ❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️ 💍@oshahid💍
♥ سلام ‌بر تو‌ اے مولایے ڪه در برابر ڪلام نافذت، همه دلیل ها رنگ مے بازد؛ سلام بر تو و بر روزے ڪه برهان هاے محڪمت، جایے براے تردید باقے نخواهند گذاشت... 🌼 🖤 @oshahid
♥ بہ دل‌افتاده هواے حرم حضرت عشق السلام اے پسر حیدرڪرار حُسین من همان رانده شده از در غیرم ارباب نیست غیرازتو مرا هیچ خریدارحُسین ❣اَلسلام علے الحسین ❣وعلے علے بن الحسین ❣وعلے اولاد الـحسین ❣وعلے اصحاب الحسین 🖤 @oshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 خداے مهربانےهاے بے بهانه❗️ همیشه جایے در حوالے روزهاے من جارے میشوے ... جارے میشوے در ابرے چشمانم و میبارے آنقدر تا زلال شوم 🎋☘🎋☘🎋☘🎋☘🎋☘ میبارے آنقدر ڪه آسمانے شود هواے دلم آنقدر ڪه با همه روحم حس ڪنم 🎋☘🎋☘🎋☘🎋☘🎋☘ داشتن تـــــو مےارزد به همه نداشتن هاے دنیا جانانم دوستت دارم ... 🖤 ‌‌@oshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 : ◽انَّ الأرضَ لا تُصلِحَ الاّ بِإمام!   🌼زمین جز به دست امام اصلاح نمے شود. 📗اصول ڪافے، ج۲، ص۲۱ “لَا مُنْجِیَّ إِلَّا‏الْمَهْدِیُّ لَانَجَاهَ إِلَّا‏بِالظُّهُور” “نجات دهنده اے جز مهدے آل محمد علیهم السلام، نیست، راه نجاتے جز ظهور نیست…” 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 🖤 @oshahid
💚 این وعدہ خداست ڪہ حق الناس را نمے بخشد! خـون شهدا حق الناس است نمے دانم با این حق النـــــاس بزرگے ڪہ بہ گردن ماســــــت، چہ خواهیم ڪرد. ‌ 🖤 @oshahid
❤️ وقتے گناهِ شَهـــــر، مَرا از تو دور ڪرد بایَد بَراٺِ ڪَرب و بَلا جُفٺ و جور ڪرد اَصلا دَخیلِ شاهِ خُراســان شَویــــم تا شایَد جَـــواز ڪَرب و بَلا را صُدور ڪرد با اَشڪِ روضہ، مُنتَـقِمش را صِدا بِزَن شایَـد بہ حُرمَٺِ غَمِ عُظمے ظُهور ڪرد 🖤 @oshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 🔰 فیلمی از ایام دفاع مقدس و کوهپیمایی شهید قاسم سلیمانی🌷 به کجا روم که یادت ، سرِ راه من نباشد😔 🖤 @oshahid
😍💚 هـُوَالَّذےاَنزَلَ‌السـَّڪینَةَ فےقلـوبِ‌المُومِنیـن...! 🍁 اوڪسے‌است‌ڪه‌ نازل‌مےڪندآرامـش را؛ در دلـهاےمومنان...! 🌙 :) 😍👌 🖤 @oshahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غروب روز جمعه ۱۵ محرم۱۴۴۲ سامرا المقدسه حرم مطهر امامین عسکریین خانه امام زمان علیه السلام شما هم تو این زیارت شریک هستید اگر قابل باشم نایب الزیاره هستم 👈نشر بدید اللهم عجل لولیک الفرج 🖤 @oshahid
4_5827707086603026526.mp3
8.58M
۞﴾﷽﴿۞ 🎼تو کل زندگیم آقا تو تنها همدمم هستی 😔💔 🎤 🔥آتشِ عشق بهشٺ اسٺــــ آقا •|بهـ شوق دیدار روۍ تو بیتابم...بیا|• 🖤 @oshahid
🍃❤🍃 🌹 أَلسَّلٰامُ عَلَیڪَ یٰا عَلے بنِ موسے الرضا چشم دلم به سمت حرم باز می‌شود با یک سلام صبح من آغاز می‌شود پر می‌ڪشد دلم به هواے طواف تو وقتے ڪه لحظه، لحظه پرواز می‌شود 🌹 ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ 🍃❤️🍃 💚 🖤 @oshahid
❤️ سخت است که درحرم مجردباشی هرچند که روبه روی گنبد باشی❣ در صحن به یاد اسم تو افتادم یکباره دلم خواست که مشهد باشی❣ 🖤 @oshahid
💚 | بانوے من؛ جنگ تفنگها وتانڪها سالهاست تمام شدہ ولے وصیت شهدا بہ حجاب وچفیہ رهبرے داد مے زند ڪہ مبارزہ هنوز ادامہ دارد... بانو اسلحہ ات را زمین نگذار|•♥️ 🖤 @oshahid •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🕊💜ࢪٻحـــاݩھ‌اݪݩݕــۍ💜🕊
❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️ ❤️#عاشقانہ_دو_مدافع❤️ @oshahid #قسمت_چهل_ششم جلوی درشو بودیم علی صدام کردو گفت: با تع
❤️💞❣💛❤️💞❣💛💞 ❤️❤️ _تا اربعیـݧ یہ هفتہ مونده بودو دنبال کارهاموݧ بودیم... دل تو دلم نبود خوشحال بودم کہ اولیـݧ زیارتمو دارم با علے میرم  اونم چہ زیارتے... یہ هفتہ اے بود ارلا زنگ نزده بود زهرا خونہ ے ما بود، رو مبل نشستہ بود و کلافہ کانال تلوزیو و عوض میکرد ماماݧ هم کلافہ و نگرا، تسبیح بدست در حال ذکر گفتـݧ بود بابا هم داشت روزنامہ میخوند _اردلاݧ بہ ما سپرده بود کہ بہ هیچ عنوا نزاریم ماما و زهرا اخبار نگاه کـنـݧ زهرا همینطور کہ داشت کانال و عوض میکردید رسید بہ شبکہ شیش گوینده اخبار در حال خوندݧ خبر بود کہ بہ کلمہ ے"تکفیرے هادر مرز سوریہ" رسید _یکدفعہ همہ ے حواس ها رفت سمت تلوزیوݧ سریع رفتم پیش زهرا و با هیجا گفتم: إ زهرا ساعت ۷ الا او سریال شروع میشہ کنترل و از دستش گرفتم و کانال و عوض کردم _بنده خدا زهرا هاج و واج نگام میکرد اما ماماݧ صداش در اومد: اسماء بز اخبار ببینم چے میگفت بیخیال ماماݧ بزار فیلمو ببینیم دوباره باصداے بلند کہ حرصو و عصبانیت هم قاطیش بود داد زد: میگم بز اونجا بعد هم اومد سمتم، کنترل و از دستم کشید و زد شبکہ شیش بدشانسے هنوز اوݧ خبر تموم نشده بود تلویزیوݧ عکسهاے شهداے سوریہ و منطقہ اے کہ توسط تکفیرے ها اشغال شده بود و نشوݧ میداد _ماماݧ چشماشو ریز کرد و سرشو یکم برد جلو تر یکدفعہ از جاش بلند شد و با دودست محکم زد تو صورتش: یا ابوالفضل اردلا بابا روزنامہ رو پرت کرد و اومد سمت ماما کو اردلا❓اردلاݧ چے❓ منو زهرا ماماݧ و گرفتہ بودیم کہ خودشو نزنہ ماماݧ از شدت گریہ نمیتونست جواب بابا رو بده و با دست بہ تلوزیو اشاره میکرد سرمونو چرخوندیم سمت تلویزیوݧ اخبار تموم شده بود _بابا کلافہ کانال ها رو اینورو اونور میکرد   براے ماماݧ یکم آب قند آوردم و دادم بهش حالش کہ بهتر شد بابا دوباره ازش پرسید خانم اردلا و کجا دیدے❓ دوباره شروع کرد بہ گریہ کردݧ و گفت :اونجا تو اخبار دیدم داشتـݧ جنازه هارو نشوݧ میدادݧ بچم اونجا بود رنگ و روے زهرا پرید اما هیچے نمیگفت بابا عصبانے شدو گفت: آخہ تو از کجا فهمیدے اردلاݧ بود❓مگہ واضح دیدے❓چرا با خودت اینطورے میکنے❓ _بعد هم بہ زهرا اشاره کردو گفت: نگاه کـݧ رنگ و روے بچرو ماماݧ آرومتر شد و گفت: خودم دیدم هیکلش و موهاش مث اردلاݧ مـݧ بود ببیـݧ یہ هفتہ ام هست کہ زنگ نزده واے بچم خدا نگراݧ شدم گوشے و برداشتم واز طریق اینترنت رفتم تو لیست شهداے مدافع دستام میلرزید و قلبم تند تند میزد از زهرا اسم تیپشو و پرسیدم وارد کردم و تو لیست دنبال اسم اردلا میگشتم خدا خدا میکردم اسمش نباشہ _یکدفعہ چشمم خورد بہ اسم اردلاݧ احساس کردم سرم داره گیچ میره و جلو چشماش داره سیاه میشہ با هر زحمتے بود گوشیو تو یہ دستم نگہ داشتم و یہ دست دیگمو گذاشتم رو سرم  بہ خودم میگفتم اشتباه دیدم،دست و پام شل شده بود وحضرت زینب و قسم میدادم چشمامو محکم بازو بستہ کردم و دوباره خوندم اردلاݧ سعادتے دستم و گذاشتم رو قلبم و نفس راحتے کشیدم و زیرلب گفتم خدایا شکرت _زهرا داشت نگاهم میکرد ،دستم و گرفت و با نگرانے پرسید چیشد اسماء سرم هنوز داشت گیج میرفت دستشو فشار دادم و گفتم نگراݧ نباش اسمش نبود پس چرا تو اینطورے شدے❓ هیچے میشہ یہ لیواݧ آب بیارے برام❓ اسماء راستش و بگو مـݧ طاقتشو دارم إزهرا بخدا اسمش نبود، فقط یہ اسم اردلا بود ولے فامیلیش سعادتے بود زهرا پووفے کرد و رفت سمت آشپز خونہ گوشے و بردم پیش ماماݧ و بابا، نشونشوݧ دادم تا خیالشو راحت بشہ _بابا عصبانے شد و زیرلب بہ ماماݧ غر میزد و رفت سمت اتاق زنگ خونہ رو زد آیفوݧ و برداشتم:کیہ❓ کسے جواب نداد. دوباره پرسیدم کیہ1❓ ایندفہ جواب داد مأمور گاز میشہ تشیف بیارید پاییـݧ آیفوݧ و گذاشتم زهرا پرسید کے بود❓ شونہ هامو انداختم بالا و گفتم مأمور گاز چہ صدایے هم داشت _چادرمو سر کردم پلہ هارو تند تند رفتم پاییـ چادرمو مرتب کردم و در و باز کردم چیزے و کہ میدیم باور نمیکردم.... ادامه دارد... ❤️💞❣💛❤️💞❣💛❤️ 💍@oshahid💍
❁﷽❁ سلام میدهم از بام خانہ سمٺ حرم چہ میشود ڪہ بیایم منم قدم بہ قدم یڪ طلبیدن براے تو سهل اسٺ حرم نرفتہ بمیرم براے من سخٺ اسٺ 🥀 🖤 @oshahid
༻﷽༺ ❤️ السلام علیک یا صاحب الزمان💚 💔بہ اشڪهاےپدر ڪه بےپسرشده بیا 🍂بہ گریہ‌ دخترے ڪه بےپدر شده بیا 💔به بےڪفن رها شده 🍂بہ نالہ خونجگرشده بیا ✨اݪݪهم عڄل ݪۅݪیڪ اݪڣڔڄ✨ 🖤 @oshahid
᪥࿐࿇🌺✶﷽✶🌺࿇࿐᪥ ‌ آغـاز ڪردم شعر خود را با اباالفضـل اذن ورودم در غـزل شد يا اباالفضـل هر مشڪلے از ديدِ من سهل اسٺ تا هسٺ مشڪل گشـاے مـردم دنيا اباالفضـل 🌷 🖤 @oshahid ‌࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃✧᪥࿐࿇
‌ (هیٖچ‌‌‌‌نارٰاحت‌نَبٰاش،اینجا پَرندھ‌یِ‌دلت‌دوبٰارھ‌ پَر‌می‌زنہ♡🌱↯↯ ✌️14روز تا به وقت دلدادگی ✌️ 🙃🌹🙂 🖤 @oshahid