YEKNET.IR -Banifatemeh;Hadadeeyan-Shahadate Hazrate Zeynab1397-001.mp3
4.94M
🔳 #وفات_حضرت_زینب (س)
هوای آسمون دارم اگرچه زخمیه بالم
یه سال و نیم بعد از تو هنوز هم گرم گودالم
یه سال و نیمه که هر روز من از ذبح تو گریونم
اونایی که جوون دادن دیگه از زندگی سیرن
جوونای بنی هاشم مگه از خاطرم میرن
یادم میاد غریبونه گل پرپر رو آوردی
با هفده تا علی اکبر ، علی اکبر رو آوردی
گمونم یادته قاسم چجوری دست و پا میزد
لگدکوبش که می کردن تو رو تنها صدا میزد
تموم روز و شب میگم با خورشید و هلال ماه
امانت داری هم سخته ، امانت باشه عبدالله
تو ذهنم روضه ها دارم تمنای رباب تو
سوالش از علی اصغر ، خجالت از جواب تو
نمیگم دیگه از گودال ، یقینا گفتنش سخته
تو رو ذبح القفا کردن ، برا من گفتنش سخته
#روضه حضرت زینب س
# سید مجید بنی فاطمه
تعجیل در فرج حضرت صاحب الزمان صلوات
#فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_524289750199173302.mp3
4.2M
بوغربتده الله گوزوم یولدادی
کی دردیم دواسی اوزون قولدادی
خبر یوخ ایلیمنن دوتار کیم الیمنن یوزوم گولمدی
باجی جان ویرنده باخار قارداشا
ولی غملی زینب باخیر داغ داشا
بوحسرتله عمروم یتشدی باشا
منه داغلار آغلار منه داشلار آغلار
منه کربلاده کسیک باشلار اغلار
ایاخدان دوشنلر یانار قان اوتار
اگر گلسه عباس الیمنن توتار
یورولدوم الهی دای اولدور قوتار
چکیب اللی دورد ایل بلا داغلانان دیل
یوخوم یار و یولداش هانی یددی قارداش
اوخشاما
چشمه منیم چای منیم اولدوز منیم ای منیم
انادان اولان گونن ذکریم اولوب وای منیم
***
ایلدیریملار شاخاندا سیللر سولار اخاندا
رقیه دوشر یادیما سولموش گوله باخاندا
#زبانحال حضرت زینب(س)
در آهنگ شور عربی
عاملی
#ترکی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_6012766468494589986.mp3
6.14M
آخرین شب خواهره
کاشکی امشبم بگذره
زنده میشه پیش چشام
روز و شب همین منظره
یادمه
تب داغ صحرا و
لب خشکه دریا و
یه امام تنها و
منو کربلا
یادمه
یه غروب دلگیر و
یه صدای تکبیر و
تو و تیر و شمشیر و
منو کربلا
چه کربلایی براما غیر غم نداشت
چه کربلایی داغ تو رو دلم گذاشت
گریه کنه روز و شبه
جون من دیگه بر لبه
روضه های تو همدمه
لحظه لحظه های زینبه
یادمه
یه صدای محزون و
آسمون گریون و
نفس پر از خون و
منو کربلا
یادمه
وقتی خنجر افتاد و
یه طرف سر افتاد و
با تو مادر افتاد و
منو کربلا
چه کربلایی دلمو غم گرفت داداش
چه کربلایی تو رو ازم گرفت داداش
زندگی برام شد عذاب
لحظه هام پر از اضطراب
تو میون تشت طلا
خواهرت تو بزم شراب
یادمه
کوچه ها و بازارو
خواهرت گرفتارو
منو طعم اعیارو
تو و نیزه ها
یادمه
همه درد و غم ها رو
طعنه ها و دشنام رو
منو مردم شام و
تو و نیزه ها
چه نیزه هایی تنتو پاره پاره کرد
چه نیزه هایی خواهرتو بیچاره کرد
وفات_حضرت_زینب (س)
#سینه زنی شور
#سیب سرخی
#فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_441074896278127288.mp3
7.26M
اولور زینب حسین قارداش
هایانداسان گل ایندی داده
#نوحه حاج #نادرجوادی
#ترکی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
مداحی آنلاین - یکسال و نیمه که داداش - سید رضا نریمانی.mp3
4.82M
یهسال و نیمه که داداش
نه یاری و نه یاوری
سخته چقدر جون کندنم
این لحظههای آخری
قامت خمیده از غمت
مثل غم بیمادری
این درد و دلهای منه
حرف برادر خواهری
غروب بود و پیش چشمام
سرت رو ز تن میبریدن
غروب بود و پیش چشمام
موهای سرت رو کشیدن
غروب بود و پیش چشمام
دیدم پیرهن از تنت میدریدن
غروب بود و پر از غم بود
غروبی بهرنگ غروب عذاب
غروب بود و پر از غم بود
تو رفتی و آزاد شد آب
غروب بود و پر از غم بود
وای از لالایی گفتنای رباب
“هذا فِراقُ بَینی وَ بَینِکَ”
یهسال و نیمه که داداش
شدم جوون مرگ غمت
میمرم و زنده میشم
با خاطرات ماتمت
من خم شدم تا خم نشه
این بیرق و این پرچمت
خوردم زمین صد بار داداش
تا که نیفته علمت
زمین خوردم کجا بودی
