#شب_دوازدهم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸من کیم تا تو بیایی ب سر بالینم
ببین حرف دلت هست یا نه...
چی میخوای به آقات بگی...
🔸من کیم تا تو بیایی به سر بالینم
🔸چه کنم راه نجاتی نبود جز اینم
چه کار کنم... کجا برم...
جز در خونه ی شما جایی رو ندارم...
🔸بر من آنقدر توان بخش که در بستر مرگ
امام زمان آقا جانم...
🔸بر من آنقدر توان بخش که در بستر مرگ
اون لحظه ای که ميخوام دیگه نفسهای آخر رو بکشم دم جان دادنم....
🔸خیزم از جا و به پیش قدمت بنشینم
دست بگذارم روی سینه
بگم السلام علیک یا بقیه الله....
🔸نیست انصاف کز این مهلکه بیرون بروم
آقا نکنه من از این دنیا برم...
شما رو نبینم...
🔸نیست انصاف کز این مهلکه بیرون بروم
🔸من که یک عمر تولای تو باشد دینم
یه عمری محبت شما رو درسینه نگه داشتم...
آقا جانم امام زمان...
یه عمری آرزوی دیدن جمال دلربای شما رو در سینه نگه داشتیم...
آقا عاشقان شما امشبم به امیدی سر میگذارند...
ان شاء الله به همین زودی ها صدای دلنشین شما از مکه، کنار خانه ی خدا بلند بشه...
انا بقیه الله...
آی شیعیانم...
آی اونهایی ک امام زمان رو صدا میزدید...
انا المهدی...
خدایا ما زنده باشیم...
به امیدی که یک روز...
صدای آقامون رو بشنویم...
هر چقدر با امام زمانت کار داری...
در این شب دوازدهم آقات رو صدا بزن...
یابن الحسن ...
حالا ک امام زمانت رو دعوت کردی توی مجلس با امام زمان هم ناله شو
از همین جا دل ها رو روانه کنیم کربلای معلی...
نمیدونم کربلا رفتی یا نه....
همچین که داری نزدیک کربلا میشی
هی نگاه میکنی...
ببینی گنبد ابی عبدالله معلوم میشه یا نه...
دیگه دلت طاقت نداره...
دلت برا حرم حسین پر میزنه...
هی این طرف و اون طرف سوال میکنی...
چقدر مونده تا حرم آقام حسین...
وقتی بلاخره رسیدی حرم باصفاش...
تصور کن ورودی حرم ایستادی...
در مقابلت قبر شش گوشهی حسین دستات رو روی سینه میگذاری. ..
همش میگی آی حسین...
اصلا باورم نميشد منو دعوتم کنی...
من کجا... کربلا کجا...
حالا میخواهم احترام کنی...
از همین جا با پای دل بریم جرم باصفاش...
دستات رو روی سینه بگذار...
میخای ب اقات حسین سلام بدی...
همه باهم...
السلام علی الحسین
وعلی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
#شب_دوازدهم_محرم
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
متن روضه 1
🔸امشب شب غریبی اولاد مصطفی است
🔸زینب اسیر شمر و حسین سر ز تن جداست
شب دوازدهم ماه محرمه. ..
امروز کربلا چه خبر بود خدایا...
🔸طفلان بی پدر به بیابان در آفتاب
🔸آن یک سر برهنه و آن یک برهنه پاست
دیشب وقتی مجلس سیدالشهدا تمام شد...
هر کدوم از ما دست بچه هامون رو گرفتیم...
رفتیم به سمت خونه هامون...
مواظب بچه هامون بودیم...
مبادا نیمه شب سردشون بشه...
مبادا بچه هامون با لب تشنه بخوابند...
اما... آی مردم بچه های ابی عبدالله کجا خوابیدن...
بچه های حسین چه حالی داشتند...
داخل یک خیمه نیم سوخته...
الله اکبر...
نميدونم بهشون آب دادند یا نه...
خیلی از این بچه ها با شکم های گرسنه...
🔸لیلا به آه و ناله چو مجنون به کوه و دشت
🔸اکبر هزار پاره ز شمشیر اشقیاست
🔸گهواره مانده خالی و اصغر به مهد خاک
🔸از سینه رباب ز غم، ناله برسماست
🔸مهر رخ سکینه ز سیلی و تشنگی
🔸نیمی چو ماه نیلی و نیمی چو کهرباست
از امروز دیگه اسارت اهل بیت شروع میشه...
از امروز دیگه تازیانه ها شروع میشه...
مثل یه همچین روزی امام سجاد آمد کنار عمه جانش زینب...
صدا زد عمه جان زینب...
ببینید این نانجیبا بدن های خودشون رو غسل دادن...
کفن کردن...
بدنهای نحسشون رو دفن کردند...
اما بدن بابای غریبم حسین...
روی زمین کربلا...
عمه جان بدن بابای غریبم بدون غسل و کفن...
وقتی میخواستند به سمت کوفه حرکت کنند...
اومدند بچه ها رو سوار محمل ها کنند...
خانم زینب کبری فرمودند...
خودم بچه ها رو سوار میکنم...
با دستان مبارک...
یکی یکی این زن و بچه ها رو سوار بر شتران بی جهاز کرد...
اما وقتی نوبت خود خانم زینب شد
یا صاحب الزمان ....
یکدفعه نگاه کرد به اطرافش...
یادش اومد از روز ورودش به کربلا...
اون موقعی که عباس علمدار اومد و زانو خم کرد...
علی اکبر امد...
قاسم امد...
جوانان بنی هاشم یکی یکی اومدن...
دور محمل زینب رو گرفتن...
خانوم رو با احترام از محمل پیاده کردن...
مبادا نامحرمها ببینند....
ناموس خداست...
احترام داره...
یادش اومد از اون روزی همه بنی هاشم در کنارش بودند...
اما الان تنهای تنها مانده...
نگاه کرد به سمت قتلگاه...
صدا زد حسینم برادرم...
بلند شو ببین دارن خواهرت رو به اسارت میبرن برادر...
ببین دورم رو نامحرمها گرفتند...
🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند
برادرجان... حسین چطوری تو رو تنها بگذارم...
🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند
برادر نمیخواستم اما...
🔸نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند
🔸نمیروم ولی مرا...
یه اشاره کرد به سمت سر مقدس ابی عبدالله... روی نیزه...
🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند
برادرم حسین نمیدونم با سر برم یا با بدن بمانم...
🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند
............................................
از طرفی هم امشب شب شهادت زین العابدین...
امام سجاده...
دیگه دلت اینجا نباشه بریم مدینه کنار قبرستان بقیع بنشینیم...
برا آقامون امام سجاد زار زار گریه کنیم...
وقتی اومدن کنار امام سجاد عرضه داشتند...
آقاجان... کجا براتون سخت گذشت حضرت فرموند الشام...
🔸شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید
ای وای... ای وای...
من نمیدونم چی به آقا گذشته
🔸شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید
🔸ساز با ناله ی ذریه زهرا نزنید
یا صاحب الزمان
🔸سر مردان خدا را به سر نیزه زدید
🔸مرد باشید، دگر سنگ به زن ها نزنید
امان از اون شبی که...
ما رو دم دروازه شام نگه داشتند...
شهر رو آذین بندی کردن...
گفتن خارجی ها میخواهند وارد بشن
تا وارد شهر شام شدیم ..
هرکس هر چی بدست داشت...
به ما میزد...
یکی با سنگ میزد...
یکی خاکستر میریخت...
یکی خارجی میگفت...
ای وای ای وای .....
🔸به زنان سنگ اگر بر سر بازار زدید
🔸دختران را به کنار سر بابا نزنید
یا صاحب الزمان منو ببخشید...
🔸علی و فاطمه در بین شما ایستادند
خدا لعنتشون کنه...
🔸پیش چشم علی و فاطمه ما را نزنید
صلی الله علیک یا مظلوم یا ابا عبدالله
#شب_سیزدهم_محرم
#روضه_دفن_شهدای_کربلا
متن روضه 1
🔸سلام ما به تو ای سومین امام حسین
هر کجای مجلس نشستی...
با توجه امروز میخواهیم از همین جا...
به آقامون سلام بدیم....
🔸سلام ما به تو ای سومین امام حسین
🔸که در حضور تو مهدی کند سلام حسین
امروز امام زمانم سلام میده...
اما... به بدن های بی سر...
روی خاک...
سلام ما به اون بدن های که بی غسل و کفن...
سه روز روی زمین کربلا بود...
🔸سلام بر تو و آن قطره هاى خون سرت
🔸كه ريخت روى زمين در مسير شام حسين
🔸سلام بر تو و بر مهدی ات که روز ظهور
🔸ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین
ان شاء الله امام زمان میاد...
انتقام خون به نا حق ریخته ی حسین رو میگیره...
🔸ز دشمنان تو بستاند انتقام حسین
یا بن الحسن...
🔸بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت
سه روز بدن عزیز زهرا...
بی غسل و بی کفن...
روی زمین گرم کربلا...
🔸بعد از سه روز پيكر سرخش كفن نداشت
🔸يوسف ترين شهيد خدا پيرُهن نداشت
🔸از بسكه پيكرش شده پامال اسبها
🔸يك جاي بي جراحت و سالم، بدن نداشت
چه کردند با بدن پاک عزیز زهرا...
مثل یه همچین روزی...
وقتی بنی اسد اومدند کربلا...
نگاه کردن دیدند این نانجیبها بدن های خودشون رو دفن کردند...
اما بدن عزیز زهرا حسین...
روی زمین کربلا...
میخواستند بدن ها رو دفن کنند...
اما بدنها رو نمیشناختند...
آخه سر در بدن ندارند...
متحیر ایستادند...
یک دفعه دیدند یه آقایی سوار بر اسب وارد شد...
🔸بنی اسد بیاید
🔸کفن با خود بیارید
🔸مگر خبر ندارید
🔸حسین کفن ندارد
بنی اسد من این بدن ها رو خوب میشناسم...
این بدن بی سر...
بدن بابای غریبم حسینه...
این بدن قطعه قطعه برادرم علی اکبره...
این بدن قاسمه...
اون بدنی که کنار شط فرات...
دستهاش رو جدا کردند...
بدن عمو جانم عباسه...
بنی اسد...
برید یه قطعه بوریا بیارید...
🔸مگر به کربلا کفن، بغیر بوریا نبود
🔸مگر حسین فاطمه، عزیز مصطفی نبود
امام سجاد دستهای مبارک رو زیر بدن مطهر امام حسین قرار دادند و فرمودند:
بسم الله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله
بدن ابی عبدالله رو غریبانه داخل قبر گذاشتند...
سخت ترین لحظه برای فرزند لحظه ای هست که میخواد داخل قبر با پدر وداع کنه...
بنی اسد دارن نگاه میکنند...
دیدند امام سجاد رفت داخل قبر...
میخواد با پدر وداع کنه...
ای واااااای ای واااااااای...
دیدن امام سجاد این لب ها رو گذاشته روی رگ های بریده ی حسین...
هی صدا میزنه وای غریب حسین...
وای مظلوم حسین...
وقتی از قبر بیرون اومدند...
با دستان مبارک نوشتند...
هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً
🔸كاش در لحظه ی دفن پدرم میمردم
🔸آن كه بوسيد چو عمه، رگ حلقوم، منم
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
4_6037170279396935100.mp3
1.34M
روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...."
یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...."
خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '"
این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب حسین
#روضه جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام
#بانوای حاج محمود کریمی
#فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_5882184679418758403.mp3
1.81M
#روضه کوچ از قتلگاه
حسین بو سن بو لشکرون بو دشت کربلا قارداش
زمین شوره زاری ایله سن گلزار من گتدیم
(اما حسین یادما گلیر وارد اولاندا کربلایه من ابوالفضلیمینن گلمیشدیم قارداش صاقمدا قاسم دایاناردی صولومدا علی اکبریم واریدی نجه گدیم کربلادن آدامسیزام آی قارداش )
حسین
ئولن لشکر سنه چاتدی قالان لشکر منیم اولدی
تمام اولدی داخی برنامه کشتار من گتدیم
(حسین اورگین غمینه قربان اولوم آی قارداش علمدارین ئولوبدی قویمارام من پرچمین یاتسون آی قارداش)
علمدارین ئولوبدی قویمارام من پرچمین یاتسون
سن اولام ئوزوم هر یرده پرچمدار من گتدیم
سنه یاس دوتماقا نه قویدولار نه فرصتیم اولدی
گذرگه دور بوچول یولدان گچن آغلار من گتدیم
(حسین رسمیمیز بودی هرکاروان که مسافرته گیدر دالیجا اذان ویرنی اولار)
اولوب نیم خیز اذان ویر کاروانیم قوی یولا دوشسون
اگر چه سینوی اوخلار ایدر آزار منگتدیم
دیار کربلا دوقوز گئجه اولدی بیزه مأوا
آغاردی غصه سینن زلف مشکین بار من گتدیم
هواسیندن بلاسیندن سویونان اینجدیم قارداش
#روضه بسیار سوزناک و زیبای ترکی
#مداح:حاج حسن نعمتی اردبیلی
#ترکی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_5870668046737081940.mp3
2.8M
غلامرضا سازگار
شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید
ساز با ناله ذریه زهرا نزنید
سر مردان خدا را به سر نیزه زدید
مرد باشید دگر سنگ به زن ها نزنید
به زنان سنگ اگر بر سر بازار زنید
دختران را به کنار سر بابا نزنید
علی و فاطمه در بین شما استادند
پیش چشم علی و فاطمه ما را نزنید
کشتن فاطمه بین در و دیوار بس است
تازیانه به تن زینب کبری نزنید
رقص شادی جلوی محمل زینب نکنید
پای سرهای بریده به زمین پا نزنید
گر به دیدار سر پاک حسین آمده اید
این قَدَر دست به هنگام تماشا نزنید
بگذارید برای شهدا گریه کنیم
خنده بر داغ دلِ سوخته ما نزنید
#روضه اسارت
#سبک بانوای گرم استاد میرزامحمدی
#فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_6010368343440098332.mp3
10.14M
خبر رسیده که زینب سوار محمل شد
گلوی شاه محیای تیغ قاتل شد
خبر رسیده ز ره بگی لاله می اید
خبر رسیده که دارد سه ساله می اید
برای داغ خرابه سه ساله می اید
خبر رسیده که بوی سراب می اید
خبر رسیده که دارد رباب می اید
خبر رسیده که محمل رود به بیراهه
خبر رسیده می آید طفل شش ماهه
اگر چه این سفر باشد خدایی
ولی زان میرسد بوی جدایی
کریمت خوشه چین خرمن نگیرد
خدا هرگز تورا از من نگیرد
خبر داری شدم ام المصایب
خبر دارم که رفتی دیر راهب
خبر داری که زینب رفته از حال
خبر دارم که رفتی بین گودال
خبر داری شده کارم صبوری
خبر دارم که تو کنج تنوری
خبر داری گلت نشکفته پژمرد
خبر داری رقیه دخترت مرد
اون که تورو کشت دستامو بسته
مثل اباالفضل سرم شکسته
مثل رقیه خسته خسته
این خبر را برسانید به کنعانی ها
بوی پیراهن خونین حسین می اید
#نوحه سینه زنی شور
#کربلایی حمیدعلیمی
#فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_6021784817484431542.ogg
166.6K
#روضه_باسبک
#کوچ ....از قتلگاه
ای شاه گلگون کفن دور باجون گیدیر حسین
یوخدور سنی دفن ائدن،دور باجون گیدیر حسین
اول سوسوز لبلره لبلریم فدا حسین
قان دولان گوزلره گوزلریم فدا حسین
یاحسین یاحسین حسین فدا حسین(2)
شمر ستمگر بیزی باغلویوبدی قول قولا
سنسیز بیزی گوندرور شامِ شومه ای اخا
وادور یری بو چمن ناله صوتیله دولا
داغیلمیش جسمی گورن باش آچا اوزون ویرا
وار گلایم بو چرخ و بو روزگاریدن
شیرزن زینبی سالدی اعتباریدن
عریان قالوب پیکرون یوخ بو جسمه سایبان
قویموللا دفن ایلویم نعشیوی بو کوفیان
باشون اللرده گزیر شهریارِ انس و جان
سانجیلوب اوخ اوسته اوخ آچ گوزون حسین اویان
دور حسین ماتم و غصه دن باجون اؤلور
آغلورام من سنه کوفیان منه گولور
یاندیردی قارداش منی پوزدی نیزه یاره سی
بیرده ربابین سوسوز طفل ماه پاره سی
اللرده اؤلدی اونون تشنه شیرخواره سی
غارتده دوشدی اله،اصغرین گهواره سی
بیرنفر یوخ دئسین ویرمیون اوشاقلاری
آبله باغلیوب قیزلارون ایاقلاری
هاردا قالوب اکبرین، هاردا میر لشگرین
اوخ اوسته اوخ سانجیلوب پاره لندی پیکرون
قانیله پرده چکوب بوسه گاه مادرین
خیردا بارماغین هانی، کیمده دی انگشترین
صف چکوب اشقیا نیزه داش آتوردولار
پیکر پاکون اوستونده آت چاپوردولار
سن لبیکی سسلدون قلبیدن شهادته
منده اورکدن اخا راضیم اسارته
اولسون قسم ذوالفقار شه ولایته
زینب دوزر داغ کیمی هر غم و مصیبته
بو آخان قانلاری من گرک حسین الام
شامیده تختیدن هندین اوغلونی سالام
#اجرای سبک حاج یحیی طالبی
#ترکی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
کوچازکربلا.mp3
10.79M
#روضه منبر؛حجت الاسلام احمدپور
#روضه کوچ از کربلا
#ترکی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_6039422079210620091.mp3
5.02M
#روضه و _ورود کاروان اسرا به کوفه و ماجرایِ اُم حَبیبه
#بانوای حاج امیر کرمانشاهی
#فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
👇👇👇👇👇👇👇👇
اين است نوايِ دِلِ من در همه حالآت
از روزِ ازل تا بِ دم صبحِ مکافات
نقش است به لوحِ دلِ من با قلم عشق
این جاست حسینیۀ تو عمۀ سادات ...
خوبانِ روزگار مسلمانِ زینبند
دیوانۀ حسینُ پریشانِ زینبند
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
حتماً کنیز و پیرغلامانِ زینبند
در جنت الحسین تمام حسینیان
هستند غرق ناز که مهمان زینبند
مرغان خوش صدای بهشتی تمامشان
بیچاره طنین حسین جان زینبند ....
کعبه رقیب حُرمت زینب نمی شود
عالم حریف هیبت زینب نمی شود
این ها که گفته اند ز عیسی مسیح ها
یک قطره از کرامت زینب نمی شود
هر جا که حرف اوست همان جاست کربلا
در هر مکان که صحبت زینب نمی شود ...
باید به سوی عرش خدایش سفر کند
روی زمین رعایت زینب نمی شود
تنها به احترام حسینش اسیر شد
هر عاشقی که حضرت زینب نمی شود
زینب اگر نبود محرّم نداشتیم
هیئت نبود ، این همه آدم نداشتیم
وقتی غرور حیدری اش جلوه گر شود
هر کس که هست مرد خطر بی جگر شود
تنها پیمبری ست که باید چهل مسیر
با شمر ها و حرمله ها همسفر شود ...
بین حرامیان سپرِ هر اسیر شد
اما کسی نبود برایش سپَر شود
با دست های بسته نمی شد به سر زند
سر را شکست تا کمی آرام تر شود
*عرضِ روضه ام : گفت نذر کردم یه بار دیگه معلمِ قرآنم زینبُ ببینم ... هر فقیر و اسیری وارد شهر میشه نان و خرما صدقه بدم ....
