✨💕 قـبـلـه ے مــن 💕✨
#پارت57
امیــدوارم اون روز وقــت جبــران داشــته باشــی!
ازحرفهــاش چیــزی نمــی فهمیــدم شــونه بــالا مینــدازم و باخونـسردی جــواب
میــدم: مرســی کــه قبــول کردیــد! مــن هیــچ وقــت پشــیمون نمیشــم!
مــادرم کــه گوشــه ای شــاهد چنــد جملــه نصیحــت پــدرم بــود باحــسرت
جوابــم رو میــده: اون روزتــم خواهیــم دیــد!!
صـدای آلارم سـاعت درگوشـم مـی پیچـه. خمیـازه ای طولانـی مـی کشـم
و روی تخـت مـی شـینم. نسـیم صبـح گاهـی پـرده ی حریـرم رو بـا مـوج
یکنواختــی تکــون میــده. دهانــم رو مــزه مــزه و آلارم رو قطــع میکنــم.
درحالیکـه سـرم رو مـی خارونـم از تخـت پاییـن میـام و گیـج و منـگ بـه
اطرافـم نـگاه مـی کنـم...
_ خب! چرا الان پاشیدم؟!
چرخی می زنم و به پاهام خیره میشم
_ چرا خو اینقد خنگم؟!
باکـف دسـت بـه پیشـونیم میزنـم و بـا ذوق زمزمـه مـی کنـم: امـروز اول
مهـره و مـن بـدون چـادر میـرم مدرسـه.!!!
بـالا و پاییـن مـی پـرم و زیـر لـب شـعر مـی خونـم. بـا خوشـحالی یونیفورم
مدرســه رو بــه تــن مــی کنــم و مقنعــه ی مشــکیم رو از روی جالباســی
برمیــدارم. مقابــل آینــه مــی ایســتم و مقنعــه رو روی شــونه ام مینــدازم.
موهـام را بایـه گیـره بـالای سـرم جمـع و مقنعـه رو سـرم مـی کنـم.
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid