eitaa logo
استاد سید رضا موید
1.5هزار دنبال‌کننده
13 عکس
3 ویدیو
2 فایل
کانال اشعار مرحوم استاد سید رضا موید رضوان الله تعالی علیه ارتباط با ادمین 👈 @seromo
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام امشب فزوده‏ اند صفاى مدینه را نور خدا گرفته فضاى مدینه را با جلوه‏ هاى "اَشرَقتِ الاَرض" قدسیان بستند چلچراغ سماى مدینه را "روح الامین" به یادِ بهارِ نزول وحى گلبوسه مى ‏زند سر و پاى مدینه را بیت النبى و گنبدِ خضرا و مسجدش بخشیده لطف، صحن و سراى مدینه را در وادى قُبا به تماشا نشانده‏ اند آن نخل هاى سبزْ قباى مدینه را آن گونه خرّم است که گویى گشوده ‏اند بر هشت خُلد، پنجره‏ هاى مدینه را عطر و گلابِ لاله بدین گونه دلپذیر تغییر داده حال و هواى مدینه را نور جمال حضرت هادى است که اینچنین روشن چو روز کرده فضاى مدینه را ماهى دگر به محور خورشیدِ عشق، تافت تا روشنى دهد همه جاى مدینه را آنسان که بود هجرت والاى احمدى تاریخ ساز، شهر و بناى مدینه را این وارثِ رسول هم از رازِ هجرتش تا سامرا رسانْد صفاى مدینه را گلبانگ شادى است به گوشِ فرشتگان فریاد مکه را و نداى مدینه را کاین ماه جلوه‏اى ز جمال محمد است ابن الرضاى دوم آل محمد است مرحوم @ostad_moayed
علیه السلام آن نازنین که وصف جمالش خدا کند امشب خدا کند که نگاهى به ما کند آن دلنوازِ از دل و از جان عزیزتر باشد که دردِ جان و دل ما دوا کند آن بى نیاز از همه غیر از خدا، خوش است ما را گره ز کار فرو بسته وا کند آن محوِ ذاتِ خالق و بى اعتنا به خلق شاید به ما شکسته دلان اعتنا کند آن چشمه ی دعا که دعا مستجاب از اوست چون مى‏ شود به حالت ما هم دعا کند؟ پیوند خورده زندگىِ ما به مهر او این رشته را کسی نتواند جدا کند عالم به خوان رحمت او میهمان ولى یک تن نشد که حقّ نمک را ادا کند خواهد کند ثناى کسى را اگر کسى بهتر همین که مدحت "ابن الرّضا" کند ابن الرّضاى دوّم و چارم ابوالحسن کامشب جهات را ز رخش با صفا کند چارم على ز عترت و نورِ دلِ جواد کاو چون جواد، لطف نماید، عطا کند گویى على به روى محمّد کند نگاه چون این پسر به روى پدر دیده وا کند هادى دهم امام، که در روزگار خویش جا بَر سریرِ معدلت مرتضى کند دیدار او کدورت دل را جلا دهد اِیماى او حوائج مردم روا کند باید رضای خاطر او آوَرد به دست خواهد ز خود هر آن که خدا را رضا کند آن کاو کند فصیح تکلّم به هر زبان کى از جواب رازِ دل ما اِبا کند کار خدا به امر خدا مى ‏کند بلى من عاجزم از این که بگویم چه ها کند ابنُ السَّبیک چون که ز ابن الرّضا سؤال از راز بعثتِ سه تن از انبیاء کند گیرد جواب خویش و نشیند ز پا و باز یحیىِ بنِ اَکثَم از پى او ادّعا کند او نیز مفتضح ز سؤال و جواب خویش اقرار بر فضیلت آن مقتدا کند اى هرچه هست عالم و آدم فداى او در حفظ دین چو هستى خود را فدا کند در راه سر بلندىِّ قرآن کُند درنگ بر او هر آن قَدَر متوکّل جفا کند از جور و ظلمِ دشمن و تبعید و حبس و قتل راضى به هرچه حکمت حق اقتضا کند با سعى و صبر خویش به گِرد حریم دین هر جا حصار محکمى از نو بنا کند نور خدا کجا و بساط شراب، آه خصم سیاه دل ز خدا کى حیا کند؟ کى آید از ولىّ خدا خواندن سرود؟ خوانَد ولى چنان که سرورش عزا کند او مایه‏ ى حیات جهان است و اى دریغ دشمن وِرا شهید به زهر جفا کند اى یادگار آل محمّد! خدا به ما لطفى اگر کند ز طفیل شما کند صاحبدلى کجاست که چون ابن مهزیار بر دیده، خاک پاى تو را توتیا کند اى زاده ‏ى جواد و بسانِ پدر، جواد مهرت نشد که قهر به سوى گدا کند افتاده‏ ام به دام بلا یا ابالحسن غیر از تو کیست؟ آن که ز دامم رها کند دست گدایى من و دامان تو بلى! جز سوى تو گداى تو رو در کجا کند؟ من بنده ی ذلیلم و تو خسرو جلیل چونت ثنا کنم که خدایت ثنا کند خواهم که بیش، مدح تو آرم ولى ز عجز این طبع نارسا به همین اکتفا کند باشد که حق به خاطر تو یا ابالحسن ایمان کاملى به "موید" عطا کند مرحوم @ostad_moayed
علیه السلام ای آفتاب حُسن به زیبایی‌ات سلام وی آسمان فضل به دانایی‌ات سلام در صبر شاخصی به شکیبایی‌ات سلام تنها تو کاظمی که به تنهایی‌ات سلام هرگه غضب به قلب رئوف تو یافت دست از آبِ عفو، آتش خشمت فرو نشست ای صرف گشته عمرِ گرانِ تو در نماز دُرِّ خداست اشکِ روان تو در نماز مطلوب ایزد است بیانِ تو در نماز واجب بُوَد درود به جانِ تو در نماز آن‌سان که نور عشق خدا در وجود توست از صبح تا به ظهر، زمانِ سجود توست تو عبدِ صالح و به کفَت قدرت خداست هر ادعا ز قدرت و عزت تو را سزاست هارون چگونه صاحب این دعویِ خطاست کیْ ابر، هر کجا که بباری ز ملک ماست قدرت از آن توست که بر ابر پیل‌وار فرمان دهی و شیعه ى خود را کنی سوار... ای کشتی نجات به دریای حادثات دارند شیعیان به شما چشم التفات لب‌تشنه‌ایم تشنه ى یک جرعه ى فرات بر ما ببخش از کرم خویشتن برات در آستان قدس رضا نورِ عین تو دل پر زند به سوی تو و کاظمین تو چون قلب مرده از دم تو جانم آرزوست چون خاک تشنه، قطره ى بارانم آرزوست سر تا به پای دردم و درمانم آرزوست پا تا به سر نیازم و احسانم آرزوست بر من ببخش آنچه کند جودت اقتضا سوگند می‌دهم به جگرگوشه‌ات رضا مرحوم @ostad_moayed
علیه السلام به شهر کوفه غریبم من و پناه ندارم به غیر دربه‌دری‌ها پناهگاه ندارم شب گذشته به هر خانه جای بود مرا، لیک به هیچ خانه در این شامِ تیره راه ندارم ز خستگی‌ست به دیوار "طوعه" تکیه زدم من و گرنه جز به خداوند تکیه‌گاه ندارم کِشَند جانب "دارالاماره" با چه گناهم؟ عزیز فاطمه، جز عشق تو گناه ندارم به زیر تیغم و بالای بام وقت شهادت حسین از تو جز امّید یک نگاه ندارم به راه عشق تو سر می‌دهم، که وای به حالم اگر که حرمت عشق تو را نگاه ندارم... غم تو کرده سیه، روزِ من که در همه عمرم قسم به خال تو یک نقطه ی سیاه ندارم سلام بر تو دهم لیک با زبان اشارت نگاه من به تو و طاقت نگاه ندارم... مرحوم @ostad_moayed
سلام الله علیها زینب که على با جلوات دگرى‌ست زهراى بتول در حیات دگرى‌ست از عشق حسین و فیض هم‌صحبتی‌اش او نیز سفینةالنّجات دگرى‌ست مرحوم @ostad_moayed
علیه السلام مهر تو را به عالم امکان نمی دهم این گنج پر بهاست من ارزان نمی دهم گر انتخاب جنت و کویت به من دهند کوی تو را به جنت و رضوان نمی دهم نام تو را به نزد اجانب نمی برم چون اسم اعظم است به دیوان نمی دهم جان می دهم به شوق لقاء تو یا حسین تا بر سرم قدم ننهی جان نمی دهم ای خاک کربلای تو مهر نماز من آن مهر را به ملک سلیمان نمی دهم مارا غلامی تو بُود تاج افتخار این تاج را به افسر شاهان نمی دهم دل جایگاه عشق تو باشد نه غیر تو این خانه خداست به شیطان نمی دهم گرجرعه ای ز آب فراتت شود نصیب آن جرعه را به چشمه ی حیوان نمی دهم تا سر نهاده ام چو "موید" به درگهت تن زیر بار منت دونان نمی دهم مرحوم @ostad_moayed
علیه السلام خوشا جانى که جانانش حسین است خوشا دردى که درمانش حسین است بُوَد فرمان‌رواى کشور دل خوشا مُلکى که سلطانش حسین است به چرخ دین، نجوم بی‌شماری است ولى ماه درخشانش حسین است نگردد محفل اسلام، تاریک بلى؛ شمع شبستانش حسین است به نامش دفتر توحید، مفتوح خوش آن دفتر که عنوانش حسین است! حسن، جانِ عزیز مصطفى بود ولى آرامش جانش حسین است به راه عشق، پایان نیست لیکن یقین دارم که پایانش حسین است على را بر خلیل الله فخری است بلى؛ چون ذبح عطشانش حسین است چه صحرایى است یا رب! وادى عشق؟ که تنها مرد میدانش حسین است زمینِ نینوا هر دم بهار است چمن‌پیراى بستانش حسین است گرش خون خدا خوانم عجب نیست خدا را اصل قربانش حسین است بگو اهریمنان کربلا را که این صحرا سلیمانش حسین است "موید" را چه غم باشد ز محشر؟ که پوزش‌خواه عصیانش حسین است مرحوم @ostad_moayed
آمدم بر آستانت سر نَهم سامان بگیرم دل دهم دلبر بیابم، جان دهم جانان بگیرم آمدم در کربلایت تا کنم جان را فدایت بگذرم زین عمر فانی، عمر جاویدان بگیرم آمدم پیرانه سر، گردم بلا گردان جانت جان دهم صد بار در راهت اگر صد جان بگیرم آمدم پایت ببوسم تا مگر دستم بگیری آمدم دردم بگویم وز کفت درمان بگیرم یا حسین ای آنکه سبط رحمتٌ للعالمینی رحمتی کز تو جوازِ رحمتِ رحمان بگیرم از حضورت شرمسارم وین‌قدر امّیدوارم کز عطایت می‌توانم بخشش عصیان بگیرم میهمان بودی تو اول، من به رویت راه بستم چون ندانستم نباید راه بر مهمان بگیرم آمدم با جان نثاری زینبت را شاد سازم تا که از زهرا به محشر سرخط غفران بگیرم آمدم تا اصغرت را عذرخواه خویش سازم آمدم تا اکبرت را دست بر دامان بگیرم بسته‌ام پیمان که دیگر نشکنم پیمان عشقت گرشود پیمانه‌ام پُر، کی دل از پیمان بگیرم پیشتر شوریده‌ام، ز آن بیشتر از یاورانت خواهم از بهر شهادت سبقت از ایشان بگیرم دست رد بر سینه‌ام مگذار و بگذر از خطایم تا به راهت سینه را در معرض پیکان بگیرم مرحوم @ostad_moayed
علیه السلام ۱. من کشته‌ی عشقم؛ به منایت سوگند!  احرامى اشکم؛ به صفایت سوگند!  بیش از همه، اى قبله‌ی حاجات! حسین!  محتاج توام؛ به خاک پایت سوگند! ۲. اى نوکری‌ات مرام دیرینه‌ی من!  تابیده ز خاکسترت آیینه‌ی من روى تو و نام تو همیشه است؛ حسین!  در دیده‌ی من، ایده‌ی من، سینه‌ی من ۳. ای گشته ز کامت آب، ناکام، حسین! با نام تو آب گشته ادغام، حسین! اى شیعه که آب خنکى می‌نوشى!  کن یاد لبش که داده پیغام، حسین ۴. من گرد نشسته روى دامان توام  هر جا که روم حسین! مهمان توام  کشتند تو را تشنه‌لب، اى خون خدا!  من سوخته‌ی آن لب عطشان توام ۵. اى ماه! در آفتاب کشتند تو را  با بغض ابوتراب کشتند تو را  سوزد دل خواهرت که لب‌تشنه، حسین!  در بین دو نهر آب کشتند تو را ۶. روزى که حسین دست کس می‌گیرد  دست دو جهان به یک نفس می‌گیرد گر قدر غلامی‌اش ندانیم، بدان!  درّى که به ما سپرده، پس می‌گیرد ۷. آن گاه که در بستر خون، خفت حسین  لبّیک زد و جواب بشْنفت حسین  بانوى خمیده قامتى را دیدند  می‌زد به سر و سینه و می‌گفت: حسین ۸. وقتى که گناه، پشت بشکست از حر  احسان حسین، نقشِ حر بست از حر  یک جلوه ز آقایى مولا این جاست  حر راه از او گرفت و او دست از حر   مرحوم @ostad_moayed
علیه السلام ۱. قاسم که تنش ز زخم‌ها پُر شده بود  خالى ز خودىّ و از خدا پُر شده بود زهرا به زیارتش مگر می‌آمد  کز عطر مدینه کربلا پُر شده بود ۲. این پیک خدا بُوَد، جوابش بدهید  ماه است، پناه ز آفتابش بدهید  اى سنگ‌دلان کوفه و شام و عراق!  قاسم گل مجتبى است، آبش بدهید ۳. این ماه که از پرده برون تافته است  با موى بلندش دل و جان بافته است بادا ز نظر دور! که این پور حسن  در دامن حُسن پرورش یافته است مرحوم @ostad_moayed
علیه السلام کیست ماهی که چنین چهره بر افروخته است وز عطش بر لب دریا جگرش سوخته است سیزده ساله جوانی است که در عرصه ی عشق قامت افراخته و چهره برافروخته است قاسم است این پسرِ حُسن که خیاط ازل جامه ی سرخ شهادت به برش دوخته است از شرار عطش و تابش خورشید، دریغ! هم رخش هم جگرش هم دهنش سوخته است این بُود نیروی طوفنده که در کرببلا بهر امداد برادر، حَسَن اندوخته است بر عمو هديه کند با تنِ پامال از اسب آنچه ایثار و وفا از پدر آموخته است قاسما آنچه "موید" به تو تقدیم کند گوهر اشکی و شعری و دلی سوخته است مرحوم @ostad_moayed
علیه السلام در خیام حسین ز گـــریه طوفان شده          قاسم بن الحسن عــــازم میدان شده یادگار حــــــــــسن، کرده در بر کفن         وای حسین جـــان، وای حسین جان ........ پســـــر فاطمه جان ز برش می رود                 که جگر گـــوشـه ی برادرش می رود مـــادرش در فغان، عمه اش موکَنان          وای حســـین جان، وای حسین جان ....... گل یاس ولایت ز عطش خسته است          قاتلش بهر او حجله ی خون بسته است آن مه خوش خصال، شد تَنش پایمال          وای حـــسین جان، وای حسین جان ..... پـــــــــــایمال ره دوست شده پیکرش                   بر سر نیْ رَوَد در ره قرآن سرش دین از او سر افراز، زنده از او نماز               وای حـسین جان، وای حسین جان ........ سیزده ســــــــاله و معلم مکتب است        با خبـر از غمِ شهادتش زینب است بـــــر عزیز حسن، زینب اندر محن        وای حــسین جان، وای حسین جان ....... گفـــــت در کام من مرگ گوارا بُوَد             آری ایــــن منطقِ عترت زهرا بُوَد او ز جان دل برید، تا به جانان رسید       وای حسیــن جان، وای حسین جان ....... کـــــــربلا مرکز عشق شهادت بُود             همه را بر رهـــش روی ارادت بُود قبلــــــــــه ى انبیاست، کعبه ى اولیاست         وای حسین جــــــان، وا حسین جان مرحوم @ostad_moayed