خبر آوردن اُمِ حبیبه یه کاروان اسیر وارد شهر شده ... (گفت نون و خرما ببرید) بردن و برگشتن گفتن اُم حبیبه از ما قبول نکردن ... ( گفت چطور مگه ؟) گفت آخه فرمودن صدقه بر ما حرامِ ... گفت یا للعحب مگه کی واردِ شهر شده ؟؟
میگن خودش چادر به کمر بست گفت برم ببینم کی اومده ... اومد دید یه عده رو سوارِ شتر هایِ بی جهاز کردن ... سوال کرد بزرگِ این کاروان کیه؟
سیدا،با دست عمه تون رو نشون دادن .... اومد جلو گفت چرا نون و خرمایِ منو قبول نکردید؟ با اون هیبتِ حیدری فرمود صدقه به ما حرامِ ....
گفت تا جایی که من میدونم و یادمه صدقه فقط به بچه هایِ پیغمبر حرامه ؟؟؟...
فرمود اُمِ حبیبه برا چی نذر کرده بودی ؟ عرض کرد خانم یه بار دیگه معلم قرآنم زینب رو ببینم ...
فرمود ام حبیبه نذرت قبول .... من زینبم ....
نوکرا ... میگن ام حبیبه یکی دو قدم فاصله گرفت ، خانم مگه چند وقته ندیدمت ...چرا انقد شکسته شدی ... چرا قدت خمیده ....؟؟ اصلاً باور نمیشه شما زینب باشی ... اگه شما زینبی ، زینب همیشه یه نشونه داشت ... همه جا سایه به سایۀ حسینش بود ... به من بگو اگه زینبی پس کجاست حسینت ...
فرمود ام حبیبه .... اون سری که بالایِ نیزه داره قرآن میخونه .....*
حسین ....
#روضه و _ورود کاروان اسرا به کوفه و ماجرایِ اُم حَبیبه
#بانوای حاج امیر کرمانشاهی
#فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_6039422079210620089.mp3
2.54M
ایوای باشی دالدان کسیلن قارداشم ایوای
ایوای یوزی اوسته یخلان قارداشیم ایوای
ایوای بالاسی اوخلانان عطشان قوجاقندا
ایوای قالان عریان بدنی گون قاباقندا
ایوای داغلان پیکری آتلار ایاقندا
(آتلارون نعلین عوض اله دیلر دیدی حسین دوزدی ننم ام المصائب آدلانوب اما منیم مصیبتیم اولاردان باش گلدی کربلاده)
اگر باشی ننمین کوچه ده بلالره دوشدی
یوزونه سیلی دیوب گوشواره سی یره دوشدی
ننمین هاردا گوزی شمر الینده خنجره دوشدی؟
گر جوان ئولدی ننم مقتل بلاسین گورمدی
بیز باجی قارداشین هجران ماجراسین گورمدی
زینبون شامین حسینون کربلاسین گورمدی
یاخجی کی زهرا سینونده اوخ یاراسین گورمدی
آهسته الین سالدی یردن اوجالاندردی
تا آرخاسی اوسته اول نعشی دولاندردی
بیردن دیدی وای قارداش عالملری یاندردی
بواوخ ورانون الری دوشسون بیلگینن
بواوخ باجوون کاش دییدی اورگینن
هانسی اورگین قانی چخبدور کورگینن
#روضه قتلگاه
#بانوای مرحوم حاج محمد باقر منصوری
#ترکی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
Mohamad Hossein Shafiee - Ame In Kie (128).mp3
4.04M
عمه این کیه؛ رو نیزه قرآن میخونه؟
چشم و ابروهاش، شبیه بابای منه ●
ای پدر بگو با دخترت؛ کی بریده ای بابا سرت؟
عمه ام میگه؛ بابات رفته پیشِ خدا ●
رفته بابا… ولی بگو بی من، چرا؟ ●
ای پدر به قربانِ چشات؛ میروی دلم تنگه برات… ●
ای پدر بگو… بگو، دلم تنگه چرا؟ ●
روی صورتت؛ نشانیِ سنگه چرا؟ ●
ای پدر مگر قهری باهام؛ که دیگه نمی خندی برام؟ ●
یا مولا حسین؛ بگو دلم تنگه چرا؟ ●
روی صورتت، نشانیه سنگه چرا؟ ●
ای پدر مگر قهری باهام؛ که دیگه نمی خندی برام؟ ●
میگن کربلا عرشِ خدا رو زمینه؛ آرزوی ما دیدنِ اون سرزمینه ●
آقا جون؛ دلم تنگ اومده ●
شیشه دلم آقا جون، زیرِ سنگ اومده ●
#نوحه زیبای(عمه این کیه؟😔😔)
#با صدای: محمد حسین شفیعی
#فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_5979083814540935366.mp3
44.16M
#دیر راهب
مرحوم استاد حاج سلیم موذن زاده
#ترکی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
جوانمرد.mp3
22.82M
#روضه منبر؛حجت الاسلام جوانمردو روضه مداح پامنبری ایشان آقای پسندیده
#روضه دفن شهدای کربلا
#ترکی
#ترکی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_430161543292785937
11.43M
زمونهی پریدنه، تا عرش بی کرونه تا خود خدا
نفس نفس، طپش طپش، هروله کن تو سعی مروه تا صفا
قدم قدم، ستون ستون، حسین حسین بگو تو جادهی نجف تا کربلا
یاد تموم رفقا، یاد همه هیئتیا، گریه کنا سینه زنا، یاد امام و شهدا
حسین حسین بگو تو جاده نجف تا کربلا
(حسینحسین)(حسینحسین)(حسینحسین)
موکب به موکب، میرسیم از راه
لک لبیک اباعبدالله
پای پیاده، هر قدم روضه اس
تو جاده صوته طفل سه ساله اس
بس که دویدم عقب قافله؛ ای پدر ای پدر
پای من از ره شده پر آبله؛ ای پدر ای پدر
* * * *
وقت جهاد و هجرته، رسیده دیگه فصل فتح خون ما
هنوز صدایی آشنا، داره ندا میده «فلیرحل معنا» (1)
قدم قدم، ستون ستون، حسین حسین بگو که دروازهی قدسه کربلا
کوری چشم دشمنا، برای مرگ آمریکا، یهودیا سعودیا، یاد امام و شهدا
حسین حسین بگو که دروازهی قدسه کربلا
(حسینحسین)(حسینحسین)(حسینحسین)
سنگر به سنگر، می رسیم از راه
لک لبیک بقیه الله
مدافعان حرم یاسیم
که روضه خوان داغ عباسیم
قد حسین بن علی تا شده؛ واویلا واویلا
پای عدو به به خیمه ها وا شده؛ واویلا واویلا
🏴 #سینه زنی جدید از حاج میثم مطیعی
🏴 #موکب به موکب میرسیم "
سال 1395
#فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_6041995700923795082.mp3
8.78M
⚫️ #روضه احوالات_کوفه
🎤کربلایی سیدهادی پورعلی
#سیزدهمحرم|۲۲شهریور۹۸
#اولینجمعهسیدالشهدا(ع)
اصغریه اعظم تبریز
#ترکی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_6048670153116222916.mp3
930.4K
#قران
#صوت قران بانوای مرحوم زنده یاد
#حاج محمد باقرمنصوری اردبیلی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
Rozeh2.Shab 13.Beytozahra97 .mp3
11.39M
السَّلامُ علیکِ یا رقیه بنت الحسین علیهما السلام
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#روضه جانسوز اسارت و منازل
#شب های دهه دوم و سوم محرم
#استاد_میرزا_محمدی
#فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوی مقتل دُخت زهرا می یامد با شور و غوغا
جانی خسته جسمی عریان افتاده بر خاک صحرا
برادرم برخیز وقت سفر آمد
وقت جدایی و سوز جگر آمد
سر تو بر نیزه بدن به روی خاک جن و ملک از قبل کند گریبان چاک
سفینه ی عشق و چراغ بیداری نشسته داغ تو به سینه ی غمدار
برادرم تو رفتی و دلم شکستی
چه عاشقانه از بلا و غصه رستی
ز جان خیز و خوش ببین خدای عزت و کرم
نیامده زعلقمه هنوز هم برادرم
از غم تو کمرم خم شده
طاقت من چه کنم شده
سخن بگو با من برادر زینب بخواب آسوده تاج سر زینب
