✨💕 قـبـلـه ے مــن 💕✨
#پارت_28
عینـک پلیـس روی چهـره ی هفـت و اسـتخوانی اش خیلـی جـذاب اسـت.
پیراهــن مردانــه ی ســورمه ای و شــلوار کتــان مشــکی اش خــبر از خــوش
سـلیقه بودنـش مـی دهـد.
زیـر چشـمی نـگاه و باهـر قدمـش حرکـت میکنم.آسـتین هایـش را بـالا
زده و دسـتهایش را درجیـب هـای شـلوارش فـرو برده.بـه سـاعت صفحـه
گـرد و براقـش خیـره مـی شـوم، صدایـی درذهنـم مـی پیچـد: یعنـی میشـه
هـم کلاسیم باشـه؟
به خودم میآم و لب پایینم را می گزم
_ ای خاک تو سـر ندید پدیدت! بدبخت!
درخیابـان غربـی چهـارراه مـی پیچـد و بعـداز بیسـت قـدم مقابـل در یـک
سـاختمان بـزرگ مـی ایسـتد. بـدون آنکـه نگاهـم کنـد میگویـد: بفرماییـد
اینجاست.
_ ممنون!
داخل می روم و به پشت سـرم نگاه میکنم
_ یعنی اون اینجا نمیاد؟
مهسـا یـک تکـه شـکلات تلـخ دردهانـش مـی گـذارد و کمـی هـم بـه مـن
تعـارف مـی کنـد. لبخنـد مـی زنـم
_ نه ممنون! تلخ دوست ندارم!
ادامه دارد.....
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid