eitaa logo
استاد سید رضا موید
1.6هزار دنبال‌کننده
17 عکس
4 ویدیو
2 فایل
کانال اشعار مرحوم استاد سید رضا موید رضوان الله تعالی علیه ارتباط با ادمین 👈 @seromo
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام خواهم ز خدا كه بی ولايم نكند غرق گنهم؛ ولی رهايم نكند يك خواسته دارم از خدای تو حسين! در هر دو جهان از تو جدايم نكند مرحوم
 زينب اى جلوه ی آيات خدا    سر و پا نورِ عنايات خدا  زينب اى مُحيى آيين رسول حامىِ حكمِ حق و دين رسول‌ زينب اى زينتِ سامانِ على  ناز پرورده ی دامان على‌ زينب اى آينه ی روى حسن مظهر صبر حسن، خوى حسن‌ زينب اى خواهرِ ممتازِ حسين  هم دم و هم ره و هم راز حسين زينب اى نابغه در فضل و كمال   صبر را برده به سر حدّ كمال‌ صبر از صبر تو بی تاب شده آتش از سوز غمت آب شده‌ زينب، اى "اُمّ ابيها" مامت شده خوش "زين ابيها"  نامت كم ترين وصف تو تسليم و رضاست  قَدَرت، امر بَر و بنده قضاست‌ روزها صائم  و شب ها قائم بر لبت نغمه ی قرآن دائم‌ باشَدت خونِ خدا  در رگ و پوست   كه سراپاى وجودت، همه اوست‌   چشمه ی علم تو، جارى از غيب   ساحت قدس تو، عارى از عيب‌   ياد تو زنده كند، دل ها را   حل كند نام تو، مشكل ها را زينب! اى شير زن كرب و بلا و اى بلى گفته به پيمانِ بلا   اندر آن نهضت پر جوشِ حسين  همه جا هم ره و هم دوشِ حسين‌ چون حسين بن على را كشتند   دست در خون خدا، آغشتند شدى از حكمِ قضاى ازلى  نايب خاصِ حسين بن على رُخت از آتشِ دل چون مرجان   داغ هفتاد و دو قربان بر جان‌   اى بزرگِ اسرا قافله را ترک ناكرده شبى نافله  را بر سر نىْ، سرِ آن عرشْ سرير خواند قرآن و تو كردى تفسير   اى تو بانوى دُوُم در اسلام   بر تو و روح دلير تو سلام‌   در مديح تو سخن بسيار است  ليك تقرير سخن دشوار است‌ من "موید" كه بَدَم يا خوبم هر چه هستم به شما منسوبم‌ عمّه جان دست من و دامانت   سر تعظيمِ من و سامانت‌ بگشا با نگهى مشكلِ من عقده كرب و بلا از دلِ من مرحوم
السلام علیکِ یا صدیقه الکبری عزای مادر سادات به نقل ۷۵ روز قرائت سوره یس زیارت عاشورا دعای ضراب اصفهانی پیش منبر سخنرانی ذکر توسل از دوشنبه (روز ولادت حضرت زینب) به مدت ۱۰ روز ساعت ۶ تا ۸ صبح ضمنا به اطلاع میرسد جهت استفاده خواهران گرامی و عزیزان دیگری که مشغولیت صبحگاهی دارند، مراسم به صورت زنده از همین صفحه پخش میشود. عبادی ۷۳ نبش فاطمیه۲۸ منزل مرحوم @s_r_moayed
سلام الله علیها ای دستِ خدا و فوق هر دست، علی! ای رشته ی كائنات در دست، علی! دستِ من و دامنت، كه امروز تو را قنداقه ی زينب است در دست علی مرحوم
سلام الله علیها # باعی ای عقل و خرد ماتِ مقامت زينب! وی هم چو علی نُطقِ كلامت زينب! در قدر و شرافتت همين بس كه خدا زد سكه‌ی زِيْنِ اَب به نامت زينب! مرحوم
سلام الله علیها امشب كه كند فخر به شب های گر آورده فلک، اخترِ زيبای دگر اين زينبِ كبراست؟ به دامان علی يا ختمِ رسل گرفته زهرای دگر مرحوم
سلام الله علیها كوثر به ظهور، گوهری آورده است زهرای بتول، دختری آورده است تا در غمِ كربلا كند مادريَش از بهر حسين خواهری آورده است مرحوم
سلام الله علیها امشب مدینه شهرِ طلوع سپیده است از نورِ کوکبی که سحرگه دمیده است خورشید، آرزوی دمیدن به شب کُند چندان‌که وصف این مَهِ زیبا شنیده است تبریک یا علی! که به دامان فاطمه دردانه‌ای چو زینبِ تو آرمیده است چون سینه ی بتول، بهشت محمّد است این غنچه از بهشت محمّد دمیده است گفتا رسول، نور دو چشمم بُوَد حسین زینب به نورِ دیده ی او نورِ دیده است این زینب است دختر دُردانه ی علی نامش ز آستانه ی عزّت رسیده است کِلکِ قضا به دامن کوثر _که فاطمه است_ از قدّ او شمایلِ طوبی کشیده است او را رسانده است به حدّ کمالِ عشق شیری که او ز سینه ی عصمت مکیده است هیچ آفریده نیست چو هم، غیر او که هست زهرای دوّمی که خدا آفریده است او مکتبی نداشت به‌جز دامن علی او جز زبانِ وحی، معلّم ندیده است شیواترین قصیده ی عشق و رشادت است اسرار کربلا همه در این قصیده است یک امتیاز او که کسی را نشد نصیب تقدیم بوسه‌ها به گلوی بریده است این است آن حیای مجسّم که نُطق او کار یزید را به فضاحت کشیده است پروانه ی قبولیِ قربانیانِ عشق او می‌دهد، که فاطمه‌اش آفریده است پیغمبران به همّت او غبطه می‌خورند وقتی به دستش آن تنِ در خون طپیده است ای دختری که مادرِ صدها فضیلتی روی تو ماهِ برجِ صفاتِ حمیده است ای خواهری که هر که تو را دید با حسین گفتا خدا دوباره حسین آفریده است در رتبه، دختری چو تو مادر نزاده است در مهر، مادری چو تو عالم ندیده است صبر تو را و نُطق تو را جز ز مرتضی نه دیده دیده‌ای و نه گوشی شنیده است بر آستانه‌ات، عظمت می‌بَرد سجود اینجا قدِ بلندِ شهامت خمیده است ارکان کعبه در حرمت بوسه می‌زنند بر چار رکن آن که جهاد و عقیده است منّت خدای را که در این لیله ی سعید ما را محبت تو به اینجا کشیده است ما را که هیچ مایه نداریم غیر آه شمعِ شبِ ولادت تو، اشک دیده است عیدی ببخش تذکره ی کربلا به ما ای دختر علی که عطایت عدیده است گر موردِ قبول تو افتد به درگهت اهدائی "مؤید" ما این قصیده است مرحوم
سلام الله علیها دست در عالمِ ایجاد تو داری زینب! خبر از مبدأ و میعاد، تو داری زینب کلماتی که خداوند به قرآن فرمود آن معانی همه را یاد، تو داری زینب چون حسین و حسن و احمد و زهرا و علی خوب‌تر از همه استاد، تو داری زینب پسر کعبه علی بود و تویی دختر او خون آن مردِ حَرم‌زاد، تو داری زینب طینتی فاطمه‌پرور چوحسین است تو را همّتی عاطفه‌بنیاد، تو داری زینب چون علی منطق کوبنده و علمی سرشار چون حسن صبر خداداد، تو داری زینب همه اجداد تو آقای دو عالم هستند ارثِ آقاییِ اجداد، تو داری زینب پُر شد از عطرِ تو امشب همه عالم گویا باغ گل در گذرِ باد، تو داری زینب چون گلِ صبح که شبنم چِکَد از هر برگش خنده در گریه ی میلاد، تو داری زینب گشتی از گریه تو خاموش در آغوش حسین که به او اُنس خداداد، تو داری زینب پنج معصوم به میلاد تو حاضر بودند این‌چنین لیله ی میلاد، تو داری زینب ای وفادارترین خواهر عاشورایی مکتب زنده و آزاد، تو داری زینب علم و حلم و ادب و عصمت و ایثار و وفا فضل و بذل و کرم و داد، تو داری زینب سخنِ عالمه ی غیر معلّم شَرَفی است که ز فرموده ی سجّاد، تو داری زینب ز عبادات چنانی که خدا خواسته است برتری بر همه عُبّاد، تو داری زینب شام تسخیر تو شد، ای مَهِ ویرانه نشین! تا ابد دولت آباد، تو داری زینب در اسارت، طلبِ خون شهیدان کردی در سکوت، این‌همه فریاد، تو داری زینب شعله زد اشک تو در هستی غارت گرِ شام خطبه چون خطبه ی سجّاد، تو داری زینب راز خود را به تو بِسپُرد چو دانست حسین دلِ سرکوبی بیداد، تو داری زینب از دِرا زنگ شترها ز نهیب تو فتاد که به کف رشته ی اجساد، تو داری زینب ذرّه‌ای کاش ببخشند "موید" را هم ز جلالی که به میعاد، تو داری زینب مرحوم
سلام الله علیها این غنچه که "زینب" از خدا نام گرفت از گلشن وحی رنگ و بو وام گرفت از گریه شد آرام چو بر دستِ حسین قلب همه کائنات آرام گرفت مرحوم
سلام الله علیها زینب که على با جَلَوات دگریست زهراى بتول، در حیات دگریست از عشق حسین و فیض هم‌صحبتی اش او نیز "سفینة النّجات" دگریست مرحوم
به نقلی سال‌روز آن زن که هوس، مستِ غرورش می‌کرد حِقد و حسد از عاطفه دورش می‌کرد از بعدِ نبی چه فتنه‌هایی که نکرد! ای کاش پدر زنده به گورش می‌کرد! مرحوم