فتاده ای در خود به پیکر صدشان بریده حجرت تا بال و پر زینب
تو نور آسمونی و امید افلاک
که جسم قلت خون تو فتاده بر خاک
تو غیرت شهامتی صلابت دل بشر
به راه عزت و شرف نهاده ای به نیزه سر
می روم ای شه لب تشنگان
همسفرم غضب از ساروان
#مداحی زیبای نوجوان یزدی
#اجرای مجتبی مهدی پور
#ارسالی یکی از اعضای محترم کانال
#فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_5769333142406039916.mp3
6.85M
لای لای گولوم غملی بلبلوم
لای لای تلی توزلی سنبلوم
یارالی یارالی یارالی لای لای
إلیمین یارالی مارالی لای لای
#حاج_عبدالله_داداشی
#محشر #ماندگار #احساسی
#بینظیر #جانسوز #سوزناک
ویژه #محرم #حضرت_رقیه
#ترکی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_5767389532265650079.mp3
3.77M
حرم میگن شبایِ جمعه غوغاست میگن زهرا زائر قبرِ مولاست ام بنینم اونجاست چه روضه هایی برپاست شبِ جمعه حرم خوبه یادِ غمایِ رباب باشیم میخونی روضۀ مشکُ خوبه تو حرم خراب باشی تو صحنِ ساقی تشنه ت شد نکنه به فکرِ آب باشی میشه غضه ش ... بی حساب میشه شرمنده ... نخور آب حسین ... یا ثارالله .... میگن دوره شش گوشه یکسر گریه س میگن کارِ مادرِ اصغر گریه س میرسی از در گریه س تا میگی حنجر گریه س شبِ جمعه حرم بودی نیاری تو اسمِ گهواره رباب میگه علی لای لای نمیدونی چه غمی داره رویِ دستایِ مادرها وقتی که میبینه شیرخواره میگه گریون ... ثمرم ... تشنه جون دادی ... پسرم ... حسین ... یا ثارالله .... لیلا داره از علی اکبر میگه عمه هم از داغِ یک دختر میگه فاطمه گریون داره از تنِ بی سر میگه ... اینا که کشتنت دیگه پیراهنتُ کجا بردن؟ خودم دیدم که از صحرا تو رو با یه بوریا بردن ... جلویِ چشمِ دخترهات سرتُ رو نیزه ها بردن قَتلوکَ ... ذَبَحوک ... و مِن الماء منعوک .... حسین ... یا ثارالله ....
#نوحه زمینه
#حاج_امیر_عباسی
#ویژه شب جمعه(شب زیارتی ارباب)
#فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
مصیبت اسیری نزد امام زمان (عج) ...
مرحوم حاج ملا سلطانعلی، روضه خوان تبریزی که از جمله عبّاد و زهّاد بوده می گوید: در عالم رویا مشرف به محضر امام زمان (عج) شدم.
عرض کردم، مولای من ! آنچه در زیارت ناحیه ی مقدسه ذکر شده که می فرماید:
فلا ندبنّک صباحاً و مساءً و لا بکینّ علیک بدل الدموع دماً .
صحیح است؟
فرمودند: بلی
عرض کردم: آن مصیبتی که به جای اشک، خون گریه می کنید کدام است؟ آن مصیبت علی اکبر (علیه السّلام) است؟
فرمودند: نه، اگر علی اکبر علیه السّلام زنده بود، در این مصیبت او هم خون گریه می کرد.
گفتم: آیا مصیبت حضرت عباس علیه السّلام است؟
فرمودند: نه، بلکه اگر حضرت عباس علیه السّلام هم در حیات بود، او هم در این مصیبت خون گریه می کرد.
گفتم: البته مصیبت سیدالشهدا است؟
فرمودند: نه، حضرت سیدالشهدا هم اگر در حیات بود، در این مصیبت خون گریه می کرد.
پرسیدم: پس این کدام مصیبت است؟
فرمودند: آن مصیبت اسیری عمه ام زینب سلام الله علیها است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📗شیفتگان حضرت مهدی، ج 2 ص 144
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir