#امام_رضا علیه السلام
#توسل
الا ای که محكومِ حُكمَت قضاست
كه صبرت جميل است و نامت رضاست
رضای تو را چون كه يزدان رضاست
گناهم زُدای و ثوابم بده
به جان جوادت جوابم بده
ولي نعمتا من كه خوار توام
به خوانِ نِعَم ريزهخوار توام
ببين حالم ای گل كه خار توام
ز گلزار حُسنت گلابم بده
به جان جوادت جوابم بده
علی بن موسی، ببين حال من
كه ازبخت برگشته اقبال من
شكسته است از غم پر و بال من
شفائی به قلب كبابم بده
به جان جوادت جوابم بده
ز عمري كه كردم بسی اشتباه
عقوبت بَسَم*، رنجِ شرمِ گناه
مفرما ز تندی به سويم نگاه
جوابی بدون عتابم بده
به جان جوادت جوابم بده
من آن با عطای تو پروردهام
كه عمری ز غفلت خطا كردهام
كنون رو به سويت چو آوردهام
رهی سوی خير و صوابم بده
به جان جوادت جوابم بده
الا ای ولايت تولای من
تو امّيد امروز و فردای من
اگر نا اميدم كنی وای من
نصيبی ز "حُسن المَآب"م بده
به جان جوادت جوابم بده
بُوَد بر عطای تو ما را اميد
كه هر بنده دارد به مولا اميد
اميد كسی را مكن نا اميد
به امّيدواری جوابم بده
به جان جوادت جوابم بده
به هنگام مردن به دادم برس
در آن دم كه كاری نیايد ز كس
من و دست و دامانت ای داد رس
برات نجات از عذابم بده
به جان جوادت جوابم بده
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید
@ostad_moayed
#امام_رضا علیه السلام
من کیستم؟ گدای تو یا ثامن الحجج
شرمندهی عطای تو یا ثامن الحجج
بِاللَه نمیروم بَرِ بیگانگان به عجز
تا هستم آشنای تو یا ثامن الحجج
از کار من گره نگشاید کسی مگر
دست گره گشای تو یا ثامن الحجج
تا آخرین نفس نکشم دست التجا
از دامن ولای تو یا ثامن الحجج
خواهم ز بخت، همت و از حق، سعادتی
تا سر نَهَم به پای تو یا ثامن الحجج
دارالشفاست کوی تو و خود تویی طبیب
درد من و دوای تو یا ثامن الحجج
هستی چو پارهی تن پیغمبر خدا
جان جهان فدای تو یا ثامن الحجج
چون میشود؟ که دیدهی من هم بَرَد نصیب
از دیدن لقای تو یا ثامن الحجج
سوزد همیشه _لاله صفت_ قلب دوستان
از داغ ابتلای تو یا ثامن الحجج
هم ناله با جوان دل افسردهات جواد
گرییم در عزای تو یا ثامن الحجج
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید
@ostad_moayed
#امام_رضا علیه السلام
ما سائلیم و لطف تو ما را شناخته
جمعی گدای بی سر و پا را شناخته
نازِ تو می کشند دو عالم ولی غمت
در این میانه خانه ی ما را شناخته
ای جلوه ی جلال خدا یا ابا لحسن!
هر کس تو را شناخت خدا را شناخته
سر می نهد به پای تو یا ایها الرّئوف
هر کس مقام صبر و رضا را شناخته
زُوّار، محوِ صحن و سرای تو می شوند
چون کودکی که تازه فضا را شناخته
در عاشقی به قبله ی هفتم کند نماز
هر کس که رمز قبله نما را شناخته
هرکس که دیده سعی و صفا را در این حرم
مفهوم بهتری ز صفا را شناخته
هر دل شکسته ای پیِ تسکینِ خاطرش
این آستانِ عقده گشا را شناخته
بیمار را بگو نخورد غم که این طبیب
با یک نگاه، درد و دوا را شناخته
بر آستانه ی دگران رو نمی کند
هر کس که آستان شما را شناخته
ای بهترن امید همه روز بی کسی
آهوی دشت نیز شما را شناخته
برتر بُود زیارت مشهد ز کربلا
بر زائری که حقِّ رضا را شناخته
با عذرِ قافیه، سخنم را کنم تمام
مانده هنوز قدر شما ناشناخته
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید
@ostad_moayed
#امام_جواد علیه السلام
خون شد از غم، دلِ خدا جویم
درد، بسیار و نیست دارویم
میفشانم سِرِشک و میگویم
یا جواد الائمّه! ادركنی
سینهای پُرشرار دارم من
دل و جانی فكار دارم من
از جهان با تو كار دارم من
یا جواد الائمّه! ادركنی
روزگارم ز غم، تباه شده
قلبم از معصیت، سیاه شده
راه من منتهی به چاه شده
یا جواد الائمّه! ادركنی
خسته و دلشكسته و زارم
گره افتاده است در كارم
جز به كویت كجا پناه آرم؟
یا جواد الائمّه! ادركنی
ای همه خلق، بندهی راهت!
من ندانم به جز یداللّهت
باز هم آمدم به درگاهت
یا جواد الائمّه! ادركنی
ای كه روح عبادتی ما را!
عذرخواه قیامتی ما را
جان زهرا! عنایتی ما را
یا جواد الائمّه! ادركنی
تشنهام، تشنه؛ بر من آب بده
گنهم را ببر، ثواب بده
به گدای درت جواب بده
یا جواد الائمّه! ادركنی
ای مسیحا نفس! حیاتم بخش
خائفم از گنه، براتم بخش
زین پریشاندلی، نجاتم بخش
یا جواد الائمّه! ادركنی
یاد كوی تو میكنم امشب
گفت وگوی تو میكنم امشب
رو به سوی تو میكنم امشب
یا جواد الائمّه! ادركنی
حسرتِ قبر توست بر دل ما
دوری كربلاست مشكل ما
زین دو، رنج و غم است حاصل ما
یا جواد الائمّه! ادركنی
عزّتِ عالمین میخواهم
سفر كاظمین میخواهم
طوف قبر حسین میخواهم
یا جواد الائمّه! ادركنی
من كه چون شمع برفروختهام
از غم غربت تو سوختهام
چشم بر رحمت تو دوختهام
یا جواد الائمّه! ادركنی
همسرت كشت از عناد تو را
آتش افروخت بر نهاد، تو را
ای كه خوانده پدر، جواد، تو را!
یا جواد الائمّه! ادركنی
من "مؤیّد"، اسیر دام توام
مترنّم به ذكر نام توام
گر قبولم كنی، غلام توام
یا جواد الائمّه! ادركنی
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید
@ostad_moayed
#امام_باقر علیه السلام
کسی که عشق بُوَد محوِ بردباری او
روان به پیکر هستیست لطفِ جاری او
بزرگ آینه ی قدرتِ خدایِ بزرگ
که شاهد است جهان بر بزرگواری او
امام پنجم و معصوم هفتم آن مولا
که چرخ یافته رفعت، ز خاکساری او
بر او سلام که باشد سلام پیغمبر
گواه روشنِ فضل و طلایهداری او
جهانِ علم بُوَد یادگار او، صد حیف،
به درد و داغ نوشتند یادگاری او
ز کربلا سند زندهای به کف دارد
گواه من دل خونین و اشک جاری او
هزار خاطره دارد ز راه کوفه و شام
ز مهربانی زینب، ز غمگساری او
پیاده رفتن او پای نیزه ی سرها
مصیبتیست که پیداست ز آه و زاری او
به دل ز داغِ بسی کشته، زخم کاری داشت
عدو ز زهر، نمک زد به زخم کاری او
هشام دست به آزار حضرتش بگشود
چو دید در ره اسلام، پایداری او
رهِ شکنجه و تبعید او گرفت چو دید
قرارِ دولتِ خود را به بیقراری او
مهی که بوسه زند بر رکاب او خورشید
فتاده در کف دشمن، رکابداری او...