نمونده برام دیگه بال و پری
زمین خوردم کجا بودی
نمونده برام معجر و روسری
زمین خوردم کجا بودی
بیا دیدنم این دم آخری
کجا رفتی ببینی تا
یه دریا توی چشمای خستمه
کجا رفتی ببینی تا
هنوز رد شلاق روی دستمه
کجا رفتی ببینی تا
فقط کهنه پیراهنت هستمه
“هذا فِراقُ بَینی وَ بَینِکَ”
#وفات_حضرت_زینب (س)
#سید_رضا_نریمانی
#زمینه
#فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_6014764427151147013.ogg
129.8K
گل جان وئرورم قارداش غربتده پریشانم
غربتده پریشانم
قلبی یارا زهرایه من بو گجه مهمانم،من بو گجه مهمانم
خبر وئر گلسون عباسیم حسین جان
قویمیون خوار اولسون یاسیم حسین جان
گل ایله کفن حاضر لطفونده گوزوم واردی
گل بیر دانشاق با هم سینمده سوزوم واردی
من ام مصیباتم هر درده دوزوم واردی
اما غم هجریندن بی طاقت و بی جانم
گل باری گوزل آدین سینمده یازیم باشدان
گلسن سپرم مرجان یوللاریوه گوزیاشدان
قارداش باجیدان دویسا دویماز باجی قارداشدان
من دویمامیشام سندن دیداریوه عطشانم
زینب باجوی دوران غمدیده لره قوشدی
بو شام پریشانه باش چکسن حسین خوشدی
غربتده کناریمد واللهی یئرین بوشدی
بو محفل و منزلده من حسرت جانانم
دوشدوم سنیلن قارداش دریای مصیباته
آماج و نشان اولدوم هر یئرده بلیّاته
سن جنته یول سالدین من کوفه و شاماته
بو غملی قضایادن جان اوسته ده گریانم
ای بند دل زهرا ای نور دو عینیم گل
درگاه خداونده قوزاندی یدِینیم گل
قارداش باجلیق حقون حفظ ایله حسینیم گل
ای قبله ی حاجاتیم یوللاروه قربانم
ای جسم سمن بوسی مقتلده قالان باشسیز
گل آغلا منه قالدیم غربت آرا یولداشسیز
گر آغلاسا نسگیلدی قارداشسیزا قارداشسیز
چوخداندی گوزوم آغلور غمخوار عزیزانم
گل الده گتور تربت اول قانلی بیاباندان
تپراقینه قات قبریم خوشبو اولا اول قاندان
دولسون لحدیم بلکه عطر گل رضواندان
باز آی بر این منزل ای یوسف کنعانم
# نوحه حضرت زینب( س )
#ارسالی یکی از دوستان عزیز
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
4_5920355368038304169.ogg
2.64M
درد فراق کربلا و روضه حضرت زینب سلام الله علیها
#جانسوز_و_شنیدنے 🔸
# حاج حيدر خمسه
التماس دعا🙏🙏🙏
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
مداحی آنلاین - ام المصائب زینب - حجت الاسلام عالی.mp3
1.38M
ام المصائب زینب(س)
#سخنرانی بسیار شنیدنی
حجت الاسلام #عالی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
mirdamad babolharam.mp3
2.91M
#روضه و توسل ویژۀ شهادت حضرت زینب سلام الله علیها به نفس سید مهدی میرداماد
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
👇👇👇👇👇👇👇
همه رفتند و من جا ماندم ای دوست
ز بخت بد به دنیا ماندم ای دوست
چرا رفتی مرا با خود نبردی؟
ببین بعد از تو تنها ماندم ای دوست
امان ای دل،امان ای دل
*اصلاً روضه ی امشب همینه...امان از دلِ زینب...چه خون شد دلِ زینب...*
ببین از داغ تو خیلی شكستم
شكستم که چنین از پا نشستم
*حسین! شوهرم هم منو نشناخت..هی اومد تو خیمه ی زن ها،هی سراغ منو گرفت،زین العابدین بهش گفت:عبدالله! اون زنِ قد خمیده رو می بینی؟ اون زینبِ...*
شكسته دشمنت از بس دلم رو
چنان گشتم كه نشناسی كه هستم
به یادت در نوایِ آب آبم
چنان تو زیر تیغِ آفتابم
*اون لحظه های آخرِ عمرش،گفت:عبدالله! بسترِ منو زیر آفتاب پهن کن...چرا خانوم؟ گفت:خودم دیدم داداشم زیر آفتابِ...*
به یادت در نوایِ آب آبم
چنان تو زیر تیغِ آفتابم
تو راحت خفته ای در خانه ی قبر
ولی من از غمت خانه خرابم
منو كابوسِ شمشیر و تن تو
تماشای به غارت بردن تو
تو را سر نیزه ها بردند و مانده
برای من فقط پیراهن تو
*داداش! از چهارسالگی هر کی به من رسید ، گفت : زینب! حسینت رو کربلا میکُشن ... من از چهارسالگی منتظرِ کربلام ، اسمِ کربلا که میاد بندِ دلم پاره میشه ، مادرم بقچۀ کفن هارو که بازکرد،کفنِ خودش رو داد، کفنِ بابام رو داد، کفنِ داداش حسنم رو داد،اما به تو که رسید یه پیراهن داد،گفت: حسینت کفن نداره ...
بابام امیرالمؤمنین شب آخر دستِ عباس و حسین رو گرفت،سفارشِ منو کرد،گفت:زینب! کربلا عطش،سر بریده،گودال قتلگاه...
داداش! من این کلمه هارو شنیدم،داداش حسنم لحظه ی آخر،هی گریه کرد گفت: "لایوم کیومک یا اباعبدالله... " داداش! هرچی شنیدم این کلمه هابود ، کربلا شنیدم ، سر برده شنیدم ، گودال قتلگاه شنیدم،عطش شنیدم ، داداش! کسی بهم نگفت نامحرما دورم حلقه میزنن،کسی نگفت: نامحرم میاد دست خواهرت رو ببنده ... داداش! همه چی رو بهم گفتن،فقط یه چیزی رو نگفتن ، همه روضه هارو تحمل کردم،همه سختی هارو تحمل کردم،کشته شدنِ تو،مگه کسی باور می کرد زینب زنده باشه حسینش رو سر بِبُرند..
اما داداش یه لحظه بهم خیلی سخت گذشت ... داداش! همه لحظه ها سخت بود ، فقط یک جا خیلی سخت گذشت ، یه جا دیگه نتونستم طاقت بیارم ، یه جایی که خودم همه رو سوار محمل ها کردم،بچه هات رو سوار مرکب کردم،سوار شتر کردم،زن هارو کمک کردم،نذاشتم هیچ کسی جلو بیاد،خودم تنها رو زمین موندم،دیگه نتونستم طاقت بیارم،رو کردم به طرف علقمه،گفتم:عباس!غیرت الله! پاشو ببین میخوان خواهرت رو ببرند اسارت...حسین....
ان شاء الله با هم بریم حرمِ اباالفضل،ان شاءالله من برات روضه بخونم تو حرمش بلند گریه کنی،بگم بی بی جان زینب! خیلی بهت سخت گذشت،آره داداشت حسین هم کنار علقمه بهش سخت گذشت،تا نگاههش به بدن داداشش افتاد،یه دست به کمر گذاشت"الآن انكسر ظهري " ای حسین...
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir
7803619_750.mp3
23.9M
نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می آید
نفس هایم گواهی می دهد بوی تو می آید
شکوه تو زمین را با قیامت آشنا کرده
و رقص باد با گیسوی تو محشر به پا کرده
زمین را غرق در خون خدا کردی خبر داری؟
تو اسرار خدا را بر ملا کردی خبر داری-
جهان را زیر و رو کرده است گیسوی پریشانت
از این عالم چه می خواهی همه عالم به قربانت
مرا از فیض رستاخیز چشمانت مکن محروم
جهان را جان بده، پلکی بزن، یا حی یا قیوم
خبر دارم که سر از دیر نصرانی در آوردی
و عیسی را به آیین مسلمانی در آوردی
خبر دارم چه راهی را بر اوج نیزه طی کردی
از آن وقتی که اسب شوق را مردانه هی کردی
تو می رفتی و می دیدم که چشمم تیره شد کم کم
به صحرایی سراسر از تو خالی خیره شد کم کم
تو را تا لحظه ی آخر نگاه من صدا می زد
چراغی شعله شعله زیر باران دست و پا می زد
حدود ساعت سه ، جان من می رفت آهسته
برای غرق در دریا شدن می رفت آهسته
بخوان! آهسته از این جا به بعد ماجرا با من
خیالت جمع ای دریای غیرت خیمه ها با من
تمام راه بر پا داشتم بزم عزا در خود
ولی از پا نیفتادم ، شکستم بی صدا در خود
شکستم بی صدا در خود که باید بی تو برگردم
قدم خم شد ولیکن خم به ابرویم نیاوردم
نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می آید
نفس هایم گواهی می دهد بوی تو می آید
#روضه جانسوز وفات حضرت زینب سلام الله علیها😔😔😔
#به نفس کربلایی حنیف طاهری
👌پیشنهاد دانلود👌
#فارسی
https://eitaa.com/osoolemaddahi_ir