🔰سخنرانی شیخ مسعود عالی
با موضوع #امامت_و_ولایت
مرکز اسلامی سوئد/رمضان المبارک سال ۹۰
🔅۱۹جلسه
#جلسه_دهم👇👇
امام و ولایت(10)17.mp3
35.25M
🔉 #فایل_صوتی | سخنرانی(منبر کامل)
📌 حجة الاسلام والمسلمین عالی
📝 موضوع » امامت و ولایت امام زمان»
🔹 جلسه #دهم
مرکز اسلامی امام علی سوئد
🗓رمضان سال 90
✅کانال استاد عالے
🔸🔸🔸
🆔 @ostad_aali110
@ostad_aali110.mp3
1.93M
🔰درخواست علامه مجلسی از امام زمان🔰
💠استاد #شیخ_مسعود_عالی
✨ #مرعشی_نجفی
✨ #طنطاوی
✨ #صحیفه_سجادیه
🔹🔹🔹🔹🔹🔸🔸🔹🔹🔹🔹🔹
┄┅═✧❁یازهرا❁✧═┅┄
✅کانال استاد عالے
🆔 @ostad_aali110
💠✨💠✨
#منبر_اخلاقی_عالی
✳️حجت الاسلام #عالی
☘کبوتربازهایی که پول برای امام صادق(ع) جمع کردند☘
🔺مفضل ابن عمر از شاگردان خوب امام صادق علیه السلام بود. در کوفه زندگی می کرد و با افرادی که کبوترباز بود نشست و برخاست می کرد.
🔺بعضی از مقدسین کوفه خیلی ناراحت شدند که او شاگرد امام صادق علیه السلام است چرا باید با آنها رفت و آمد کند. وقتی مقدسین به مدینه برگشتند به امام صادق علیه السلام موضوع را اطلاع دادند.
🔺حضرت چیزی نفرمود و نامه ای به آنها داد و فرمود: این نامه را به مفضل بدهید و بگویید این نامه را در جمع بخوانید. همه را در مسجد جمع کردند و نامه حضرت را خواندند.
🔺حضرت فرموده بود: ما یک نیاز و احتیاج مالی داریم اگر می توانید پول جمع کنید.
مقدسین کوفه شروع به بهانه آوردن کردند و گفتند ما قسط و بدهی داریم.
🔺 خبر به همان کبوتربازها رسید، قبل از اینکه جمعیت متفرق شوند کبوتربازها پول را به مسجد آوردند.
مفضل گفت: دیدید امام صادق علیه السلام می خواست به شما یاد بدهد که همین هایی که شما طرد کردید پای کار هستند، موقعی که نیاز به همکاری هست آنها پای کار هستند و شما همکاری نمی کنید.
🔺خدا اولیاءش رو بین مردم پنهان کرده،ما نمیشناسیم،نباید کسی رو طرد کرد،نباید کسی رو به چشم حقارت دید.
┄┅═✧❁یازهرا❁✧═┅┄
✅کانال استاد عالے
🆔 @ostad_aali110
4_6012831734817620595.mp3
45.69M
🔉 #فایل_صوتی | سخنرانی(منبر کامل)
📌 حجة الاسلام والمسلمین عالی
📝 موضوع » دوران حیرت و سردرگمی»
🔹 تک جلسه
✅کانال استاد عالے
🔸🔸🔸
🆔 @ostad_aali110
@ostad_aali110.mp3
3.14M
🔰شُد شُد،نشد نشد🔰
💠استاد #شیخ_مسعود_عالی
✨ #قرائتی
✨ #اسیر_نباش
✨ #حائری_یزدی
🔹🔹🔹🔹🔹🔸🔸🔹🔹🔹🔹🔹
┄┅═✧❁یازهرا❁✧═┅┄
✅کانال استاد عالے
🆔 @ostad_aali110
💠✨💠✨
#منبر_اخلاقی_عالی
✳️حجت الاسلام #عالی
☘درسی که امام کاظم به علی بن یقطین داد☘
🔺علی بن یقطین به قدری نزد ائمه علیهم السلام عظمت و اعتبار داشت که امام کاظم علیه السلام به او فرمود: من تمام مدتی که در عرفات بودم تو را دعا می کردم.
🔺اما علی بن یقطین یک بار به یکی از شیعیان بی اعتنایی کرد و از چشم امام کاظم علیه السلام افتاد.
🔺ابراهیم جمال که یکی از شیعیان موسی بن جعفر علیه السلام بود، روزی خواست خدمت علی بن یقطین برسد اما علی بن یقطین کار داشت یا خسته بود او را نپذیرفت.
اتفاقا در همان سال علی بن یقطین به حج مشرف شد.
🔺در مدینه خواست خدمت امام کاظم علیه السلام شرفیاب شود، حضرت او را راه نداد. این قدر پشت درب خانه ایستاد که امام کاظم علیه السلام برای انجام کاری از منزل بیرون آمد، علی از امام پرسید: آیا من جسارت یا جفایی کردم که مرا راه ندادید؟
🔺امام - علیه السلام فرمود: به این دلیل که برادرت ابراهیم جمال رابه حضور نپذیرفتی، من نیز از ورود تو مانع شدم اگر می خواهی خدا حجت را قبول کند باید بروی از او حلالیت بطلبی.
🔺علی ابن یقطین همان شب به کوفه رفت و خود را به درب خانه ابراهیم رسانید و گفت: اگر تو مرا عفو نکنی، و مرا نبخشی، سرورم موسی بن جعفرعلیه السلام مرا قبول نکرده و به حضور نخواهد پذیرفت.
🔺ابراهیم گفت: خدا تو را ببخشد و بیامرزد.
سپس علی بن یقطین صورت خود را روی زمین گذاشت و با اصرار زیادی خواست که ابراهیم پای خود را روی صورت او بگذارد!
🔺گفت: این صورت باید خفت و ذلت ببیند که به یکی از شیعیان امیرالمومنین علیه السلام بی اعتنایی کرد.
🔺اهل بیت علیهم السلام ما را بچه های خودشان می دانستند، ارتباطی که اهل بیت علیهم السلام با شیعیان دارند 100ها برابر بیشتر از ارتباط یک پدر و مادر نسبت به بچه های خود دارند. و اهانت به شیعیان را اهانت به خودشان می دانند.
┄┅═✧❁یازهرا❁✧═┅┄
✅کانال استاد عالے
🆔 @ostad_aali110