شرار زهر ستم همچو شمع، آبش کرد
که یافت رنگِ خزان، چهره ی بهاری او
دلا بسوز ز داغش که خویش فرمودهست
به حاجیان، که بگیرند سوگواری او....
خدا کند که بیفتد قبول درگاهش
غمِ "موید" و اخلاص و جاننثاری او
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید
@ostad_moayed
#امام_حسین علیه السلام
#رباعی
من در برِ کشتی نجات آمدهام
در ساحلِ چشمهی حیات آمدهام
تا زودتر از زود گناهم بخشند
قبل از عرفه در عرفات آمدهام
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید
@ostad_moayed
#امام_حسین علیه السلام
#یوم_الترویه
از کعبه رو به کرببلا میکند حسین
وآنجا دوباره کعبه بنا میکند حسین
گر ساختهست خانهاى از سنگ و گل،خلیل
آن جا بنا ز خون خدا میکند حسین
روزى که حاجیان به حرم روى مینهند
پشت از حریم کعبه چرا میکند؟ حسین
آن حجّ ناتمام که بر عمره شد بَدَل
اتمام آن به دشت بلا میکند حسین
آن جا وقوف در عرفات ار نکرده است
فریاد معرفت همه جا میکند حسین
آن جا اگر که فرصت قربانی اش نبود
این جا هر آنچه هست، فدا میکند حسین
آن جا که سعىِ بین صفا در دویدن است
این جا به قتلگاه، صفا میکند حسین
آن جا حنا حرام بُوَد بهر حاجیان
این جا ز خون خویش حنا میکند حسین
وقتى به خیمهگاه رَوَد از پىِ وداع
این جا دوباره حجّ نسا میکند حسین
بعد از هزار سال به همراه حاجیان
هر سال رو به سوى منا میکند حسین
از چار سوى کعبه ز گلدستهها هنوز
هر صبح و ظهر و شام ندا میکند حسین
بشنو دعاىِ در عرفاتش، که بنگرى
با سوز دل هنوز دعا میکند حسین
سر دادهاست و حکمِ شفاعت گرفتهاست
بر وعدهاى که داده، وفا میکند حسین
در اوج منزلت که "موید" از آن اوست
گاهى نگاه سوى گدا میکند حسین
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید
@ostad_moayed
#امام_حسین علیه السلام
#یوم_الترویه
اى مُحرمانِ مَحرم! بارِ سفر ببندید
احرامِ حجِّ خونین بار دگر ببندید
من خود خلیل عشق و چاووش کربلایم
چاووش کربلا را بار سفر ببندید
عشق خداى خوانَد، ما را به حجّ برتر
دامان عشقبازى نِک بر کمر ببندید
ما را رضاى جانان،اصلاست و غیر از اینفرع
از آنچه او نخواهد، باید نظر ببندید
بر پردههاى محمل، آیات خون نویسید
بر گردن شترها زنگ خطر ببندید
در حُجرههاى جنّت ماییم و وصل حوران
از حِجر، دل بگیرید؛ چشم از حَجَر ببندید
هر کس شهید باشد، جاوید زنده باشد
با پنجه ی شهادت بر مرگ در ببندید
در پیش تیغ و پیکان، جان را به کف بگیرید
وز سوز تشنهکامى، دل در شرر ببندید
بر موج آبِ دریا داغِ عطش گذارید
وز داغ نوجوانان زخمِ جگر ببندید
اى دختران معصوم! دل از پدر ببرّید
وى مادران مظلوم! چشم از پسر ببندید
عبّاس و اکبر من! بر گِردِ خواهر من
بر هر که جز محارم، راه نظر ببندید
تقدیر ما "موید" باشد چو در شهادت
هرگز نمیتوانید دستِ قَدَر ببندید
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید
@ostad_moayed
#امام_هادی علیه السلام
امشب فزوده اند صفاى مدینه را
نور خدا گرفته فضاى مدینه را
با جلوه هاى "اَشرَقتِ الاَرض" قدسیان
بستند چلچراغ سماى مدینه را
"روح الامین" به یادِ بهارِ نزول وحى
گلبوسه مى زند سر و پاى مدینه را
بیت النبى و گنبدِ خضرا و مسجدش
بخشیده لطف، صحن و سراى مدینه را
در وادى قُبا به تماشا نشانده اند
آن نخل هاى سبزْ قباى مدینه را
آن گونه خرّم است که گویى گشوده اند
بر هشت خُلد، پنجره هاى مدینه را
عطر و گلابِ لاله بدین گونه دلپذیر
تغییر داده حال و هواى مدینه را
نور جمال حضرت هادى است که اینچنین
روشن چو روز کرده فضاى مدینه را
ماهى دگر به محور خورشیدِ عشق، تافت
تا روشنى دهد همه جاى مدینه را
آنسان که بود هجرت والاى احمدى
تاریخ ساز، شهر و بناى مدینه را
این وارثِ رسول هم از رازِ هجرتش
تا سامرا رسانْد صفاى مدینه را
گلبانگ شادى است به گوشِ فرشتگان
فریاد مکه را و نداى مدینه را
کاین ماه جلوهاى ز جمال محمد است
ابن الرضاى دوم آل محمد است
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید
@ostad_moayed
#امام_هادی علیه السلام
آن نازنین که وصف جمالش خدا کند
امشب خدا کند که نگاهى به ما کند
آن دلنوازِ از دل و از جان عزیزتر
باشد که دردِ جان و دل ما دوا کند
آن بى نیاز از همه غیر از خدا، خوش است
ما را گره ز کار فرو بسته وا کند
آن محوِ ذاتِ خالق و بى اعتنا به خلق
شاید به ما شکسته دلان اعتنا کند
آن چشمه ی دعا که دعا مستجاب از اوست
چون مى شود به حالت ما هم دعا کند؟
پیوند خورده زندگىِ ما به مهر او
این رشته را کسی نتواند جدا کند
عالم به خوان رحمت او میهمان ولى
یک تن نشد که حقّ نمک را ادا کند
خواهد کند ثناى کسى را اگر کسى
بهتر همین که مدحت "ابن الرّضا" کند
ابن الرّضاى دوّم و چارم ابوالحسن
کامشب جهات را ز رخش با صفا کند
چارم على ز عترت و نورِ دلِ جواد
کاو چون جواد، لطف نماید، عطا کند
گویى على به روى محمّد کند نگاه
چون این پسر به روى پدر دیده وا کند
هادى دهم امام، که در روزگار خویش
جا بَر سریرِ معدلت مرتضى کند
دیدار او کدورت دل را جلا دهد
اِیماى او حوائج مردم روا کند
باید رضای خاطر او آوَرد به دست
خواهد ز خود هر آن که خدا را رضا کند
آن کاو کند فصیح تکلّم به هر زبان
کى از جواب رازِ دل ما اِبا کند
کار خدا به امر خدا مى کند بلى
من عاجزم از این که بگویم چه ها کند
ابنُ السَّبیک چون که ز ابن الرّضا سؤال
از راز بعثتِ سه تن از انبیاء کند
گیرد جواب خویش و نشیند ز پا و باز
یحیىِ بنِ اَکثَم از پى او ادّعا کند
او نیز مفتضح ز سؤال و جواب خویش
اقرار بر فضیلت آن مقتدا کند
اى هرچه هست عالم و آدم فداى او
در حفظ دین چو هستى خود را فدا کند
در راه سر بلندىِّ قرآن کُند درنگ
بر او هر آن قَدَر متوکّل جفا کند
از جور و ظلمِ دشمن و تبعید و حبس و قتل
راضى به هرچه حکمت حق اقتضا کند
با سعى و صبر خویش به گِرد حریم دین
هر جا حصار محکمى از نو بنا کند
نور خدا کجا و بساط شراب، آه
خصم سیاه دل ز خدا کى حیا کند؟
کى آید از ولىّ خدا خواندن سرود؟
خوانَد ولى چنان که سرورش عزا کند
او مایه ى حیات جهان است و اى دریغ
دشمن وِرا شهید به زهر جفا کند
اى یادگار آل محمّد! خدا به ما
لطفى اگر کند ز طفیل شما کند
صاحبدلى کجاست که چون ابن مهزیار
بر دیده، خاک پاى تو را توتیا کند
اى زاده ى جواد و بسانِ پدر، جواد
مهرت نشد که قهر به سوى گدا کند
افتاده ام به دام بلا یا ابالحسن
غیر از تو کیست؟ آن که ز دامم رها کند
دست گدایى من و دامان تو بلى!
جز سوى تو گداى تو رو در کجا کند؟
من بنده ی ذلیلم و تو خسرو جلیل
چونت ثنا کنم که خدایت ثنا کند
خواهم که بیش، مدح تو آرم ولى ز عجز
این طبع نارسا به همین اکتفا کند
باشد که حق به خاطر تو یا ابالحسن
ایمان کاملى به "موید" عطا کند
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید
@ostad_moayed
#امام_کاظم علیه السلام
ای آفتاب حُسن به زیباییات سلام
وی آسمان فضل به داناییات سلام
در صبر شاخصی به شکیباییات سلام
تنها تو کاظمی که به تنهاییات سلام
هرگه غضب به قلب رئوف تو یافت دست
از آبِ عفو، آتش خشمت فرو نشست
ای صرف گشته عمرِ گرانِ تو در نماز
دُرِّ خداست اشکِ روان تو در نماز
مطلوب ایزد است بیانِ تو در نماز
واجب بُوَد درود به جانِ تو در نماز
آنسان که نور عشق خدا در وجود توست
از صبح تا به ظهر، زمانِ سجود توست
تو عبدِ صالح و به کفَت قدرت خداست
هر ادعا ز قدرت و عزت تو را سزاست
هارون چگونه صاحب این دعویِ خطاست
کیْ ابر، هر کجا که بباری ز ملک ماست
قدرت از آن توست که بر ابر پیلوار
فرمان دهی و شیعه ى خود را کنی سوار...
ای کشتی نجات به دریای حادثات
دارند شیعیان به شما چشم التفات
لبتشنهایم تشنه ى یک جرعه ى فرات
بر ما ببخش از کرم خویشتن برات
در آستان قدس رضا نورِ عین تو
دل پر زند به سوی تو و کاظمین تو
چون قلب مرده از دم تو جانم آرزوست
چون خاک تشنه، قطره ى بارانم آرزوست
سر تا به پای دردم و درمانم آرزوست
پا تا به سر نیازم و احسانم آرزوست
بر من ببخش آنچه کند جودت اقتضا
سوگند میدهم به جگرگوشهات رضا
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید
@ostad_moayed
#حضرت_مسلم علیه السلام
به شهر کوفه غریبم من و پناه ندارم
به غیر دربهدریها پناهگاه ندارم
شب گذشته به هر خانه جای بود مرا، لیک
به هیچ خانه در این شامِ تیره راه ندارم
ز خستگیست به دیوار "طوعه" تکیه زدم من
و گرنه جز به خداوند تکیهگاه ندارم
کِشَند جانب "دارالاماره" با چه گناهم؟
عزیز فاطمه، جز عشق تو گناه ندارم
به زیر تیغم و بالای بام وقت شهادت
حسین از تو جز امّید یک نگاه ندارم
به راه عشق تو سر میدهم، که وای به حالم
اگر که حرمت عشق تو را نگاه ندارم...
غم تو کرده سیه، روزِ من که در همه عمرم
قسم به خال تو یک نقطه ی سیاه ندارم
سلام بر تو دهم لیک با زبان اشارت
نگاه من به تو و طاقت نگاه ندارم...
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید
@ostad_moayed