eitaa logo
استاد محمد بیابانی اسکوئی
332 دنبال‌کننده
96 عکس
42 ویدیو
170 فایل
کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی از اساتید مکتب معارفی خراسان و از شارحین آثار مرحوم آیت الله العظمی میرزا مهدی اصفهانی رضوان الله علیه آدرس سایت: https://biabanioskouei.ir/ ارتباط با ما @alhojjat14
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴فَفَرَضَ عَلَی القَلبِ غَیرَ ما فَرَضَ عَلَی السَّمعِ... فَأَمَّا مَا فَرَضَ عَلَی اَلْقَلْبِ مِنَ اَلْإِیمَانِ: فَالْإِقْرَارُ، وَ اَلْمَعْرِفَهُ، وَ اَلْعَقْدُ، وَ اَلرِّضَا، وَ اَلتَّسْلِیمُ بِأَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ إِلَهاً وَاحِداً لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَهً وَ لاَ وَلَداً، وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلَی آلِهِ، وَ اَلْإِقْرَارُ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اَللَّهِ مِنْ نَبِیٍّ أَوْ کِتَابٍ، فَذَلِکَ مَا فَرَضَ اَللَّهُ عَلَی اَلْقَلْبِ مِنَ اَلْإِقْرَارِ وَ اَلْمَعْرِفَهِ وَ هُوَ عَمَلُهُ پس آنچه که بر قلب واجب شده است غیر از چیزی است که بر گوش واجب گردیده است... اما ایمانی که بر قلب واجب شده اقرار و معرفت و اعتقاد و رضا و تسلیم به این است که خدایی جز الله نیست؛ یگانه است و شریکی ندارد. خدایی یگانه که نه هم صحبتی برای اوست و نه فرزندی، و این که محمد بنده و رسول اوست و نیز اقرار به همه پیامبران و کتبی که از سوی خدای تعالی نازل شده است. اقرار و معرفتی که بر قلب فرض شده، همین است. و این عمل قلب است. 📚الكافي، ج ۲، ص ۳۳؛ وسائل الشيعة، ج ۱۵، ص ۱۶۴؛ بحارالانوار، ج ۶۶، ص۲۳. اخلاق فطری ، ص ۸۶ ، ۸۷ کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴قلب انسان چیزی است که همه اعضای بدن به دستور و فرمان او به عمل خوانده می‌شوند. بنابراین انتخاب و گزینش، اراده و تصمیم و عزم بر فعل یا ترک، همه کار قلب است. اختیار، حریت و آزادی نیز از آن قلب انسان است واعضا و جوارح دیگر هیچ کدام برای انسان حریت، آزادی و اختیار به ارمغان نمی آورند، بلکه همه آنها تحت تسخیر قلب کار خویش را انجام می‌دهند. با توجه به این که قلب رئیس و امیر همه اعضاست و از ریاست و امارت بر بدن برخوردار است، معلوم می‌شود افعال قلب هم نسبت به افعال سایر اعضای بدن دارای رتبه و درجه ای بالا خواهد بود؛ از این رو پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرماید: اَلْقَصْدُ إِلَی اَللَّهِ تَعَالَی بِالْقُلُوبِ أَبْلَغُ مِنْ إِتْعَابِ اَلْجَوَارِحِ بِالْأَعْمَالِ [۱] ؛ قصد به سوی خدای تعالی با دلها رساتر است از به زحمت انداختن جوارح با اعمال. و نیز امام صادق علیه السلام می‌فرماید: الْعَمَلُ الْخَالِصُ الَّذِی لَا تُرِیدُ اَنْ یَحْمَدَکَ عَلَیْهِ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَل وَ اَلنِّیَّهُ افْضَلُ مِنَ اَلْعَمَلِ، أَلاَ إِنَّ اَلنِّیَّهَ هِیَ اَلْعَمَلُ ثُمَّ تَلاَ قَوْلَهُ عَزَّ وَ جَلَّ: (قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی شاکِلَتِهِ) [۲] یَعنی عَلی نِیَّتِهِ [۳] ؛ عمل خالص عملی است که ثنای احدی را بر آن جز خدای تعالی دوست نداشته باشی و نیت بهتر از عمل است. آگاه باش که نیت همان عمل است. آنگاه این آیه را تلاوت فرمود: «بگو هر کسی طبق سرشت خویش عمل می‌کند»؛ یعنی طبق نیتش. هیچ تردیدی نیست که نیت بهتر از عمل است؛ زیرا نیت ۔ چنان که گفته شد - از اعمال قلب است و عمل قلب در مقایسه با اعمال دیگر بر همه آنها تقدم و برتری دارد. 📚[۱]: کشف الغمة، ج ۲، ص ۳۶۸؛ بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۶۰ 📚[۲]: اسراء (۱۷)، آیهء ۸۴. 📚[۳]: الکافی، ج ۲، ص ۱۶؛ بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۲۳۰. اخلاق فطری ، ص ۸۷ ، ۸۸ کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴در روایتی دیگر- که به برتری عمل قلب بر سایر اعمال اشاره دارد - نقل شده است که روزی حضرت سلیمان شنید، گنجشگی به عیالش می‌گفت: ما دیگر پیر شده ایم، پیش آی تا با هم نزدیکی کنیم، شاید خدای تعالی فرزندی به ما عطا کند که ذکر خدای سبحان گوید. حضرت سلیمان از این سخن گنجشگ در شگفت شد و فرمود: نیت این گنجشگ از همهء دارایی مملکت من بهتر است. [۱] با توجه به این روایات و توضیحات دیگری که در مباحث آینده خواهد آمد، معلوم می‌شود که قلب در انسان جایگاه مهم و اساسی دارد و نه تنها خود بر همه اعضا ریاست و امارت دارد، بلکه افعالش هم بر همه افعال بدن برتری و فضیلت دارد. بدیهی است که مراد از قلب با این ویژگی‌ها نمی تواند تکه گوشت صنوبری شکل - که در داخل سینه انسان است - باشد؛ زیرا پیداست که کار مهم این عضو رساندن خون به اعضای بدن است و اگر چیز دیگری این کار را انجام دهد، هیچ مشکلی در انسان از جهت فهم و شعور و صفات نفسانی رخ نخواهد داد، چنان که امروزه با به کار گرفتن قلب مصنوعی این امر به اثبات رسیده است. و نیز مراد از قلب عقل و خرد انسانی نیست؛ زیرا در روایت امام صادق علیه السلام گذشت که حضرت تعقل و فهم را فعل قلب دانستند و روشن است که خرد ورزی و فهم غیر از خرد و عقل است.[۲] 📚[۱]: بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۹۵. 📚[۲]: رابطهء میان عقل و قلب در ادامه به تفصیل مورد بحث قرار خواهد گرفت. اخلاق فطری ، ص ۸۸ ، ۸۹ کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴قلب و عقل چنان که گفتیم عقل نوری است که انسان به واسطهء آن حسن و قبح، زشتی و زیبایی و وجوب و حرمت را درک می‌کند. همچنین روشن شد که مراد از قلب در این بحث روح و نفس انسان است. حال در اینجا درباره ارتباط میان این دو بحث خواهیم کرد. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: الْعَقْلُ مَسْکَنُهُ فِی الْقَلْبِ [۱] دل انسان محل سکنای عقل و خرد اوست. و نیز می‌فرماید: اَلْعَقْلُ مِنَ اَلْقَلْبِ [۲] عقل از قلب است. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هم می‌فرماید: أَلَا وَ مَثَلُ الْعَقْلِ فِي الْقَلْبِ كَمَثَلِ السِّرَاجِ فِي الْبَيْتِ [۳] آگاه باش که عقل در قلب چون چراغی است در وسط اتاق. در حدیث اهليلجه امام صادق علیه السلام می‌فرماید: فَعَرَفَ الْقَلْبُ بِعَقْلِهِ أَنَّ مُمْسِکَ الْأَرْضِ... هُوَ الَّذِی یُمْسِکُ السَّمَاءَ الَّتِی فَوْقَهَ... أَنَّ الْقَلْبَ یُفَکِّرُ بِالْعَقْلِ الَّذِی فِیه [۴] ؛ قلب با عقلش می‌شناسد که نگهدارنده زمین... هموست که آسمان بالای زمین را نگهداشته است... همانا قلب با عقلی که در اوست فکر می‌کند. و نیز می‌فرماید: أَنَّهُ لَیْسَ یَقْدِرُ شَیْءٌ مِنَ الْحَوَاسِّ أَنْ یَفْعَلَ بِشَیْءٍ مِنَ الْجَسَدِ شَیْئاً بِغَیْرِ إِذْنِ الْقَلْبِ وَ دَلاَلَتِهِ وَ تَدْبِیرِهِ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی جَعَلَ الْقَلْبَ مُدَبِّراً لِلْجَسَدِ بِهِ یَسْمَعُ وَ بِهِ یُبْصِرُ وَ هُوَ الْقَاضِی وَ الْأَمِیرُ عَلَیْهِ وَ لاَ یَتَقَدَّمُ الْجَسَدُ إِنْ هُوَ تَأَخَّرَ وَ لاَ یَتَأَخَّرُ إِنْ هُوَ تَقَدَّمَ وَ بِهِ سَمِعَتِ الْحَوَاسُّ وَ أَبْصَرَتْ إِنْ أَمَرَهَا ائْتَمَرَتْ وَ إِنْ نَهَاهَا انْتَهَتْ وَ بِهِ یَنْزِلُ الْفَرَحُ وَ الْحَزَنُ وَ بِهِ یَنْزِلُ الْأَلَمُ [۵] ؛ همانا هیچ کدام از حواس بدون اذن قلبو راهنمایی و تدبیر آن در بدن کاری را نمی توانند بکنند؛ زیرا که خدای تبارک و تعالی قلب را مدبر بدن قرار داده است. به وسیله قلب بدن می‌شنود و می‌بیند، و قلب قاضی و فرمانده بدن است. آن گاه که قلب عقب مانده است، بدن پا پیش نمی نهد و آنگاه که قلب پیش رفته است، بدن عقب نمی ماند. شنوایی و بینایی حواس به واسطه قلب است. هرگاه قلب آنها را فرمان دهد اطاعت می‌کنند و آنگاه که نهی شان کند باز می‌ایستند. به واسطه قلب شادی و غم و درد بر بدن فرو می‌ریزد. 📚[۱]: الكافی، ج ۸، ص ۱۹۰؛ بحارالانوار، ج ۵۸، ص ۳۰۴ - ۳۰۵. 📚[۲]: بحارالانوار، ج ۵۸، ص۳۰۵؛ كفاية الاثر، ص ۲۵۳. 📚[۳]: علل الشرایع، ص ۹۸؛ مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۸۱؛ بحارالانوار، ج ۱، ص ۹۹. 📚[۴]: بحارالانوار، ج ۳، ص ۱۶۲ - ۱۶۳. 📚[۵]: بحارالانوار، ج ۳، ص ۱۶۹. اخلاق فطری ، ص ۸۹ ، ۹۰ کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرماید: العَقلُ نورٌ فِی القَلبِ، یُفَرِّقُ بِهِ بَینَ الحَقِّ وَالباطِلِ [۱] ؛ عقل نوریست در قلب که میان حق و باطل با آن تمیز داده می‌شود. از روایاتی که نقل شد استفاده می‌شود که علم و دانش و خرد امری جدا از حقیقت قلب و روح انسان است و خدای تعالی نور علم و عقل را بر قلب آدمی افاضه می‌کند. قلب محل و مسکن علم و عقل است و با رسیدن نور علم و خرد به آن، دل انسان روشنایی و نورانیت پیدا می‌کند و انسان با آن نور، توان تفکر و تدبر ودرک را در خود می‌یابد. روشن است که نور عقل خطاپذیر نیست، لذا خدای تعالی می‌فرماید: «وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ» [۲] ؛ و بدانید که خدا میان انسان و قلب او حایل می‌شود. صریح آیه شریفه آن است که خداوند سبحان میان انسان و قلب او حایل می‌شود. بدیهی است که نسبت حایل شدن خدا بین انسان و قلبش نسبت حقیقی به معنای حایل شدن ذات خداوند نیست، بلکه مراد انداختن حجاب و حایل میان انسان و قلب اوست و حجابی که خدا بین انسان و قلب او می‌اندازد، یا حجاب نوری است یا حجاب ظلمانی. با توجه به روایاتی که در تفسیر آیه شریفه وارد شده است، این حجاب و حایل به حجاب نورانی، تفسیر گردیده است؛ یعنی با افاضه نور عقل به قلب انسانی، قلب منور می‌شود و حق را از باطل تشخیص می‌دهد و هیچگاه به مرتبه ای نمی رسد که حق را باطل بداند. 📚[۱]: ارشاد القلوب، ص۱۹۸. 📚[۲]: انفال (۸)، آیهء ۲۴. اخلاق فطری ، ص ۹۱ کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a
🔴امام صادق علیه السلام در تفسیر آیهء مذکور می‌فرماید: يَحُولَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَنْ يَعْلَمَ أَنَّ اَلْبَاطِلَ حَقٌّ [۱] ؛ خداوند متعال میان انسان و این که باطل را حق بداند مانع می‌شود. و نیز می‌فرماید: لا يَستَيقِنُ القَلْبِ أنَّ الحقَّ بَاطِلٌ أَبَداً، وَ لاَ يَسْتَيْقِنُ أَنَّ اَلْبَاطِلَ حَقٌّ أَبَداً [۲] قلب هیچگاه حق بودن باطل و باطل بودن حق را یقین نمی کند. البته در مواردی خدای سبحان بر قلب‌های انسان‌هایی که در کفر و عناد از حد بگذرند، مهر می‌زند و آنها با وجود داشتن قلب و قوای ادراکی، ادراک و فهم پیدا نمی کنند. در این صورت روشن است که ادراک و فهم از آنها گرفته می‌شود، نه این که خوب را بد درک کنند و یقین کنند که امری خوب است، در حالی که واقعا خوب نباشد. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: أَبَی اَللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ اَلْحَقَّ فِی قَلْبِ اَلْمُؤْمِنِ بَاطِلاً لاَ شَکَّ فِیهِ وَ أَبَی اَللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ اَلْبَاطِلَ فِی قَلْبِ اَلْکَافِرِ اَلْمُخَالِفِ حَقّاً لاَ شَکَّ فِیهِ وَ لَوْ لَمْ یَجْعَلْ هَذَا هَکَذَا مَا عُرِفَ حَقٌّ مِنْ بَاطِلٍ [۳] خدای تعالی ابا دارد که حق را در قلب مؤمن، باطل قرار دهد، که هیچ شکی در آن نباشد. و خداوند ابا دارد که باطل را در قلب کافر مخالف حق قرار دهد که شکی در آن نباشد، و اگر خداوند این گونه نمی کرد، حق از باطل شناخته نمی شد. 📚[۱]: تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۵۲؛ التوحید، ص ۳۵۸؛ بحارالانوار، ج ۵، ص ۱۵۸. 📚[۲]: تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۵۷. 📚[۳]: بحارالانوار، ج ۵، ص۳۰۳. اخلاق فطری ، ص ۹۱ ، ۹۲ کانال رسمی استاد محمد بیابانی اسکوئی https://eitaa.com/joinchat/1465450678C012e77867a