.
✨💕 قـبـلـه ے مــن 💕✨
#پارت_14
مســیر سـنگ فـرش را پشـت سر مـی گـذارم و به سـاختمون اصلـی در ضلع جنوبـی حیـاط نسـبتا بزرگمـان مـی رسـم.
دررا بـاز میکنـم، کتونیهایـم را گوشـه ای کنـار جاکفشـی پـرت میکنـم و وارد پذیرایـی مـی شـوم.
نگاهـم بـه دنبـال پـدر یـا مـادرم مـی گـردد.
دلم میخواهـد مـرا ببیننـد!!!
بــه آشــپزخانه مــی روم ،
دریخچــال را بــاز میکنــم و بــه تماشای قفســه هــای پــراز میــوه و ترشــی و .....مــی ایســتم.
دســت دراز میکنــم و یــک ســیب از داخــل ظــرف بــزرگ و اســتیل برمیــدارم.
دریخچــال را مــی بنــدم و بــه ســمت میــز برمیگــردم کــه بادیــدن مــادرم شــوکه مــی شــوم
و دســتم راروی قلبــم مــی گــذارم.
چشــمهای آبــی و مهربانــش را تنــگ میکنــد و مــی پرســد: تــاالان کجــا بــودی؟
کلافه بـه سـقف نـگاه مـی کنـم و جـواب میدهـم: اولـن علیـک سـلام مادرمــن! دومــن سر زمیــن ! داشــتم شــخم میــزدم!
چشم غره می رود و می گوید: خب سلام! حالا جوابمو بده!
_ وای مگه اینجا پادگانه اخه هربار میام سوال پیچ میشم؟!
_ آسه بری آسه بیای! گربه شاخت نمی زنه!
گاز بزرگـی بـه سـیب میزنـم و بادهـن پـر جـواب میدهـم: مـن هیـچ وخ نفهمیـدم شـاخ ایـن گربـه کجاسـت؟!
_ چقدر رو داری دختر!
لبخنـد دنـدون نمایی میزنـم و پشـت میـز میشـینم.
مقابلـم روی صندلـی...
#ما_ملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid