#غزل_مرثیه
#عاشورا
#سقیفه
آنان که اعتقاد به داور نداشتند
مهر علی و فاطمه در سر نداشتند
خواندند از کتاب و فکندند بر زمین
گفتند از قیامت و باور نداشتند
روزی که در حریم رسالت زدند گام
کاری به غیرِ سوختنِ در نداشتند
یک مادر و پسر به فدای علی شدند
با کشتنِ پسر، غمِ مادر نداشتند
در آن میانه حرمت زهرا شکسته شد
از این شکست، حرمت حیدر نداشتند
بعد از بتول مانْد علی با هزار داغ
ز آنان که جز معاویه، رهبر نداشتند
بعد از علی زمان حسن شد که در جهان
امت از او مجاهد بهتر نداشتند
گاه وداع پیکر مسموم آن امام
جز چند تیر، هدیه ی دیگر نداشتند
وقتی حدیث کرببلا را رقم زدند
جز قتل آل فاطمه در سر نداشتند
بر پیکر شبیه پیمبر زدند زخم
زیرا که دل به مهر پیمبر نداشتند
بر کشتن حسین، عزیز دل رسول
بر کف به غیرِ نیزه و خنجر نداشتند
کردند پایمال تنش را و باز هم
دست از سر مقدس او بر نداشتند
۱۳۸۷/۲/۱۱
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید
@ostad_moayed
افتتاح کانال اشعار
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید در ایتا
لطفا با تبلیغ این کانال
در ثواب نشر معارف اهل بیت با زبان شعر
شریک شوید و خود را از دعای خیر آن استاد فقید بی بهره نسازید.
عضو کانال شوید 👇👇👇👇👇👇
@ostad_moayed @ostad_moayed
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
#سرمایه_محبت_زهراست_دین_من
#من_دین_خویش_را_به_دو_دنیا_نمیدهم
#دیدم_همه_جا_بر_در_و_دیوار_حریمت
#جایی_ننوشته_است_گنهکار_نیاید
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید
#غزل_مرثیه
ای حسینی که جهان در محنت خون گرید
آسمان بر تو و قبر و وطنت خون گرید
گلشن عشق بُوَد کرببلایت اما
عوض خنده، گل این چمنت خون گرید
بود آخر سخنت زمزمه ی "واعطشا"
دل هر سوخته بر آن سخنت خون گرید
جامه پوشید تو را زینب و هنگام غروب
دید بر پیکر تو پیرهنت خون گرید
بس که با نیزه و شمشیر به جانت زده اند
هر سر موی تو بر زخم تنت خون گرید
شد کفن کهنه حصیری به تن صد چاکت
زخم های بدنت بر کفنت خون گرید
همه از داغ تو گریند ولی باز حسین
دیده ی تو به یتیم حسنت خون گرید
در شب یازدهم انجمنی بود تو را
دل ما از غم آن انجمنت خون گرید
نیمی از راه بلا را تو به سر پیمودی
عالمی بر سر دور از بدنت خون گرید
ز غمت بس که دل ما و (موید) خون است
دل آن سوخته چون چشمِ مَنَت* خون گرید
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید
*مَنت: من+تو را
@ostad_moayed
#قطعه
#مرثیه
#ورودی_کوفه
گفت راوی که در سپاه یزید
دل بدتر ز خاره* هم دیدم
غارت مال دیده بودم من
غارت گاهواره* هم دیدم
از غم و اضطراب، در طفلان
گفت و گو با اشاره هم دیدم
در پی کودکی به حال فرار
ظلم چندین سواره هم دیدم
آن چه دیدم به کربلا ز ستم
من به کوفه دوباره هم دیدم
بر در شهر کوفه با خورشید
ماه دیدم، ستاره هم دیدم
بر سر نی کنار چندین سر
سر یک شیرخواره هم دیدم
نه همین گوش های خون آلود
مشت پُر گوشواره هم دیدم
پای سر های روی نیزه به شام
دف و چنگ و نقاره هم دیدم
سخت تر ز آن چه شد به کرببلا
من به دارالاماره هم دیدم
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید
* سنگ خاره یا سنگ خارا
* نسخه کتاب متفاوت است
@ostad_moayed