#نقشه_راه
📚برشی از کتاب راهی با سعید
نگرانی مقدس و بزرگ جناب «سعید» هم در خور تحسین است! هرچه داشت، وقف حسین کرده بود.
حتی به پای حسین دویده بود.
«از کوفه تا مکه» پیک کوفیان به سمت امام بود.
«از مکه تاکوفه» جواب نامه امام به کوفیان را رسانده بود.
«از کوفه تا مکه » پیک «مسلم» به سمت امام بود.
«از مکه تا کربلا»، همپای امام آمده بود.
عجب «اسفار اربعه ای» داشت سعید!
یک عمر به پای حسین بود و باز هم نگران: یعنی حسین من را پذیرفته است؟
سؤال کرده بود: آیا وفا کردم؟
و تاریخ جواب داد: سعید! تو دیگر چه کار باید می کردی که نکردی؟! ولی ارباب از همه زودتر جواب داد، چه جوابی!
بله ، تو پیشاپیش من در بهشتی!
جلوتر از حسین!
#برش_کتاب
#نقشه_راه
📚برشی از کتاب راهی با سعید
همعالَم شوید
زندگی کردن با اصحاب بهترین روش فهم عاشوراست. تنها نباید تماشاگر حوادث بود. باید در متن آنها زیست. باید حضور در خیمه های امام را احساس کرد...
همعالَم شدن همان توسّل عملی است. همراهی با امام و اصحاب است در دنیا و در آخرت.
«أن يَجعَلَنی مَعَکُم فِي الدّنيٰا وَالآخِرَة»
تا هفتاد و سومین نفرنشوی، احساسات اصحاب را نخواهی فهمید. این نیازمند خلوت است. آن وقت خواهی فهمید چرا کربلا بدون توسل و اشک نمیشود. توسل همان همعالَم شدن با عالم کربلاست. اشک، اذن دخول ورود در سرزمین پر رمز و راز کربلای سال ۶۱ هجری است. این ورود، لازمهی فهم از کربلاست...
برای درک عمل اصحابِ امام، باید به آنان تمسک کرد و خود را شبیه آنان کرد تا آنان را درک کرد.
اگر همچون اصحاب وفادار امام، آب دیدی و به یاد مولایت ننوشیدی، شب عاشورا حال دیگری خواهی داشت. درک دیگری از وفا خواهی داشت.
باید هرشب خلوت انسی با اصحاب داشت. باید هنر سعیدانه زیستن را به عنوان یک راه فهم کربلا در نظر داشت:
«در عشق اگرچه منزل آخر شهادت است
تکلیف اول است شهیدانه زیستن»
هرشب خودت را در کربلا و در کنار اصحاب ببين!
#برش_کتاب